پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٨٠٣)

بازدید
١٤,٢٦٣
پیشنهاد
٠

من واقعاً انتظار ندارم که بار اول قبول شوم.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من در آزمون رانندگی ام قبول شدم!

پیشنهاد
٠

من می دانم که تو تمام امتحاناتت را ( با موفقیت ) خواهی گذراند.

پیشنهاد
٠

آیا سر راهت از کنار مغازه ای نگذشتی؟

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شش ماه گذشت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک هفته گذشت.

پیشنهاد
٠

او در خیابان از کنار من گذشت.

پیشنهاد
٠

امروز صبح در راه پله از کنار او گذشتم.

پیشنهاد
٠

چطور می خواهیم از نگهبانی عبور کنیم؟

پیشنهاد
٠

در مسیر بازگشت به خانه از کنار خانه شما عبور کردیم.

پیشنهاد
٠

هواپیمایی با ارتفاع کم از بالای ورزشگاه عبور کرد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نمک را بدهید، لطفا.

پیشنهاد
٠

ین فراتر از باور است که او بتواند چنین کاری بکند.

پیشنهاد
٠

میشه لطفا نمک را به من بدهید؟

پیشنهاد
٠

نامه شما به. . . . منتقل شده است.

پیشنهاد
٠

مرد به دختر لبخند زد و اظهار نظری دوستانه کرد.

پیشنهاد
٠

اصلاحیه پیشنهادی به اتفاق آرا تصویب شد.

پیشنهاد
٠

دادگاه در سکوت منتظر صدور حکم قاضی بود.

پیشنهاد
٠

چرا آنها مدام به دروازه بان پاس عقب می دهند؟

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او توپ را به . . . . پاس داد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چرا قانونی را تصویب نمی کنیم؟

پیشنهاد
٠

او طناب را سه بار از اطراف تیر عبور داد تا محکم شود.

پیشنهاد
٠

یک کامیون در پشت بود که سعی داشت از کنار من سبقت بگیرد.

پیشنهاد
٠

نمی خواهم اجازه دهم آن ماشین از کنارم رد شود.

پیشنهاد
٠

او از دوران کودکی به اوایل دوران زنانگی [زن بودن] تغییر کرده بود.

پیشنهاد
٠

با مرگ وی ، املاک به پسر بزرگش ( ارث ) رسید.

پیشنهاد
٠

او دستش را روی پیشانی خود حرکت داد.

پیشنهاد
٠

من را قبول می کنید یا نه؟

پیشنهاد
٠

ما ترانه خواندیم تا زمان را بگذرانیم.

پیشنهاد
٠

عصر را چگونه گذراندید؟

پیشنهاد
٠

این خانه ها از مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی تغییر یافته اند.

پیشنهاد
٠

پس از آنچه که بین آنها گذشته است ( اتفاق افتاده است )

پیشنهاد
٠

آن ها تمام داوطلبان [نامزدها] را قبول کردند.

پیشنهاد
٠

اگر داری خون بیرون می دهی [اگر خون ریزی داری]، باید به پزشک مراجعه کنی.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داری خون بیرون می دهی [خون ریزی داری]

پیشنهاد
٠

رفتن او بدون جلب توجه روی داد.

پیشنهاد
٠

آنها پس از آنچه که بین آنها گذشته است ( اتفاق افتاده است ) دیگر هرگز دوست نخواهند شد.

پیشنهاد
٠

من با او بودم شبی که او درگذشت.

پیشنهاد
٠

او ممکن است در دفع کردن ادرار مشکل داشته باشد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نظر دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نظر دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حکم دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قبول نخواهی شد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فراتر از باور بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فراتر از فهم بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من امیدوارم که امتحان رو قبول شم

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کیک رو بهم بدید

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نجات معجزه آسا خطر از بیخ گوش کسی رد شدن a Close shave= a close thing = a close call

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چه خطری از بیخ گوشمون گذشت.

پیشنهاد
٠

دست بردار، از فضولی کارهای شخصی منو نکن