اسم مذهبی و قرآنی - صفحه 14

دیرینه، کهن، قدیمی، زمان گذشته، ( در حالت قیدی ) در زمان گذشته، سابقاً، ( در قدیم ) سابق، پیشین، از ...

بسیار پایدار، از نامهای خداوند، قائم به ذات

باتقوا، پرهیزگار، پارسا، پرهیزکار، ( اَعلام ) نام بیست و یکمین خلیفه از خلفای عباسی

سخن گو، روایت کننده اخبار و احادیث نبوی، ( در ادیان ) آن که احادیث پیشوایان دینی را می داند و آنها ...

فراگیرنده، احاطه کننده، پاره خطی که دور سطحی را فرا می گیرد، اقیانوس، آگاه و باخبر، از نام ها و صفا ...

مهربان، دلسوز، مهربانی کننده

پناه بر خدا

پله ها، نردبان ها، پلکان ها، نام سوره ی هفتادم از قرآن کریم، ( عربی ) ( جمعِ مَعرَج و مِعراج )، ( ا ...

راه راست، راه روشن و آشکار، راه، راه آشکار و گشاده، روش

ارث

دارنده، دارا، از نامهای خداوند، ( در تصوف ) آن که در حال وجد است، از نام ها و صفات خداوند

هم سخن، سخنگو، لقب موسی ( ع )، ( کلیم الله، ( اَعلام ) کلیم کاشانی: [قرن هجری] شاعر ایرانی متولد هم ...

گل سیاه، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، ( عربی )، ( اَعلام ) ) نام پیامبری از بنی اسرائیل که به ا ...

ستوده آیین، ستوده دین، ( اَعلام ) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن هجری، ( در اعلام ) قاضی حمی ...

ستوده خداوند

عطا شده از سوی خداوند

یاد، یادگار، یادبود، خاطره، یادآوری، تذکر

دارای مقام و مرتبه بلند در دین، بلند پایه در دین، ( اَعلام ) نام چند تن از مشاهیر

ماه نهم از ماه های قمری، ماه روزه، سنگ گرم و سوزان، نام ماه نهم از سال قمری

نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، مسموع از خدا

دارای دین و آیین پاک، موجب شرف، ارجمندی و اعتبار دین

نور دین

نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که به او اشعیا هم می گفتند، ( اَعلام ) نام یکی از پیامبران بنی اسرا ...

شنونده، نام یکی از برادران یوسف ( ع )

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی

روزه گیر، روزه دار

ترکیب دو اسم صدرالدین و محمد ( پیشوای دین و ستوده )، از نام های مرکب، م صدرالدین و محمّد، ( اَعلام ...

ترکیب دو اسم صفر و علی ( ماه دوم قمری و بلند قدر )

ترکیب دو اسم صولت و علی ( ابهت و بلندر قدر )

ترکیب دو اسم طاها و رضا ( نام پیامبر اسلام و خشنود )، از نام های مرکب، طاها ( طه ) و رضا

ترکیب دو اسم طاها و مصطفی ( نام پیامبر اسلام و برگزیده )، از نام های مرکب، طاها ( طه ) و مصطفی

ترکیب دو اسم طاهر و محمد ( پاکیزه و ستوده )، از نام های مرکب، طاهر و محمّد

یار و یاور دین، پشتیبان دین، پشتیبانِ کیش و آئین، ( اَعلام ) ) ظهیرالدین سمرقندی: [حدود هجری] شاعر ...

ترکیب دو اسم عارف و حسین ( دانا و نیکو )، از نام های مرکب، ( عارف و حسین

ترکیب دو اسم عباس و مهدی ( بسیار شجاع و هدایت شده )، از نام های مرکب، عباس و مهدی

بنده امین و درستکار، بنده پروردگار که مورد اعتماد و امانت دار است

بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم

پیرو حضرت زهرا ( س )

بنده پروردگار چیره و توانا، بنده ی خدای چیره شونده، ( عربی ) بنده ی چیره شونده ( خدای )، ( در اعلام ...

بنده ی یاریگر و کمک کننده، بندهی یاور

ترکیب دو اسم عطا و حسین ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، ( عطا و حسین

عفیف در دین، پرهیزکار، پارسا و پرهیزکار در دین

ترکیب دو اسم علی و ارشیا ( شریف و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، علی و اَرشیا

ترکیب دو اسم علی و آریا ( شریف و نجیب )، از نام های مرکب، علی و آریا

ترکیب دو اسم علی و آرین ( شریف و آریایی )، از نام های مرکب، علی و آرین

ترکیب دو اسم علی و پوریا ( شریف و پوینده )، از نام های مرکب، علی و پویا

داده علی ( ع )، علی ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده علی ( ع )

ترکیب دو اسم علی و سجاد ( شریف و سجده کننده )، از نام های مرکب، علی و سجّاد

ترکیب دو اسم علی و عادل ( شریف و با انصاف )، از نام های مرکب، علی و عادل

ترکیب دو اسم علی و عرفان ( شریف و معرفت )، از نام های مرکب، ( علی و عرفان

ترکیب دو اسم علی و ماهان ( شریف و روشن و زیبا چون ماه )، از نام های مرکب، علی و ماهان

ترکیب دو اسم علی و مهر ( شریف و محبت )، از نام های مرکب، علی و مهر

ترکیب دو اسم علی و مهراد ( شریف و بخشنده بزرگ )، از نام های مرکب، علی و مِهراد

ترکیب دو اسم علی و مهزیار ( شریف و مازیار )، از نام های مرکب، علی و مهزیار

ترکیب دو اسم علی و هادی ( شریف و راهنما )، از نام های مرکب، علی و هادی

ترکیب دو اسم علی و واهب ( شریف و عطاکننده )، از نام های مرکب، علی و واهِب

ترکیب دو اسم علی و کیا ( شریف و حاکم )، از نام های مرکب، ( علی و کیا

مطیع حضرت علی

هدیه خدا

ترکیب دو اسم عماد و علی ( ستون و شریف )، از نام های مرکب، عماد و علی

ترکیب دو اسم عماد و محمد ( تکیه گاه و ستوده )، از نام های مرکب، عماد و محمد

آن که در دین دارای مقام و منصب بزرگ است، آن که در دین تسلط دارد

ترکیب دو اسم عمید و مهدی ( عاشق و هدایت شده )، از نام های مرکب، عَمید و مهدی

دیندار، متدین، ( فرا = سویِ، جانبِ، به سوی، دین ) ( به مجاز ) دیندار