دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
Get a taste for something مزه دادنِ چیزی - به مذاق خوش آمدنِ امری She had gotten a taste for power after serving as mayor for two years پس از دو سال ...
دومین بودن بعد از ، حائز رتبه ی دوم، در درجه ی دوم rice is second only to corn as the state's major crop برنج، بعد از ذرت، دومین محصول عمده ی ایالت ...
earn one's keep ارزش و صرفه ی خود را داشتن، ارزشِ صرفِ وقت و هزینه داشتن. If you're going to live here rent - free, then you need to earn your keep ...
get round somebody راضی کردن کسی با چاپلوسی See if you can get round your father to take you to the game ببین[سعی کن] شاید بتوانی پدرت را راضی کنی ک ...
sell someone/yourself/something short دستِ کم گرفتنِ کسی یا چیزی ، ارزش قائل نشدن برای کسی یا چیزی. He couldn't prove his invention because every b ...
جدیدترین ترجمهها
چمدانهای خود را جابه جا کنید ( مسیر تردد را باز کنید ) ، اجازه بدهید من رد بشوم.
لطفا سرعت خودت را کم کن. من نمی توانم به تندیِ تو بدوم!
قطار به محض اینکه وارد ایستگاه شد، حرکت خود را آهسته تر کرد.
تو با راندن موتورسیکلت بدون کلاه ایمنی، داری با سرنوشت خودت بازی می کنی.