اسم دختر ترکی - صفحه 1

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

آیدا/āydā/

شاد و خوشحال، درون ماه، مثل ماه، فرشته، گیاهی که کنار آب می روید، شاد، خوش


دختر

ترکی، فارسی، لاتین

تاریخی و کهن، طبیعت
الناز/elnāz/

ترکیب دو اسم ال و ناز ( ایل و محبوب )، مایه افتخار ایل، باعث فخر و تفاخر شهر و ولایت، موجب نعمت و ر ...


دختر

ترکی، فارسی
ساناز/sānāz/

بی تا، کمیاب، نام نوعی گل، نام گلی، نادره، بی مانند، نام گل، نوعی گل، نادر


دختر

ترکی

طبیعت، گل
آیناز/āy nāz/

ماه قشنگ و زیبا، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی = ماه، ناز )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ناز )، آی ( ت ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
آیلین/ylinā/

اطراف ماه، هاله ی ماه، هاله، بانوی ایرانی


دختر

ترکی

کهکشانی
جیران/jeyrān/

آهو، غزال، چشمِ زیبا، ( به مجاز ) معشوقِ زیبا


دختر

ترکی، مغولی

طبیعت
سولماز/solmāz/

همیشه شاداب، گلی که هرگز پژمرده نمی شود، پژمرده نشدنی، از ریشه سولمک + اولماز، به معنى پژمرده نمى ش ...


دختر

ترکی
سونیا/suniyā/

نورِ نیاکان، خرد و عقل، ( سو = نور، نیا )، ( ترکی، فارسی ) ( سو = نور + نیا ) نورِ نیاکان، دختر نور ...


دختر

ترکی، فارسی، یونانی، عربی
آیسان/āysān/

مثل ماه، همانند ماه، مهسا، زیبارو، ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت ) )، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
المیرا/elmirā/

فدایی ایل، ( ال = ایل، میرا ) ( به مجاز ) فدائی ایل، ( ترکی ـ فارسی ) ( ال = ایل + میرا ) ( به مجاز ...


دختر

ترکی، فارسی
مارال/mārāl/

آهو، ( به مجاز ) زیبا، مرال، گوزن، ( به مجاز ) زیبا و خوش اندام


دختر

ترکی، مغولی

طبیعت
نازیلا/nāzilā/

دختر طناز و عشوه گر، با ناز و کرشمه، با ناز


دختر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
آیلار/āy lār/

زیبا رویان، خوبرویان، هاله دور ماه، زیبا و پاک، جمع ماه، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

ترکی

کهکشانی
هانا/hānā/

پناه، امید، نفس، فریاد، زنهار، دادخواهی، بینایی، خواهش


دختر

ترکی، کردی، عبری، لاتین
سودا/so (w) dā/

فکر، خیال، شور و شوق، علاقه ی شدید به کسی یا چیزی، عشق، سودا


دختر

ترکی، عربی
ساغر/sāqar/

ظرفی که در آن شراب می نوشند، جام شراب، شراب، ( در عرفان ) دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده می ...


دختر

فارسی، عربی، ترکی

تاریخی و کهن
آنیسا/ānisā/

مانند عشق، مبارز بزرگ، [آن در عرفان عشق و جوهر عشق، یای ( ی ) میانوند، سا ( پسوند شباهت ) ]، به معن ...


دختر، پسر

ترکی، فارسی، اوستایی، یونانی
آیسا/āy sā/

مثل ماه، شبیه به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( آی= ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، آی ( ترکی ) + سا ( فارسی ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
سوگل/so (w) gol/

مورد علاقه و محبت زیاد، محبوب، سوگلی


دختر

ترکی
السا/elsā/

مثل ایل، همانند ایل، بخشنده، دختر نجیب و پاکدامن، ( ترکی ـ فارسی ) ( ال= ایل، سا ( پسوند شباهت ) ) ...


دختر

ترکی، فارسی
سوین/se (o) vin/

شادباش، عشق و محبت، عشق، محبت، علاقه شدید


دختر

ترکی
آنا/ānā/

مادر، پایه و اساسی، زن، والده، مام، زن سالخورده، اساسی، پایه، ( اَعلام ) ( در میتولوژی یونان ) آناپ ...


دختر

ترکی
نازلی/nāzli/

دارای ناز و عشوه، نازنین، نازنده، دارای ناز، نازدار، ناز ( فارسی ) + لی ( ترکی ) دارای ناز و عشوه، ...


