ترجمههای آرش محمدی (٦)
٩٩
٤ سال پیش
Shunt your suitcases,let me go through.
٩
چمدانهای خود را جابه جا کنید ( مسیر تردد را باز کنید ) ، اجازه بدهید من رد بشوم.
٤ سال پیش
Please slack up your speed. I can't run as fast as you!
٠
لطفا سرعت خودت را کم کن. من نمی توانم به تندیِ تو بدوم!
٤ سال پیش
The train slacked up as it came into the station.
٠
قطار به محض اینکه وارد ایستگاه شد، حرکت خود را آهسته تر کرد.
٤ سال پیش
You're tempting fate by riding your bike without wearing a cycle helmet.
٢
تو با راندن موتورسیکلت بدون کلاه ایمنی، داری با سرنوشت خودت بازی می کنی.
٤ سال پیش
She felt it would be tempting fate to try the difficult climb a second time.
٢
او احساس کرد که تلاش برای صعود برای بار دوم، مخاطره آمیز خواهد بود.