پیشنهادهای امیر صادق زاده (٤٩٧)
مهیا یعنی فراهم . آماده کردن چیزی.
اغتشاش. بی نظمی
پاینده. جاوید
جایی که قانون نداشته باشه وهرج ومرج باشه
تعداد خانوار در حقوق وحسابداری
حق همسر
جشنواره
سوق به معنی بازار. وکشش یا گنجایش
رد کردن شخصی ازسوی شما
حتی
اختیار هر چیزی را داشتن
فریب. تضرر . گول زدن
باقی مانده. یا الباقی. ته مانده
صلاح دید
وفق یعنی طبق. منطبق
نماینده. نامزد. داوطلب
مدارا کردن. سازش
توبیخ کردن
ذهن
ازدحام عظیم وپرجنب وجوش مردم
سخنور
تجلیل وتقدیر
ملاجیق اسم یک روستایی است واقع در شهرستان هشترود بخش نظرکهریزی. یکی از زیباترین روستا از توابع شهرستان هشترود یا سرسکند میباشد.
شادی آفرین
به یک سازمان نظامی ومبارز گفته میشود
از مد افتاده
تحسین کردن
کسی که مورد ظلم وستم واقع شده است
ازدحام عظیم مردم در شادی وانواع جشن ها
پلاستر سیمان. جهت پوشاندن خلل وفرج دیوار
تنگدست. نیازمند. در حقوق یعنی کسی که در قبال پرداخت بدهی خود تنگدست می باشد ودراصطلاح اعسار از محکوم به
ادعا. مدعی
معامله یا تعویض پایاپای
دادوستد. معامله
پشیمان شدن. شرمنده شدن
سازگاری
تابع دستورات
بی عیب . آرزو. رویایی
تفکرات ونظرات جدید
فرمودن. دستور دادن
مکتوب کردن نتایج هرچیزی که منجر به قطعی شدن آن شود
مکتوب کردن نتایج جلسه در هر کاری
عهد وپیمان بستن که مکتوب شود
لختگی وغلظت بیش از حد خون
چیزهای که در روزمزه انجام میشود. در لحظه وحال
پیام آوری که ازسوی کسی فرستاده شده
به علوفه ها یا علف های زیادی در اراضی مزروعی گفته می شود.
یعنی تعامل واتحاد . باهم بودن. یکی شدن.
هیجان زیاد
اطراف. بخش