پیشنهادهای مهدی زروندی (١٤)
٧٥
٣ سال پیش
٦
با توجه به اینکه حرف ربط
٣ سال پیش
١
قارقارک
٣ سال پیش
٤
نزدیک فلان چیز نزدیک میشه Something is getting on approach.
٣ سال پیش
٣
معنی دیگش تماس گرفتن
٤ سال پیش
٢
شغلی که شخص وظیفه خطیر گردش دادن سگ ها را بر عهده دارد
٤ سال پیش
٦
گران تمام شدن It cost me an arm and a leg. Cost an arm and a leg خیلی گران
٤ سال پیش
٢
خیلی گران
٤ سال پیش
٤
خودت تنها بودی ؟ یا فقط تو بودی؟
٤ سال پیش
٢٢
شروع به یک نحو خاصی I started off by thanking my family
٤ سال پیش
١٠
جستجویی جدی و با انگیزه برای چیزی مثل ماشین خانه کار Car hunting شکار خودرو یا جستجوی جدی برای خودرو
٤ سال پیش
٤
قابل حس محسوس قابل آگاه noticable مثلا در ادبیات وقتی از یک رمانبه درک احساسی می شوید دارای احساسsensible هستید. نوعی احساس فهم و منطق و آگاهی از ...
٤ سال پیش
٠
پشت سرشون
٤ سال پیش
٨
اینجوری اینطوری مثلا تو اینجوری حرف میزنی؟ ( بهت نمیخوره ) Are you talking like that?
٤ سال پیش
٤
کلی آدم