نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put back: به تاخیرانداختن، موکول کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the latter: بعدی، دومی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get to do sth: مجبورکردن یامتقاعدکردن کسی به انجام ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nail biting: ازهیجان، نگرانی ناخن جویدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
virtue: by virtue of:به واسطه، بخاطر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contract: ابتلابه بیماری مسری
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
owe somebody something: بدهکاربودن بکسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take away: Take away food:غذای اماده، غذای بیر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
on the verge of: درشرف. . . . ، دراستانه ی. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
opposed to: مخالف بودن با. . . ، مخالفت کردن با ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
owe somebody something: بدهکاربودن بکسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on board: سواربودن بر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drawbacks: معایب، نواقص
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
care about: Care about:اهمیت دادن، توجه کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go to hospital: رفتن به بیمارستان بقصددرمان سرپایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get on with somebody: رابطه خوبی داشتن باکسی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
the best of both worlds: ازدوطرف سودبردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dash: ناگهانی وسریع شروع به دویدن کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go to hospital: رفتن به بیمارستان بقصددرمان سرپایی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
expiry date: تاریخ انقضا
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the opposition: حزب سیاسی اصلی درپارلمان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
within reason: برحسب امکان، برحسب معقول، برحسب عمل ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the opposition: حزب سیاسی اصلی درپارلمان
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take an instant dislike to sb: تنفرازکسی بمحض دیدن او
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial terms: اصطلاحات مالی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
life threatening: تهدیدکننده حیات
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
financial terms: اصطلاحات مالی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have your cake and eat it: هم خدارومیخوادهم خرمارو
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in looks: درظاهر، به ظاهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give away: ازدست دادن، واگذارکردن مسابقه، . . ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in looks: درظاهر، به ظاهر
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bargain hunting: جستجوی حراجی ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get opinion: نظرخواستن، مشاوره گرفتن.
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tumble dryer: خشک کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on nerves: عصبانی کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
invasive: بیماری تهاجمی/پیشرونده
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unacceptable: غیرقابل پذیرش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
complementary medicine: طب/پزشکی مکمل. مثل طب سوزنی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unacceptable: غیرقابل پذیرش
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pencil sth in: نوشتن جزئیات یک قرارملاقات یارویداد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put back: به تاخیرانداختن، موکول کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a chance: ریسک کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep an eye on something: مراقبت کردن ازکسی یاچیزی واطمینان ا ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
associate with: مرتبط بودن با. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hint of irony: کمی خنده دار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bury your head in the sand: وانمودکردن به اینکه مشکلی وجودندارد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get to do sth: مجبورکردن یامتقاعدکردن کسی به انجام ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
regardless of: بدون توجه به. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crowing about: باغرورصحبت کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give a try: امتحان کردن چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do not judge a book by its cover: قضاوت نکردن یانظرندادن درباره کسی ی ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over the moon: شادوسرخوش
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take an instant dislike to sb: تنفرازکسی بمحض دیدن او
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make a sacrifice: قربانی کردن، فداکردن چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a sacrifice: قربانی کردن، فداکردن چیزی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
set of values: مجموعه ای از ارزش ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frown upon: کم لطفی کردن به، کم توجهی کردن به
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
viewed as: درنظرگرفته شدن بعنوان. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
viewed as: درنظرگرفته شدن بعنوان. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a cheek: چقدربی ادبانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what a cheek: چقدربی ادبانه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have your cake and eat it: هم خدارومیخوادهم خرمارو
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a meal of something: بیش ازحدنیازبرای انجام چیزی وقت صرف ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go for a wander around: گشت زدن، چرخیدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ghost story: داستانی درمورد روح
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ghost story: داستانی درمورد روح
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nail biting: ازهیجان، نگرانی ناخن جویدن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
on the verge of: درشرف. . . . ، دراستانه ی. . .
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bargain hunting: جستجوی حراجی ها
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
outspend: بیشترزمان صرف کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outspend: بیشترزمان صرف کردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
own company: تنها، منزوی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tumble dryer: خشک کن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be confined to one's bed: دربستربیماری بودن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trafficking: قاچاق
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
arrest: ایست قلبی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
by common consent: توافق دوطرفه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the latter: بعدی، دومی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the latter: بعدی، دومی
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the latter: the former:اولی، قبلی
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pencil sth in: نوشتن جزئیات یک قرارملاقات یارویداد ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drawbacks: معایب، نواقص
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bury your head in the sand: وانمودکردن به اینکه مشکلی وجودندارد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chain of events: سلسله حوادثی که پشت سرهم روی میدهد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chain of events: سلسله حوادثی که پشت سرهم روی میدهد
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get sb down: ناراحت وناامیدکردن
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
traditionally: طبق رسوم گذشته
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wedding rception: مراسم شام، مهمانی ازدواج
١١ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drink a toast to somebody: بلندکردن جام شراب وارزوی شادی وموفق ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drink a toast to somebody: بلندکردن جام شراب وارزوی شادی وموفق ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mourner: عزادار، سوگوار
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mourner: عزادار، سوگوار
١١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cremate somebody: سوزاندن بدن مرده بعنوان بخشی ازمراس ...
١١ ماه پیش