دختر

ترکی، فارسی
گوزل/guzal/

خوشگل، زیبا، ظریف، نیکو، نازنین، قشنگ، برازنده، خوب، پسر حوش چهره، پسر زیبا رو


دختر، پسر

ترکی
دنیز/deniz/

دریا، بحر


دختر

ترکی

طبیعت
ترلان/tarlān/

زیبا، نام پرنده ای از خانواده باز شکاری، ( در ترکی ) مرغی از جنس باز شکاری را گویند، ( در کردی ) ) ...


دختر

ترکی، کردی

پرنده
آیلا/āylā/

هاله ی ماه، هاله، هاله دور ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
آیسل/āysel/

ماه شفاف، زیبا و درخشان مانند ماه، به معنی ماه شفاف، مترادف معنای ائل سئون به معنی وطن پرست، ( اَعل ...


دختر

ترکی

کهکشانی
سلین/salin/

مانند سیل خروشان، سیل مانند، ( اَعلام ) نام رودخانه ای در آذربایجان که از منطقه قره داغ سرچشمه می گ ...


دختر

ترکی
سونا/sonā/

طلا، زیبا و قشنگ، زیبای آب ها، ( در ترکی ) ) مرغابی، ( در ترکی ) به معنی مرغابی


دختر

ترکی
الین/elin/

منسوب به ایل، ( به مجاز ) هم نژاد و هم خون، ( ال= ایل، ین ( پسوند نسبت ) )


دختر

ترکی، فارسی
مرال/merāl/

مارال، آهو، ( به مجاز ) زیبا، ( = مارال ) ‏


دختر

ترکی

طبیعت
تلی/telli/

دختری که گیسوی بلند و زیبا دارد، موهای پر پشت و بلند، زلف دار، زباندار و سخنور


دختر

ترکی
درنا/dornā/

نام یکی از صورت های فلکی، نام نوعی پرنده، پرنده ی آب چرِ بزرگ، وحشی و حلال گوشت، کلنگ، کُلنگ، پرنده ...


دختر

ترکی

پرنده، طبیعت، کهکشانی
مایسا/māysā/

نام گیاهی کوچک و یک ساله که بسیار ظریف است


دختر

ترکی

طبیعت
آیسو/āysu/

آب و ماه، ( به مجاز ) زیبارو، با طراوت و درخشنده، ( ترکی ) ( آی = ماه، سو = آب )، ماه و آب، ( ترکی ...


دختر

ترکی

طبیعت، کهکشانی
سویل/sevil/

لایق، محبت، دوست داشته شده


دختر

ترکی
آنیل/ānil/

به خاطر آورده شدن، مشهور، نامی، معروف، نامدار


دختر، پسر

ترکی
سان ای/sānāy/

مهنام، ( به مجاز ) زیباروی ماه مانند، بلند آوازه و گرامی، بی قرار


دختر

ترکی

کهکشانی
آینور/āy nur/

روشنایی ماه، نورانی مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، روشنایی و فروغ ماه، نور ماه، نورانی مثل ماه، ( ب ...


دختر

ترکی، عربی

طبیعت، کهکشانی
آیسن/āy sen/

مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی مانند ماه هستی


دختر

ترکی

کهکشانی
آیسودا/āy sudā/

سایه ماه در آب، تلالو نور ماه در آب، ( به مجاز ) زیبارو و با طراوت، ماه در آب


دختر

ترکی
آیسانا/āysānā/

همچون ماه، ماه وش، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه، سان ( پسوند شباهت )، ا ( اسم ساز ) ...


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت، کهکشانی
آیتک/āytak/

ماه تنها، ماه بی همتا، ( مجاز ) زیبارو، ( ترکی ـ فارسی )، مانند ماه


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت، کهکشانی
سلینا/salinā/

سلین، ( سَلین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به سَلین، به فتح سین، مرکب از سلین ترکی بعلاوه پسوند نسبت ...


دختر

ترکی، فارسی
سلدا/soldā/

حامی، یاور، کوهستان


دختر

ترکی
السانا/elsānā/

مثل ایل، مثل مردم ایل و شهر و ولایت، چون خویشان، اصیل، خانواده دار، ( ترکی ـ فارسی ) [ال = آل، شهر ...


