آتنا صابرنژاد - جزئیات مدال‌ها

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anymore: بیش از این ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

anymore: بیش از این ها

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sugar: شکر، قند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sugar: شکر، قند

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hate: متنفر

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imagine: تصور کردن. فکر کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

imagine: تصور کردن. فکر کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

secret: A secret is not or must not be know ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweater: a knitted shirt, pullover, or jacke ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

refund: ( to return or restore ( money

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

receipt: the act of receiving, or the condit ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salesperson: a person who sells goods or service ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anklet: a sock that reaches slightly above ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anklet: a sock that reaches slightly above ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fail: to be or become ineffective or unsu ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfortable: having a feeling of well - being or ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oval: A shapes like an egg

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oval: A shapes like an egg

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ox: one of a breed of large domestic ca ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fitness center: مرکز تناسب اندام

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passenger: مسافر، رونده، گذرگر، مسافرتی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفر زمینی: Land travel

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سفر زمینی: Land travel

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ribbon: • ( 1 ) تعریف: a narrow strip or ba ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

state fair: نوعی جشنواره که حالت مسابقه ای دارد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weekly: هفتگی، هفته به هفته، هفتهای یکبار م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weekly: هفتگی، هفته به هفته، هفتهای یکبار م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remind: بیاد اوردن، یاداوری کردن، یاداور شد ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

remind: بیاد اوردن، یاداوری کردن، یاداور شد ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های آتنا صابرنژاد