پیشنهادهای علی امیری فر (٧٥)
تشویق کردن
افراطی در معنای مثبت، مثل هوادار فوتبال
آموزش بیش از حد، تمرین زیادی، افراط
کسل کننده، بدون ابتکار، مبتذل
عصبی، با استرس
کسی که ارزش های خود را بزرگ نمایی کند - کسی که مرتب از وضعیت گلایه کند
تا حدودی نمونه قدیمی تر Damn، که به معنی لعنتی میشه. What bloody players, what a bloody team
آدم خیرخواه
دفترچه خاطرات، دفترچه ثبت وقایع و عکس ها
بازنده ها، آن ها که همواره در تلاشند، کسانی که همیشه تا انتها تلاش می کنند اما شکست می خورند.
match programme - برنامه بازی ( برگه ای که هواداران در کنار بلیت مسابقات فوتبال دریافت می کردند که حاوی یک عکس، اسم دو تیم و تاریخ بازی بود ) https: ...
بشقاب ها - نعلبکی ها
جارو زدن
جارو برقی کشیدن
سکنی گزیدن، جاگیر شدن
بیرون زدن، سری زدن، یک چرخ کوتاهی زدن
محافظه کارها
اتفاقات، رویداد
دست کم گرفتن
عاقل ترین
ایجاد سوراخ در زمین، تونل زدن، حفر چاه
بد جلوه داده می شود - اشتباه شمرده می شود
شانه بالا انداخت
نارنجی
رگ ها ( رگ خونی )