تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی زمینی هست که با شخم کردم ریز رمین کشاورزی بصورت پف کرده درامده باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای کفشدوزک میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی جانوری است که در زیر گل های باغ فرو میرود و زمین را پاره میکند اندازه بالغ به اندازه انگشت معمولی میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای پاجوش درخت خرما میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی خاکریز هایی است که دور تا دور حصار باغ ایجاد میشود که برای حفظ دیوار از رطوبت ابیاری باغ کاربرد دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی ورودی های بین کرت های مزارع که برای عبور اب از کرت دیگر به کرت دیگر ایجاد میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به سد های کوچکی گفته میشود که جلوی اب جاری شده برای ابیاری مزارع و باغات با گل و خاک بوجود میاورند که برای هدایت اب به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای دیواره کوچک و خاکریز کوچک بین کرت هاییست که علفهای گوناگون در ان کشت میشد گمند انها را از هم جدا میکند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای خوردن و اشامیدن خوراکیهای ساده و ارزان قیمت میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای کوبیدن میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه در جنوب کرمان کنایه از فاعل بودن در امیزش جنسی حیوانات دارد و بعضا در مورد انسان هم بکار میرود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای نوک پرندگان میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنای نوک پرندگان میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی وسیله ایست که با ان کاه و علوفه را با ان بر میدارند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی واژه چکُنت مراجعه گردد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در منطقه بم و نرماشیر به معنی یه چیزی مث چوب باقیمانده یه گیاه با ساقه تقریبا محکم و سفت میباشد که مزاحم تردد در مسیر شود یا چیزی غیر ان