دیکشنری
											
												امتیاز در دیکشنری
											
										
									
										
											٧٢٧
										
									
								
											
												رتبه در دیکشنری
											
										
									
										
											٤,٢٣٧
										
									
								
											
												لایک
											
										
									
										
											٧٤
										
									
								
											
												دیسلایک
											
										
									
										
											٧
										
									
								جدیدترین پیشنهادها
															١ سال پیش
														
													
															٠
														
													اواخرقرن 15 به معنی �پرده�بوده است. یا "روش آویزان کردن یک چیز ( مخصوصاً پارچه ) " که مربوط به سال 1797 است. برای بدست آوردن ( چیزی ) "قادر شدن" یا ق ...
															٥ سال پیش
														
													
															١
														
													"show means "appearance put on with intention to deceive he show me up در واقع به معنی " او نقاب را از چهره من بالا زد یا اینکه من را لو داد" دست من ...
															٥ سال پیش
														
													
															-١
														
													bring me up short Make someone stop or pause abruptly. 'he was entering the office when he was brought up short by the sight of John خشکم زد
															٥ سال پیش
														
													
															١١
														
													knockdown price قیمت های خیلی پایین ( یا زمین خورده در بازار ) اصطلاحا می گوییم قیمت ها در بازار زمین خورده
															٥ سال پیش
														
													
															٠
														
													knock about/around together باهم دور بزنیم
جدیدترین ترجمهها
											
												ترجمهای موجود نیست.
											
										
							جدیدترین پرسشها
										
											پرسشی موجود نیست.
										
									
						جدیدترین پاسخها
										
											پاسخی موجود نیست.