دانیال افکاری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind trip: حالت خلسه یا توهم

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

six string: در اصطلاح محاوره بمعنی گیتار six - ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lost marbles: از دست دادن مشاعر ( عقل ) ( اصطلا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the top of that: بمعنی : علاوه بر این مترادف با : Mo ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go through: چیزی را تجربه کردن مرور کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get message across: منظور خود را فهماندن Make sb unders ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

few and far in between: Very rare

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's the crack: چه خبر ؟ چطوری ؟

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

early bloomer: به کسی میگویند که زودتر از بقیه به ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legging it: بسرعت دویدن یا پا به فرار گذاشتن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at someone's feet: از کسی تحسین کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get ducks in row: منظم کردن و حل و فصل کارها ( اصطلاح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the bar: رفتن به بار یا رستوران

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toe tapper: موسیقی جذاب و بیادماندنی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit the last nail in the coffin: تیر خلاص زدن، ضربه نهایی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nerdy: بچه مثبت !

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

schedule: برنامه ریزی کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

money burns holes in one's pocket: به راحتی پول خرج کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't make it: موفق نشدن ( در انجام کار )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay ground: موضع خود را حفظ کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overhead bin: محفظه بالای سر در هواپیما

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overhead bin: محفظه بالای سر در هواپیما

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taxiing: حرکت آهسته هواپیما بر روی زمین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taxiing: حرکت آهسته هواپیما بر روی زمین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fill out: چاقتر شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nit: ابله !

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decay: کرم خوردگی دندان

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first rodeo: اولین بار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pushing broom: انجام کار یکنواخت و خسته کننده ( اص ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hot lead: مشتری بالقوه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

righty tighty lefty loosey: به معنی چرخاندن به سمت راست برای بس ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweetness of the family: فرزند آخری. ته تغاری !

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cut the corner: سر هم بندی کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

happy as larry: اصطلاح استرالیایی به معنی بسیار خوش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

season traveller: شخصی که تجربه زیادی در مسافرت دارد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a walk down memory lane: مرور خاطرات خوش گذشته

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light up like a christmas tree: بسیار خوشحال بودن و هیجان زده بودن. ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

side stitch: درد موقتی در ناحیه شکم پس از دویدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shot in the foot: اوضاع را برای خود بدتر کردن

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های دانیال افکاری