𖣘 𝐀𝐧𝐚𝐡𝐢𝐭𝐚 𖣘 - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

memoir: زندگی نامه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

session wonder: شگفتی فصل ها

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

session wonder: شگفتی فصل ها

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over flow: Overflow : flow over the edges or l ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

متوجه شدم: متوجه شدم به دلیل اینکه گذشته هست م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

short: کلمه ی short هم به معنی کوتاهه هم ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

influencing: Influencing مترادف کلمه ی affect هس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

injection: Injection ( n ) : تزریق

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lack: معنی کلمه ی lack در لغت به معنای ند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pasty: Pasty ( in Intermediate book ) : pa ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

result in: Result in ( in Intermediate book ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

substitute: Substitute ( n ) : ( in Intermediat ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as well as something: As well as sth ( in Intermediate bo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as well as something: As well as sth ( in Intermediate bo ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make the most of something: Make the most of sth ( exp. ) ( in ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

firing: Fire ( v ) in book Intermediat 1 : ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shift gears: Shift gears ( intermediate 1 ) : ch ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the evil eye: The evil eye ( n ) : the magic powe ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the boob tube: The boob tube ( in Intermadiate 2 ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boredom: Boredom ( in Intermediate 2 ) : the ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knocker: Knocker ( n ) ( in Intermediate 2 ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

backward: Backward ( adj ) ( in Intermediat 3 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

establish: Establish ( v ) ( in Intermediat 3 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

growing: Growing ( adj ) ( in Intermediat 3 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

immediate: Immediate ( adj ) ( in Intermediat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gastrointestinal: Gastrointestinal ( adj ) ( in Inter ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonprescription: Nonprescription ( adj ) ( in Interm ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recurring: Recurring ( adj ) ( in Intermediate ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoulder blade: Shoulder blade ( n ) ( in Intermedi ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to sb's face: To sb's face ( exp ) ( in Intermedi ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calling up: Calling up ( v ) : telling sb to co ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calling up: Calling up ( v ) : telling sb to co ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cd rom: CD_ROM ( n ) ( in Intermediate 3 ) ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on something: Sleep on sth ( v ) ( in Intermediat ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

telecommute: Telecommute ( v ) ( in Intermediate ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publicity: Publicity ( n ) ( in Intermediate 3 ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pyramid: Pyramid ( n ) ( in Intermediate 3 ) ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

addressed to: Addressed to : فرستاده شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

addressed to: Addressed to : فرستاده شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

easter island: یکی از جزایر سواحل اقیانوس آرام

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

howland island: جزایر هاولند

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afford: آنها قدرت مالی زندگی در منهتن را ند ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

explanation: او اتاق را بدون توضیح ترک کرد

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navy blue: اون ( مرد ) شلوارکی مشکی یا سرمه ای ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

navy blue: آن ( زن ) پیراهنی سرمه ای پوشیده بو ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lack: نداشتن آب پاک یکی از بد ترین مشکلات ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lack: آنها از نبود غذا و دارو رنج می برند

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jogging: من از دوییدن آروم در صبح زود خوشم ن ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

order: کالا ها در این لیست به ترتیب در جای ...

٤ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

primary: علت اولیه چاقی در این کشور چیست ؟

٤ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های 𖣘 𝐀𝐧𝐚𝐡𝐢𝐭𝐚 𖣘