پیشنهادهای علی ضمیری حسین زاده (١٨٦)
بالای لب
رحماَن
جمع بندی
خاُنه، خانه
اتوباُس
خیاباُن
ناُم
گراُن
آمریگاُ Amerigo
شکافی رو یا بین کوه
عطار از زمانی صحبت می کند که شخصی با شناخت شما از عشق، معرفت سطح استغنا شما و میزان توحید شما و اینکه از چه حیرت می کنید شما را فقیر و به فنا می رسان ...
دوری تو از وطن، دوری از میهن تو
شعبده : یک کاری می کند یه چیز دیگه نمایش داده می شود.
آماِن
روماک : روبه روی شما هستم این کلمه ساخته شده برای مواقعی است که عدم اعتماد دارد به توافقی لطمه می زند نه ناعهدی به حساب گویند زود تصمیم گرفتن که مخاط ...
ندا به امری کند
محل کوچکی از بلا
محل مانند بلا مَحلَکَ بلا
خارج
تاِپ، تاَپ، تاُپ
سی مرغی که ماندن مجلس تصمیم گیری است برای عوام. سیمرغ نماد شخص است
صحرا
لم یزرع ≠ مزروع
بیابان
به نظر من سخن گفتن با دشمن خدعه نام دارد.
ماَموریت
میداُن
قرباُن
صبحاُنه
ممناُن. ممناُنم
کمتر از میزان. مسافرت، مسافرت کذایی
توآلِت. تو داخل نه شما
حاَجی
ایواُن
قساَمه ، ه ضمیر است،
کوتاَه
طلاَق
لباَس
پوشاَک
درگاَه
سجّاَد
بارگاَه
باَب
تاَیید
داَرد
رودرباَیستی
اُفتاَده
نیروگاَه
باَنک
آلاَت