عباس محمدی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

net value: ارزش خالص

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perfection of the existing: کمال وجود

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masterpiece: مهارت و استادکاری

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breech maker: شلوار دوزان

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

great age: اجداد

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take care: انجام دادن she is happy to take car ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in theory: از لحاظ تئوری

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

little point: نکته کوچکی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the top to the bottom: زیر و بم چیزی را در آوردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

according to legend: به روایتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tanned: ( در صنعت چرم ) = دباغی شده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inside pocket: جیب بقل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stylewise: استایل یا سبکی که می تواند ارتقا یا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patent: در صنعت کفش به معنای کفش ورنی است.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patent: در صنعت کفش به معنای کفش ورنی است.

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

producing: به وجود آوردن - ایجاد کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adopting: پذیرفته شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adopting: پذیرفته شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ne'er do well: آدم بیکار و تنبل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pose out: کنار کشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poach: قاپیدن، برای مثال مشتری کسی را قاپی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

provocateur: تحریک آمیز، تحریک کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmistakable: غیر قابل تردید

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hand down: دست به دست شدن چیزی، برای مثال مهار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hand down: دست به دست شدن چیزی، برای مثال مهار ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crease up: phrasal verb with crease خندیدن بسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fold over: رو هم تا شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

under the hammer: چیزیکه در حراجی فروخته می شود

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abdication: کناره گیری، استعفا

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take precautions: رعایت اقدامات احتیاطی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take precautions: رعایت اقدامات احتیاطی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

male preserve: مختص آقایان

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irrespective: بدون توجه به

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in depths of winter: در چله زمستان

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trunk show: شوی لباس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pocket square: پوشِت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move on: 1. ترک کردن 2. پیشرفت داشتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come undone: چیزی که مطابق انتظار ما یا جوری که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come undone: چیزی که مطابق انتظار ما یا جوری که ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

on leave: در مرخصی بودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on leave: در مرخصی بودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unpatterned: بدون طرح یا الگو، ساده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

known: شناخته شده، معروف شده

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jumpsuit: لباس یکسره که در جلو یا پشت زیپ دار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jumpsuit: لباس یکسره که در جلو یا پشت زیپ دار ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

micronize: ( به صورت ذرات بسیار ریز به قطر چند ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infinite: بی حد و حصر

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all the way round: دور تا دور

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

environmental: پیرامونی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

never be the same again: آدم قبل نمیشم

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

luxury: لوکس

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jewel in the crown: گل سر سبد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jewel in the crown: گل سر سبد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

restrained: محدود تر

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stylistic: سبک شناسی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upstream: بالا دست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arms race: مسابقه تسلیحاتی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gauging: مورد ارزیابی قرار گرفتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actively: با جدیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

actively: با جدیت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give rise: باعث شدن، موجب شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

celebratory: شادابی

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raw material: مواد اولیه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

raw material: مواد اولیه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go further: پیشی گرفتن - جلو زدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the sky is the limit: محدودیتی وجود ندارد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

woody hill: تپه جنگلی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought after: پر تقاضاترین - مورد توجه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

top range: گرانقیمت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ideal world: در خوشبینانه حالت

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one off: نادر، بی تا، تک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sowed the seeds: to do something that will cause som ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

huge: شگرف

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fully canvassed: تمام مویی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

real: اصیل

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far: تا به امروز

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

noble art: هنر اصیل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

direct sales: فروش بدون واسطه و در محلی به غیر از ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

main floor: طبقه همکف

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heavy gambler: قمارباز قهار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ear to ear smile: لبخندی تا بنا گوش

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

equally: در عین حال

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rack: رگال

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boosting conversion: ترقی گرایش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

display designer: طراح صحنه یا فروشگاه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

window stylist: طراح ویترین فروشگاه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

style specialist: متخصص استایل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the every beginning: از همان ابتدا

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

head: ارشد، مرشد، بزرگ، رهبر، مدیر، رئیس، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vintage: مرغوب، اعلاء، قدیمی، ممتاز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extreme: فوق العاده، نا متعارف، باورنکردنی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canvas: کرباس، پارچه ی ریز باف و زبر ( معمو ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carry off: کاری را با موفقیت انجام دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from that point on: از آن لحظه به بعد

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bold: ( رنگ و شکل ) جلب توجه کننده

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wildest: دور از ذهن ترین

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

selvedge: سجاف

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jockeying: تلاش بسیار زیاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peak lapel: یقه ی نوک تیز کت یا پالتو

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upper class: طبقه مرفه جامعه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

launch: راه اندازی کردن - رونمایی کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: با تمام این اوصاف

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rubbed shoulders: شانه به شانه شدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand welt: داخل کفش را با دست دوختن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

market will bear: آستانه تحمل بازار - کشش بازار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

construction materials: مواد تولید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

benchmade shoe: کفش دست دوز

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buttonhold: مادگی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leisure garment: لباس راحتی یا اوغات فراغت

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overedge: در اصطلاح نساجی لبه داغ گفته میشود

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

best dressed: خوش پوش، خوش لباس

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

مدال‌های عباس محمدی