جای پای خود را محکم کردنجای پای کسی محکم شدنجای چانه یا چونه داشتنجای حرف داشتنجای خود داشتنجای خود را تر کردنجای دوری نرفتنجای سوزن انداختن نیستجای سوزن انداختن یا سوزن انداز نبودنجای شکرش باقی بودنجای کسی خالی یا سبز بودنجای کسی را تنگ کردنجای کسی گرم بودنجای کسی یا چیزی را پر کردنجایی نمی خوابه اب زیرش برهجسته گریختهجلوی حرف مردم را نمی توان گرفتجلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت استجلوی کسی گاو زمین زدنجمعتان جمعه یکی تون کمهجنس ارزان را پولدارها می خرندجنغولک بازی یا جنقولک بازی دراوردنجنگ اول به از صلح اخرجنگ حیدری نعمتیجنگ زرگریجنگ یا دعوای زرگریجهود بازی در اوردنجهوده خون دیدهجو بده منزل عوض کنجو فروش گندم نماجواب ابلهان خاموشی استجواب های هویجواتجوات مخفیجوان است و جویای نام امدهجوان ها در قفسند پیرها در هوسندجوانی کجایی که یادت بخیرجوانیه و نادانیجوجه را اخر پاییز می شمارندجور استاد به ز مهر پدرجوش نزن شیرت خشک می شهجون به جون کسی کردنجون به عزرائیل نمی دهجـون تو جـون خونه علی الخصوص صندوق خونهجیب گدا ته ندارهجیب ملاجیبش را تار عنکبوت زدهجیرجیرکجیگر جیگره دیگر دیگرهجیم شدن