معاشقهمعاشقه کردنمعاصرمعاصیمعاضدمعاضدتمعاضدت کردنمعاعدهمعافمعاف کردنمعافیمعافیتمعاقبمعالجمعالجهمعالجه پذیرمعالجه شدنمعالجه ناپذیرمعالجه کردنمعالممعاملاتمعاملهمعامله گرمعامله گریمعامله کردنمعاندمعاندتمعانقهمعانیمعاهدهمعاهده بستنمعاودتمعاودت دادنمعاوضهمعاوضه کردنمعاونمعاونتمعاونت کردنمعاکسمعایبمعاینهمعاینه شدنمعاییرمعبدمعبرمعبودمعتادمعتاد شدنمعتاد کردنمعتبر