پیشنهادهای بهروز ملکی (١٤٠)
واقعی، تمام عیار، درست و حسابی، به تمام معنا
به بن بست کشاندن، با چالش مواجه کردن، سردرگم کردن
To transform into, cause to become Ex: Ruminating will turn me into a failure نشخوار فکری من را مبدل به یک ( فرد ) ناکام یا شکست خورده خ ...
موفق نبودن یا وضعیت خوبی نداشتن . The new model of the car fared badly in a road test
نرخ پذیرش دانشجویان یا درصد دانشجویان پذیرفته شده به کل متقاضیان
این کالج ها که به مدارس کسب و کار معروفند با رویکردی تخصص و مهارت محور فراگیرانشان را برای فعالیت حرفه ای در شغلی خاص آماده می کنند. کالج های فنی حرف ...
کالج های محلی معمولا دوره های آموزشی دو ساله دارند و در پایان دوره، مدرک و گواهی می دهند. این سازمان آموزشی به خاطر شهریه های اقتصادی، کلاس های کم جم ...
A liberal arts and sciences education covers diverse academic areas, such as science, social science, languages, arts, history, philosophy, literatur ...
بررسی، پیمایش، آمارگیری
دکه مطبوعاتی یا روزنامه فروشی
بخش های ممنوعه یا بخش های غیر مجاز چیزی
extreme and unexpected misfortune or adversity
به همین منوال باقی ماندن. It can be used when referring to a current condition, state, or situation that it is desired to maintain in the future. Fo ...
رد پای دیجیتالی
. It means to sit separated or at a distance from others Example: The students were asked to sit apart from each other during the exam to prev ...
بازدیدهای تبلیغاتی در اینترنت یا فضای مجازی
گروه خونیت به گروه خونی ما نمیخوره به شعبه ما نمیخوری
به طور رسمی به معنای تایید یک تصمیم یا یک طرح بدون فکر کردن درباره آن است. برای مثال . The boss makes the decisions and the committee just r ...
"نسبت آگاهی یا توانمندی" : معیاری برای تعیین میزان مهارت و توانایی یک معامله گر به ایجاد بازده اضافی نسبت به پذیرش یک واحد ریسک است.
perform in a specified way in a particular situation or over a particular period
مقادیر یا حجم خیلی زیادی از چیزی
روشی برای محاسبه ارزش در معرض ریسک ( VaR ) یک سبد سرمایه گذاری است. در این روش فرض بر این است که بازده یک سرمایه گذاری در طول زمان از توزیع نرمال پیر ...
go away, depart. "I suppose we'd better push along"
گویی همین بس نبود و انگار همین هم کم بود در حالی که به نظر می رسید شرایط از این بدتر نمی تواند شود
سقوط آزاد داشتن
بازاری است که با قیمت ها یا تقاضاهای افراطی شناخته می شود که معمولاً ناشی از خریدهای سفته بازانه است و در نهایت ممکن است با ترکیدن حباب هایش سقوط کند ...
تعهدات بدهی وثیقه ای ( CDO ) یک محصول مالی پیچیده است که انواع مختلفی از بدهی ها مانند وام ها، اوراق قرضه یا وام های رهنی را جمع آوری کرده و آن ها را ...
تعهدات بدهی تضمین شده مصنوعی، گونه ای از تعهدات بدهی معمولی هستند که برای رسیدن به سود مورد نظر، به جای دارایی های واقعی، عمدتاً بر CDS و دیگر ابزاره ...
موسسات مالی زمانی که به متقاضیان وام می دهند، به خاطر ترس از عدم پرداخت وام و از دست دادن دارایی خود، تصمیم می گیرند که با شرکت هایی مانند شرکت بیمه ...
به ابزارهای مالی گفته می شود که به گونه ای طراحی شده اند تا ابزارهای دیگر را شبیه سازی کنند، در حالی که ویژگی های کلیدی مانند مدت زمان و جریان نقدی ر ...
در مقیاسی که در تاریخ همتا ندارد
قدمتی به پیشینه تاریخ دارند
پشت هم را خاراندن و جیب هم را پر کردن. مبادله خدمات متقابل و جیب هم را پر کردن.
مبادلهٔ دوجانبه ی خدمات، کمک ها، مساعدت ها یا تحسین ها.
برای این منظور.
حل و فصل کردن دعوی حقوقی
مشمول توقیف اموال
اعتبار مالی بسیار خوب
فروش سریع خانه با قیمتی بالاتر.
در علوم مالی به معنای صدور ( وام ) است.
to eat something very quickly in a way that people think is greedy
همه چیز را با هم مخلوط کردن
همان طور که انتظار می رود ناگفته پیداست که نیازی به گفتن نیست که
در ریاضیات مالی و اقتصاد به معنای کم ریسک می باشد. به عنوان مثال در جمله boring financial instruments که ترجمه آن ابزارهای مالی کم ریسک می شود. یکی ا ...
اوراق بهادار شده دارایی های غیرنقدشونده ای ( مثل وام ) هستند که به اوراق قابل معامله در بازار تبدیل می شوند.
در اوج موفقیت بودن.
به معنای به پیوستن به یک جایگاه جدیدنیز می باشد. After he left the Harvard presidency, he landed at Microsoft
در ضمن
انباشت.
با هزینه مالیات دهندگان نجات یافتن.