تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

حرف کسی رو قطع کردن Do not interrput when someone speaking وقتی کسی داره صحبت میکنه وسط حرفش نپر

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

مثال Please remind me to call my mom لطفا یادم بیار به مادرم زنگ بزنم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال She lent me note for the exam اون جزوش رو برای امتحان بهم قرض داد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال this book belong to my brother این کتاب متعلق به برادرمه ( مالِ برادرمه )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال I prefer reading to watching TV من خوندن رو به تماشایی تلویزیون ترجیح میدم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال The weather was terrible yesterday دیروز هوا وحشتناک ( بد ) بود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

کلمه اشتباهه دوستان ، کلمه درست رو جستجو کنید کلمه درست ( terrible ) هست - به معنایی وحشتناک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال I heard a strange noise outside صدای عجیبی از بیرون شنیدم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال His parents were proud of his progress والدنیش به پیشرفتش افتخار میکردند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال He felt too lazy to his homework اون برای انجام تکلایفش خیلی تنبل بود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال the puppy was so tiny and cute توله سگ خیلی کوچیک و بامزه بود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال I was worried when you didn't call نگران شدم وقتی زنگ نزدی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال He grabbed her bag and run outside اون کیفش رو گرفت و به بیرون دوید

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه اشتباهه دوستان، کلمه درست رو جستجو کنید. کلمه درست ( Iend ) هست به معنایی ( قرض دادن )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال The principal talked to the students about rules مدیر مدرسه درمورد قوانین با دانش آموزان صحبت کرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال I finished my assignment before the deadline تکلیفم رو قبل از مهلت مقرر تموم کردم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال The bully made younger kids feel scared قلدر باعث شد بچه های کوچک تر احساس ترس کنند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال He felt embarrassed after falling in front of everyone اون بعد از اینکه جلوی همه زمین خورد احساس خجالت کرد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال She writes in her diary every night اون هرشب توی دفتر خاطراتش مینویسه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال The teacher made an announcement about the exam معلم درباره امتحان اطلاع داد. ( اطلاع رسانی کرد )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال You need permission to leave the calssroom برای اینکه کلاس رو ترک کنی نیاز به اجازه داری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بمعنایی چیزی که از سوی جامعه تجویز شود یا چیزی که جامعه از فرد انتظار دارد. Socially prescribed perfectionist نوعی کمالگرایی که فرد فکر میکند باید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه در مقابل کلمه های perfect ، perfectionist هست به معنای ضد کمال یا در مواردی خود پذیر ( self - accepting ) به عبارتی کسی که از ناقض بودن چیز ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنای مرخصی یا روزهایی تعطیل ( برای استراحت ) I have tow days off this week این هفته دو روز تعطیل دارم ( دو روز برای استراحت، منظورصرفا تعطیلی رس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلمه به اشتباه ثبت شده درواقع کلمه درست 'Length' هست به معنای طول ومدت کلمه درست رو جستجو کنید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

صفت : Summery به معنای تابستانی یا هرچیزی که حس وحال تابستان رو داشته باشه ، برای مثال: The room had a summery feel with it's bright colors اسم: Sum ...