دختر

ترکی، فارسی
پینار/pinār/

چشمه، ( ترکی ) به معنی چشمه، سرچشمه


دختر

ترکی

طبیعت
آلما/ālmā/

سیب، درخت سیب جنگلی، [درخت سیب جنگلی را در رودسر سیب، هسیب و هسی و در توالش سف و در ارسباران و آستا ...


دختر

ترکی

طبیعت
ایل ناز/il nāz/

افتخار ایل، نازنین ایل، ( ایل، ناز = افتخار، نوازش، زیبا )، مورد نوازش ایل، ایل ( ترکی ) +ناز ( فار ...


دختر

ترکی، فارسی
ارمغان/armagān/

هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد، تحفه ای که از جایی دیگر برند، ره آورد


دختر

ترکی
گلین/golin/

به رنگ گل سرخ، ( مجاز ) زیبا و شاداب، عروس، ( در ترکی ) /galin/ عروس


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت، گل
آیلر/āy lar/

جمع ماه، زیبارو، ماه ها


دختر

ترکی

کهکشانی
الیانا/elyānā/

نیکی، هدیه، مأنوس، دوست داشتنی ایل، نیکی و هدیه، ( به مجاز ) به معنی مأنوس، دوست داشتن ایل، دوست مش ...


دختر

ترکی
ایل ماه/il māh/

زیباروی ایل، ( ایل، ماه ) ( به مجاز ) زیباروی ایل


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
تایماز/tāymāz/

پابرجا، استوار، بی نظیر، بی همتا


پسر، دختر

ترکی
آیگین/āygin/

دارنده و همراه ماه، زیبا روی، ایل زیبا، ( آی = ماه، گین = جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب به معنی د ...


دختر

ترکی، کردی، فارسی

کهکشانی
لاچین/lāčin/

شاهین شکاری، شاهین سفید، باز شکاری


دختر

ترکی

پرنده، تاریخی و کهن
سارای/sārāy/

ساره، سارا، ماه زرد، ماه شب چهارده، ( = ساره و سارا )، ساره و سارا، مرکب از ساره ( زرد ) + آی ( ماه ...


دختر

ترکی، عبری
پارلا/pārlā/

درخشنده و نورانی، به معنی درخشنده و نورانی


دختر

ترکی
سایا/sāyā/

یکرنگ، بی ریا، ساینده، در ترکی یک رنگ و بی ریا و در فارسی به معنای ساینده است


دختر

ترکی، فارسی
آیتن/āy tan/

ماه بدن، ماه پیکر، برابر با ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی ماه بدن، آی ( ترکی ) + تن ( فارسی ) مه ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
گونای/gunāy/

آفتابی، سمت آفتاب رو بر خلاف «قوزای» که سمت سایه می باشد


دختر

ترکی
آیشین/āy šin/

مانند ماه، ماهوار، ( به مجاز ) زیبا، به معنی مثل و مانند ماه و ماهوار، شبیه ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
آیشن/āy šen/

همانند ماه، ( به مجاز ) زیبا رو، شبیه ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
سون ای/sonāy/

دعا کننده، ستاینده، آخرین ماه، زیبا روی، ( سونا = دعا کننده، ی )، ستاینده + ی )، ( در ترکی ) به معن ...


دختر

ترکی

کهکشانی
یانا/yānā/

نیکی رسان، ( به مجاز ) زیبا و درخشان، نکویی بخش، در حال اشتعال


دختر

ترکی، اوستایی
گویچک/guiček/

زیبا، رعنا، قشنگ، خوشگل، دلپسند


دختر

ترکی
آیلی/āyli/

بانوی ایرانی، مهتاب


دختر

ترکی
ایپک/ipak/

حریر، ابریشم، ابریشمی، ( به کسر پ ) ابریشم نرم و لطیف


دختر

ترکی
آنالی/ānāli/

دارنده مهر و محبت، [از دو جزء آنا ( مادر )، پسوند نسبت ساز ( لی ) ]، دارنده ی محبت، برخوردار از محب ...


دختر

ترکی
آیتکین/āy takin/

مانند ماه، غلام ماه


دختر، پسر

ترکی

کهکشانی
آلین/ālin/

سرخ گون، قرمزرنگ، ( آل= سرخ، ین ( پسوند صفت ساز ) )، ( اَعلام ) ( در قدیم ) نام روستایی در مرو، سفل ...


