پیشنهادهای آزاده (٢٤,٨٠٣)
من واقعاً انتظار ندارم که بار اول قبول شوم.
من در آزمون رانندگی ام قبول شدم!
من می دانم که تو تمام امتحاناتت را ( با موفقیت ) خواهی گذراند.
آیا سر راهت از کنار مغازه ای نگذشتی؟
شش ماه گذشت
یک هفته گذشت.
او در خیابان از کنار من گذشت.
امروز صبح در راه پله از کنار او گذشتم.
چطور می خواهیم از نگهبانی عبور کنیم؟
در مسیر بازگشت به خانه از کنار خانه شما عبور کردیم.
هواپیمایی با ارتفاع کم از بالای ورزشگاه عبور کرد.
نمک را بدهید، لطفا.
ین فراتر از باور است که او بتواند چنین کاری بکند.
میشه لطفا نمک را به من بدهید؟
نامه شما به. . . . منتقل شده است.
مرد به دختر لبخند زد و اظهار نظری دوستانه کرد.
اصلاحیه پیشنهادی به اتفاق آرا تصویب شد.
دادگاه در سکوت منتظر صدور حکم قاضی بود.
چرا آنها مدام به دروازه بان پاس عقب می دهند؟
او توپ را به . . . . پاس داد.
چرا قانونی را تصویب نمی کنیم؟
او طناب را سه بار از اطراف تیر عبور داد تا محکم شود.
یک کامیون در پشت بود که سعی داشت از کنار من سبقت بگیرد.
نمی خواهم اجازه دهم آن ماشین از کنارم رد شود.
او از دوران کودکی به اوایل دوران زنانگی [زن بودن] تغییر کرده بود.
با مرگ وی ، املاک به پسر بزرگش ( ارث ) رسید.
او دستش را روی پیشانی خود حرکت داد.
من را قبول می کنید یا نه؟
ما ترانه خواندیم تا زمان را بگذرانیم.
عصر را چگونه گذراندید؟
این خانه ها از مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی تغییر یافته اند.
پس از آنچه که بین آنها گذشته است ( اتفاق افتاده است )
آن ها تمام داوطلبان [نامزدها] را قبول کردند.
اگر داری خون بیرون می دهی [اگر خون ریزی داری]، باید به پزشک مراجعه کنی.
داری خون بیرون می دهی [خون ریزی داری]
رفتن او بدون جلب توجه روی داد.
آنها پس از آنچه که بین آنها گذشته است ( اتفاق افتاده است ) دیگر هرگز دوست نخواهند شد.
من با او بودم شبی که او درگذشت.
او ممکن است در دفع کردن ادرار مشکل داشته باشد.
نظر دادن
نظر دادن
حکم دادن
قبول نخواهی شد.
فراتر از باور بودن
فراتر از فهم بودن
من امیدوارم که امتحان رو قبول شم
کیک رو بهم بدید
نجات معجزه آسا خطر از بیخ گوش کسی رد شدن a Close shave= a close thing = a close call
چه خطری از بیخ گوشمون گذشت.
دست بردار، از فضولی کارهای شخصی منو نکن