Angel - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominate: تسلط یافتن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unscheduled: خارج از برنامه ریزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

possimpible: When you go beyond the possible and ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sturdier: محکم تر، قویتر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

callously: با بی رحمی، بی رحمانه، نامحترمانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dockworker: کارگرِ اسکله یا لنگرگاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dockworker: کارگرِ اسکله یا لنگرگاه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misogynistic: strongly prejudiced against women ز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

misogynistic: strongly prejudiced against women ز ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pretenses: ظاهرسازی هایِ دروغین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earl grey: چای ارل گری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

earl grey: چای ارل گری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

infuriating: اعصاب خورد کن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

codependency: وابستگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charms: سِحرها، افسون ها، طلسم ها

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plant: سیاره در واقع planet هستش و نباید ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pessimal: در بدترین شرایط، شرایطی که کمترین ر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pessimum: شرایطی دارایِ کمترین رضایتمندی ( t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bling: زیورآلاتِ گران قیمت، آویز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

head space: ( غیررسمی ) احوالات روحی و ذهنیِ یک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

obie: برگرفته از کلمه یِ Obadiah از زبانِ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

socket: an electrical socket، سوکت الترونیک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

caipirinhas: نوعی غذای برزیلی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restraining: بازدارنده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coop up: زندانی کردن، نگه داشتن، نگهداری ( ش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spick and span: تمیز و برّاق

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spick and span: تمیز و برّاق

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drag: INFORMAL a boring or tiresome perso ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warbag: جعبه ( یا کیسه ) حملِ تجهیزات ( A b ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unenroll: انصراف، استعفا، لغو، صورتِ منفیِ En ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

firescape: to arrange the features of ( a gard ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smith corona: نوعی دستگاه تایپ دستیِ قدیمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

desperate: درمانده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eeny meeny miny moe: چیزی شبیه همون "اتل متل توتوله" خود ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

eeny meeny miny moe: چیزی شبیه همون "اتل متل توتوله" خود ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brawler: شرخر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overthink: زیادی فکر کردن به چیزی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

overthink: زیادی فکر کردن به چیزی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comprende: فهمیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comprende: فهمیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choke: در گلف به معنایِ ضربه یِ بَد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambien: نوعی دارویِ مسکن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

po: Post Office ( مخفف ) به معنای دفتر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold up: تحمل کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taillights: چراغهایِ عقب ماشین

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smack: ( غیررسمی ) هروئین

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frijoles: لوبیا ( به مکزیکی )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

se�orita: Miss, unmarried woman اسپانیایی برا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carnicer�a: قصابی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swole: ( غیررسمی ) عضلانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swole: ( غیررسمی ) عضلانی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doj: Department Of Justice دیوان عدالت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kutte: نوعی جلیقه که موتورسواران_اکثراً مک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oxy: oxycodone ( فارسیش میشه اکسی کدئین ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clip: ( غیررسمی - شمال آمریکا ) دزدیدن، ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snorting: خرناس کشیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intentions: مقاصد، نیات ( نیت ها )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intentions: مقاصد، نیات ( نیت ها )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

intentions: خواسته ها

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plateaux: فلات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plateaux: فلات

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

limping: لنگیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

limping: لنگیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fast lane: مسیر تندرو

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

klick: ( خودمانی ) یک کیلومتر

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trinkets: زیورآلات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trinkets: زیورآلات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gear up: آماده شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clock: notice or watch توجه کردن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ETA: Estimated Time of Arrival زمانِ تخم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ETA: Estimated Time of Arrival زمانِ تخم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICE: ( United States ) Immigration and C ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cisen: Centro de Investigaci�n y Seguridad ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rose colored glasses: برایِ اشاره به نگرش مثبت به پدیده ه ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

struck down: شکل ماضی strike down

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

struck down: شکل ماضی strike down

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the upside to: نیمه پُرِ یک چیز، طرفِ یا زاویه یِ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stash: ( غیررسمی ) مواد ( معمولاً به مقدار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stash: ( غیررسمی ) مواد ( معمولاً به مقدار ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doordash: نوعی سرویسِ پیکِ رستوران

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blow me: "screw you" or "go to hell" ( عامی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strip: ( شمالِ آمریکا ) محله، جاده اصلی یا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cali: California کالیفرنیا ( آمریکا، خودم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cali: California کالیفرنیا ( آمریکا، خودم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

run in: بحث، جدال، دعوا یا مخالفت

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homegirl: دوست دختر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

steel: mentally prepare ( oneself ) to do ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rivalries: رقابت ها

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فنی مهندسی: Technical Engineering

