پیشنهادهای علیرضا بیگدلی (٧٤)
شکستن غرور
افسرده بودن
تقدیر مقدر کرده
چیدن مو ، ابرو
التیام بخشیدن ( درد ، غم ، زخم . . . )
التیام بخشیدن ( درد ، غم ، زخم . . . )
پولی که به اجبار قرض داده بشود
درخت بو
قانونمداری ، پیرو اصول
ترافیک سنگین
Lime: لیمو ترش ( کوچکتر سبز زنگ دایره ای شکل ) Lemon : لیمو شیرین ( بزرگتر و زرد رنگ بیضی شکل )
Lemon : لیمو شیرین ( بزرگتر و زرد رنگ بیضی شکل ) Lime: لیمو ترش ( کوچکتر سبز زنگ دایره ای شکل )
گاو صندوق
یه نوع بلیت قطاره که میشه باهاش توی زمانی مشخص تو کل اروپا با قطار سفر کرد مخصوصا بین دانشجوها رواج داره همون" بلیت قطار" در نظر بگیرید
تمام ترجمه هاش داخل لانگمن : صفت ( adjective ) کسل کننده کدر ( آب و هوا ) مه آلود درد خفیف ( مدوام ) صدای ناواضح ( تیغ ، شمشیر ، چاقو ) کُند احمق ...
کم آوردن ، تغییر نظر پیدا کردن ، تکان دادن
کشته مرده ی چیزی بودن
ادا درآوردن ، تقلید کردن pose as : ایجاد کردن ( خطر ) بعنوان . . .
مسواک مسواک زدن ، فرچه زدن ( تمیز کردن ) برخورد دو چیز یا دو نفر درختچه ، شاخه های شکسته درختان و بوته ها دُم روباه
مانع ( ذهنی )
وفق دادن
انتقال دهنده
میشه کلمه ی university entrance exam به معنای امتحان ورودی دانشگاه یا همون کنکور
نسخ به معنی باطل کردن چیزی و جایگزین کردن چیز دیگر به جای آن است. که بسته به شرایط زمانی و محیطی میتونه مثل یک حکم تغییر کند.