محمد - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اغالیدن: برانگیختن ( ب )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازردانیدن: آزار دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازردن: رنجاندن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازمانیدن: حسرت و تاسف و غم خوردن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازمودن: آزمایش کردن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازندانیدن: آجیده کنانیدن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازندن: آجیده کردن و سوزن فرو بردن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازیدن: ۱. خلانیدن سوزن ۲. آزردن ۳. رنگ کرد ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازیریدن: آزار دادن و فریاد کردن ( ن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اژندیدن: آجیده کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اژیریدن: آزار دادن و بانگ کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اژیریدن: آزار دادن و بانگ کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسانیدن: آسان کردن ، تسریع نمودن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسایانیدن: آسایش دادن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اساییدن: استراحت کردن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استانیدن: منع کردن از رفتن ( ن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسودن: آرام گرفتن ( ب ) فعل آسایش

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسیدن: طلوع کردن و برآمدن خورشید ( شعر فخر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسیدن: طلوع کردن و برآمدن خورشید ( شعر فخر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشردن: آشُردن مخفف آشوردن ، کوفتن ، ساییدن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشزدن: کوفتن و ساییدن ( ن، ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشفتانیدن: آشفته کنانیدن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشفتن: پریشان و مضطرب شدن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشکوخیدن: بانگشت پای ایستادن و لیز خوردن ( ل ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشمیدن: آشامیدن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشوبیدن: مضطرب و پریشان شدن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشوردن: سرشتن و خمیر کردن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغارانیدن: ۱. حرکت کردن ۲. به پایین انداختن ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغاردن: آغاردن = آغاریدن : خیس کردن و سیراب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغازیدن: آغاز کردن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغاشتن: فراهم ساختن ( ن، س )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغالشتن: فراهم ساختن و انبار کردن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغالیدن: برانگیختن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغستن: پر کردن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغشتانیدن: تر و آلوده کنانیدن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغشتن: آلوده کردن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغندن: آگندن و آلودن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغوشیدن: در بغل گرفتن ( ن، س )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغیشتن: در بغل گرفتن ( ن، س )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اغیشیدن: بغل کردن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افندیدن: جنگ و دشمنی کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افندیدن: جنگ و دشمنی کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکستن: ۱. بستن ۲. آلودن ۳. آویختن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکندن: آلودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکنیدن: ۱. آلوده کردن ( آلودن ) ۲. پر ساخت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکیشیدن: ۱. آویختن ۲. چنگ زدن ۳. پیچیدن ( ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگشتن: آغشتن و آلودن ( از آگشته )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگندن: آگندن = آگنیدن : آلوده کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگنیدن: آگنیدن = آگندن : آلوده کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگوشیدن: آغوشیدن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اگیشیدن: آویختن و چنگ زدن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اگیندن: آگندن و پر ساختن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الاییدن: آلودن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الفتن: آشفتن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الفتیدن: آشفتن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الودن: آلوده کردن ( ب )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الوشیدن: در بغل گرفتن ( ن، س )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الیختن: ۱. لگد زدن ۲. جستجو ( ن، س )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الیدن: گناه کردن و لرزیدن ( ن، س )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الیزدن: لگد زدن ، جفتک زدن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الیزیدن: لگد و جفتک زدن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امادن: آماده کردن ( ب )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماردن: آماردن = آماریدن : شمردن ( ن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماریدن: آماریدن = آماریدن : شمردن ( ن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماسیدن: سبب ورم شدن ( ن )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماهیدن: ورم کردن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کپره: خرابه، ویرانه، جای عقب مانده

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابادانیدن: ۱. آباد کردن ۲. ستودن

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابانیدن: ستودن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب تاختن: شاشیدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابشتن: پوشیده داشتن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجاردن: از حد گذشتن آجاردن همسان آجاریدن اس ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجستن: آجَستن = آجِستن ۱. درخت کاشتن ۲. ب ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اچاردن: آچاردن = آچاریدن چاشنی و ترشی به غذ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اخانیدن: سبب شدن برای پیش آمدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اختن: ۱. بیرون کشیدن ( مطلقا ) ۲. کشیدن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اراختن: خیرات کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اراخیدن: ۱. استراحت کردن، آساییدن ۲. بخشیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وخسادن: برخاستن ، به پا شدن ، ایستادن ، بلن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وایسادن: بن مضارع: وای سا ( وایسا ) ۱. صبرک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وایسادن: بن مضارع: وای سا ( وایسا ) ۱. صبرک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارامانیدن: آسایش دادن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارامدن: استراحت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارامیدن: آرام گرفتن و استراحت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارایانیدن: سبب زیبیدن ( زیباکردن ) شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اراییدن: آرایش دادن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزودن: آرزودن = آرزوییدن : آرزوکردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارزوییدن: آرزوییدن = آرزودن : آرزو کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارستن: کوتاه شده ( مخفف ) آراستن به معنای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارمدن: آرمدن = آرمیدن : استراحت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروغیدن: بیرون آمدن باد با صدا از گلو

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اروندیدن: سست و بیکار بودن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اریدن: ۱. آراستن ( ن س ) ۲. آوردن ( آ )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اریدن: ۱. آراستن ( ن س ) ۲. آوردن ( آ )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ازارانیدن: آزار دادن ، باعث آزار شدن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازاردن: آزاردن = آزاریدن : اذیت کردن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازدن: ۱. خلانیدن سوزن ۲. رنگ کردن

٤ ماه پیش

مدال‌های محمد