عبدالخالق

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
bachelor١٩:١٩ - ١٣٩٨/٠٦/٠٦Bachelor of arts ( BA ) لیسانس هنر Bachelor of science ( BSC ) لیسانس علوم انسانی Bachelor of education ( BED ) لیسانس اموزش علوم ( ریاضی ، فیزیک )گزارش
76 | 1
rushes١٦:٥١ - ١٣٩٨/٠٦/٠٤عبور میکند He rushes through the forest از میان جنگل عبور میکند Rushes through ینی عبور کردن یا از ی جایی رد شدنگزارش
21 | 1
through٢٠:٥٠ - ١٣٩٨/٠٥/١٨Freinds help echother through toagh situration دوستان در سختی ها ب هم کمک میکنن Through در، هنگام Through toagh در سختی هاگزارش
23 | 2
فهرست جمله های ترجمه شده
talent٠٠:٤٠ - ١٣٩٨/٠٦/١٣
• Even as a young child, she showed a strong talent for singing.
ب عنوان یک بچه استعداد زیادی برای خوانندگی نشون داد32 | 3
frigid١١:٠٢ - ١٣٩٨/٠٦/٠٨
• She was not frigid; she had simply fallen out of love with her husband.
میل جنسیش مشکلی نداشت فقط دیگ عاشق شوهرش نبود25 | 1
tact٢٠:١٦ - ١٣٩٨/٠٦/٠٥
• With great tact, Clive persuaded her to apologize.
کلایو با مهارت زیاد قانعش کرد که عذرخواهی کنه12 | 1
jealous١٣:١٦ - ١٣٩٨/٠٦/٠٥
• He kept a jealous eye on all his possessions.
او به تمام داراییش چشم دوخته بود7 | 2
abandon٢٠:٢٧ - ١٣٩٨/٠٦/٠٤
• People often simply abandon their pets when they go abroad.
مردم حیوونات خانگی شونو ول میکنند وقتی که میرن خارج25 | 1