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch wind: خبردار شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catch wind: خبردار شدن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

librarium: کتابخانه ( شکلی خام از کلمه library ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

takes the cake: be the most remarkable or foolish o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

takes the cake: be the most remarkable or foolish o ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weaselly: حقه بازانه، زیرکانه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sniveling: رجوع شود به snivel ، میتوان گفت دما ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allfather: نامی دیگر برای اودین، خدایی در افسا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allfather: نامی دیگر برای اودین، خدایی در افسا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intexticated: اصطلاحی برای اشاره به شخصی که بدلیل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

round trip: سفرِ رفت و برگشتی به یک مکان ( خصوص ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meditating: رجوع شود به meditate

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lute: سه تار ( آلت موسیقی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lute: سه تار ( آلت موسیقی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wrinkle: مشکل کوچک

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fletching: پر انتهایی تیرِ تیر و کمان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crochety: irritable تندمزاج، بدخلق، بد اخلاق

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peacocking: Ostentatious dress or behaviour emp ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seal: a member of an elite force within t ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rudderless: بی سکان، بدون هادی ( رجوع شود به r ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paper due: تکلیف ( منظور تکلیف مثل مشق هست )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paper due: تکلیف ( منظور تکلیف مثل مشق هست )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poli sci: Political Science علم سیاست ، علمی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get ahold of: تماس گرفتن با یک شخص : get ahold of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

get ahold of: تماس گرفتن با یک شخص : get ahold of ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

charade: حقه بازی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wff: well - formed formula [در منطق گزار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marauding: رجوع شود به maraud غارتگر، دزد، چپا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gaslight: manipulate ( someone ) by psycholog ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gaslight: manipulate ( someone ) by psycholog ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

phalluses: a penis, especially when erect ( ty ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eod: Explosive Ordnance Disposal

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eod: Explosive Ordnance Disposal

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flyest: fashionably attractive and impressi ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delegates: جمع delegate / مراجعه شود به delega ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mesh: در طراحی گرافیکی و سه بعدی به معنای ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revenants: رجوع شود به revenant بازگشته ( از م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hurtling: رجوع شود به hurtle

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ludacris: مسخره

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweep: affect ( an area or place ) swiftly ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

worn down: مراجعه شود به wear down

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worn down: مراجعه شود به wear down

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bench: مخفف bench press بمعنای پرس سینه ( ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yappy: واق واقو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yappy: واق واقو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall apart: of a person ) lose one's capacity t ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double dip: obtain an income from two different ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellie: هم سلولی، هم اتاقیِ زندان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gen pop: general population of inmates زندان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hive: a rash of round, red welts on the s ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sought out: رجوع شود به seek out جستجوکردن، به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought out: رجوع شود به seek out جستجوکردن، به ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

officiator: برگزار کننده، مسئول برگزاری

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rewound: گذشته rewind بازگردانی شده رجوع شود ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wusses: جمع wuss به معنای بی عرضه ها، ضعیف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gung: رجوع شود به gung ho بمعنای بسیار پر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misfeasor: می تونیم با تقریب مناسبی بگیم معادل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interleave: [کامپیوتر] این کلمه نباید با overla ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interleave: [کامپیوتر] این کلمه نباید با overla ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

undercommit: ( transitive, intransitive ) To mak ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

udon: نوعی سوپ نودل ژاپنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

giddier: مراجعه شود به giddy صفت تفضیلی از g ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unflashy: نخواستنی، بی ریخت و بد شکل منفی fla ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shamisen: نوعی آلت موسیقی ژاپنی شبیه به سه تا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shvitz: /ʃvɪts/ اسم : سونا یا حمام بخار فع ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

premarket: نسخه پیش از تجاری سازی، نسخه پیش ا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yerba mate: نوعی چای طبیعی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ableist: توانا گرا ، غیرمعلول گرا رجوع شود ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gib gab: پچ پچ کردن چرند گفتن وراجی کردن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

score with: با هم بودن، دل کسی را به دست آوردن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demonical: اهریمنی، شیطانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

umlet: [کامپیوتر] نام یک ابزار طراحی نمودا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bubblicious: Hot, cute, sexy جذاب، خفن، سکسی، تو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accenture: اکسنچر ( به انگلیسی: Accenture ) شر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nattering: رجوع شود به natter یاوه گو، یاوه گو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monogrammed: مونوگرام شده، مزین به حروف اول اسم، ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pray tell: اصطلاح هست و یه چیزی تو مایه های ca ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pray tell: اصطلاح هست و یه چیزی تو مایه های ca ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sullied: لکه دار شده، کثیف گذشته sully رجوع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

surreality: رجوع شود به surreal ، شکل اسمی surr ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

castella: کاستلا نوعی کیک اسفنجی ژاپنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photoplethysmography: Photoplethysmogram is an optical te ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust free: In short, a trust - free system doe ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lofi: مخفف low fidelity بمعنای "با وضوح پ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homo piscean: "A race of wiery, bipedal amphibian ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

impetuses: جمع impetus بمعنای انگیزه ، مشوق ان ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

مدال‌های Angel