دختر

ترکی
ایل آی/il āy/

زیبارویی از ایل و قبیله، ماه ایل، ماه قبیله


دختر

ترکی
آیما/āymā/

ماه من، زیبارو، ( آی= ماه، ما= مخفف ماه )، ماهرو، ( ترکی ـ فارسی ) ( آی = ماه + ما = مخفف ماه )، مج ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
آدلیا/ādliyā/

مشهور، نامدار، ( به مجاز ) دختری که به لحاظ زیبایی مشهور و نامی است، ( آدلی= نامی، ا ( پسوند نسبت ) ...


دختر

ترکی، فارسی
آتاناز/ātā nāz/

افتخار پدر، موجب آسایش و شادکامی پدر، عزیزِ پدر، دختر نازنین بابا


دختر

ترکی، فارسی
سایمان/sāymān/

مانند سایه، خان بزرگ، محاسب، ( کردی ) ( مرکب از سای، مان )، ( کردی ) ( مرکب از سای + مان )، ( در تر ...


پسر، دختر

ترکی، کردی
آینا/āynā/

بانوی سپید چهره، ( به مجاز ) زیبارو، ( ترکمنی ) به معنی آیینه، ( ترکی ) آیینه، آبگینه، شیشه، شفاف، ...


دختر

ترکی
سوینج/se(o)vinj/

شادی، سرور


دختر

ترکی
آیسونا/āy sonā/

مرغابی ماه گونه، ( به مجاز ) زیبارو، اردک وحشی چون ماه


دختر

ترکی

پرنده، کهکشانی
نازلار/nāzlār/

زیبایی ها و قشنگی ها، ( به مجاز ) دختری که زیباست و ناز دارد، ( ناز، لار = پسوند جمع در ترکی )، ناز ...


دختر

ترکی، فارسی
آیگل/āy gul/

درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


دختر

ترکی، فارسی

گل، کهکشانی
ایلقار/il qār/

عهد و پیمان، عهد بستن


پسر، دختر

ترکی
آیتا/āitā/

مانند ماه، دختر زیبا رو، ( آی = ماه، تا= نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند ماه، لنگه ی ماه، ( به مج ...


دختر

ترکی، فارسی

کهکشانی
ایدا/iydā/

آیدا، شاد خوشحال، یاری نمودن


دختر

ترکی
تامیلا/tāmilā/

بخشنده، امیدوار، ( عربی )، ( مصدر باب تفعیل ) از روی امیدواری، امیدوارانه، در برخی منابع به معنی بخ ...


دختر

ترکی
آماندا/āmāndā/

در امان تو، در پناه تو، در امان


دختر، پسر

ترکی
دایان/dāyān/

ماما، دایه، سرافرازی


دختر، پسر

کردی، ترکی
آیدن/āyden/

آیدین، روشن، مانند ماه درخشان، ( = آیدین )، و، روشن و آشکار، شفاف، صاف، معلوم، واضح، روشنفکر، نام ش ...


دختر، پسر

ترکی
شلاله/šalāle/

آبشار، فواره، شلال، فوّاره


دختر

ترکی، عربی

طبیعت
اولدوز/oldoz/

ستاره، اختر، کوکب، نجم


دختر

ترکی

کهکشانی
آلتین آی/āltināy/

ماه طلایی، ماه زرین، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

ترکی

کهکشانی
سویل ای/sevilāy/

ماه دوست داشتنی


دختر

ترکی

کهکشانی
سانلی/sānli/

معروف، نامدار، مشهور


دختر

ترکی
ماهنی/māhni/

نغمه، آواز، ترانه، تصنیف


دختر

ترکی

هنری
شانلی/šānli/

پرافتخار، مشهور، شایان تحسین، افتخار آمیز، شان ( عربی ) + لی ( ترکی )


دختر، پسر

ترکی، عربی
آناشید/ānāšid/

دختر زیباروی مادر، مایه دلگرمی و روشنایی زندگی مادر، ( آنا= مادر، شید = خورشید )، خورشید مادر، ( به ...


دختر

ترکی، فارسی
الگا/olgā/

سرزمین، ناحیه، ( اَعلام ) قدیسه الگا [حدود، میلادی] اولین قدیسه ی روسی، همسر و نایب السلطنه ی امیر ...


دختر

ترکی
آینار/āy nār/

ویژگی کسی که چون انار سرخ است و چون ماه زیباست، ( آی = ماه، نار= انار )، انار سفید، ( به مجاز ) زیب ...


دختر

ترکی، فارسی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر