اسم ترکی - صفحه 5
فدایی ماه
دختر
ترکی، فارسی آی نشان
آی ( ترکی ) + نشان ( فارسی ) دارای نشان ماه
دختر
فارسی، ترکی آیاتای
زیبارو، به معنی مانند ماه، مثل ماه، دختری که مانند ماه زیباست بانوی درخشان
دختر
ترکی بای تگین
از امرای سلطان مسعود غزنوی
پسر
ترکی بایار
بلند مرتبه، دارای نام و اصیل
پسر
ترکی بایام
جدی، درست
پسر
ترکی بایرام
عید، جشن، ترکی شده پدرام
پسر
ترکی بایرام علی
ترکیب دو اسم بایرام و علی ( جشن و بلندقدر )
پسر
ترکی، عربی ببک
مردمک چشم
پسر
ترکی بورلا
خوش قامت
دختر
ترکی بویار
نجیب زاده
پسر
ترکی بکیاش
بکتاش
پسر
ترکی بی بی گل
بی بی ( ترکی ) + گل ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بغرا
نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید، نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید و پایتخت س ...
پسر
ترکی
تاریخی و کهن بلکا
دانا، دانشمند، عاقل، خردمند
دختر
ترکی برکای
درخشندگی نور ماه
دختر
ترکی برکیارق
امیر و صاحب مقام، کلاهش پاره شده، آن که کلاهش شکسته است، ( اَعلام ) شاه سلسله ی سلجوقی [، قمری] در ...
پسر
ترکی ایلسا
همانند ایل، ( ایل، سا ( پسوند شباهت ) ) همانند ایل، شبیه ایل
دختر
ترکی، فارسی ایلسانا
السانا، همانند ایل، ( = السانا )
دختر
ترکی، فارسی ایلشاد
ایل و طایفه شاد، موجب شادی ایل و طایفه
پسر
ترکی، فارسی آیلما
تاب ماه
دختر
ترکی ایلنار
آتش ایل، زیباروی ایل، ( ایل، نار = آتش )، ( به مجاز ) موجب روشنایی و گرمای ایل
دختر
ترکی، عربی ایلهان
امپراتور، حاکم
پسر
ترکی ایلوش
طایفه دار و اهل خانواده
پسر
ترکی ایلکان
فرمانده ایل
پسر
ترکی ایلکای
اولین ماه، اولین زیبا
دختر
ترکی ایلکین
اولین، نخستین، نسختین، جلوتر از همه
پسر
ترکی ایلیاز
سالی که سراسر بهار است، کسی که در تمام فصل های سال برای او بهار است
پسر
ترکی ایلیانا
دختر بسیار زیبا
دختر
ترکی ایلیم
طایفه من، قبیله ام
دختر
ترکی ایماز
بی رنج و غصه
پسر
ترکی بیگم
ملکه مادر، عنوان زنان ارجمند، خانم، خاتون، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می س ...
دختر
ترکی پاپل
گیسو
دختر
ترکی بی بی ماه
بی بی ( ترکی ) + ماه ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بی بی ناز
بی بی ( ترکی ) + ناز ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بی رسن
یکدانه، یگانه
دختر
ترکی بیرام
عید، جشن، بایرام
پسر
ترکی تاج بی بی
ملکه، شاهزاده خانم
دختر
فارسی، ترکی تورکای
ماه ترک
دختر
ترکی توسن
اسب سرکش
پسر
ترکی توشار
مبتلا، پابند
پسر
ترکی توماژ
پوست چرم دباغی شده و خوشبو
پسر
ترکی تکش
نام یکی از پادشاهان سلسله خوارزمشاهیان
پسر
ترکی
تاریخی و کهن تالای
دریا
پسر
ترکی تانای
ماه صبحگاهان، ماه شرح شفق، ماه سپیده دمان، ( ترکی )، ( اَعلام ) نام شهری در کلامسی در ایالت نیور فر ...
دختر
ترکی
طبیعت، کهکشانی تانریا
برای خدا
پسر
ترکی تانریلا
همراه خدا
دختر
ترکی تانسو
زلالی چشمه، تمیزی و پاکی، زیبایی، تمیزی و پاکی و زیبایی، تمیزی، پاکی، شبنم صبحگاهی
دختر
ترکی تانیش
آشنا، فامیل
پسر
ترکی تانیل
معروف و مشهور
پسر
ترکی تایسز
بی نظیز، بی همتا، تک، ( تای= لنگه، همتا و نظیر، سز = بدون )، در مجموع به معنی بی نظیر
دختر
ترکی تایلان
قدبلند
دختر، پسر
ترکی تایماه
مانند ماه
دختر
ترکی
کهکشانی تاینور
مانند نور
پسر
ترکی تلناز
موی قشنگ، نام دخترانه ترکی به معنی " موی قشنگ"
دختر
ترکی پارلار
درخشان، منور، پخش کننده نور
دختر
ترکی ترخان
کسی که شاه به او امتیازات ویژه ای داده، نام نوعی گیاه، ( ترکی ) ( = طرخان ) آن که خان ( پادشاه ) به ...
پسر
ترکی
تاریخی و کهن، طبیعت ترکان
عنوانی مخصوص زنان اشراف، در دوره مغول، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه
دختر
ترکی
تاریخی و کهن تیل او
بزرگ
پسر
ترکی تیمورتاش
نام یکی از طوایف ترک
پسر
ترکی جانسو
آب حیات دهنده و زندگی بخش
دختر
ترکی، فارسی جانلی
جاندار، زنده، جان ( فارسی ) + لی ( ترکی ) جاندار
پسر
ترکی، فارسی چاولان
آبشار
پسر
ترکی
طبیعت تاراز
نام یکی از قله های سلسله کوه های زاگرس، نام روستایی در شهرستان ایذه در استان خوزستان، ( اَعلام ) ) ...
پسر
ترکی، لری، فارسی
طبیعت تارلا
کشتزار
دختر
ترکی تاشا
یار و شریک، ( ترکی ـ فارسی ) [تاش = داش ( پسوند ترکی که شرکت، مصاحبت یا همراهی را می رساند، معادل پ ...
دختر
ترکی تاشکین
سیل، جوشان و خروشان
پسر
ترکی تگین
تکین، پهلوان، دلاور
پسر
ترکی جلایر
نام یکی از قبایل مغول، نام شاعری در عهد شاه اسماعیل اول صفوی، ( ترکی ) ( اَعلام ) ) نام یکی از قبای ...
پسر
ترکی، عربی
تاریخی و کهن چیچک
گل
دختر
ترکی
گل چیلک
توت فرنگی
دختر
ترکی دالغا
موج
دختر
ترکی داملا
قطره
دختر
ترکی دامور
آواز نرم و لطیف
پسر
ترکی، فارسی دلانا
آرامش مادر، عزیز مادر
دختر
ترکی، فارسی چاووش
کسی که پیشاپیش دسته ای حرکت می کند و اشعار مذهبی می خواند، مامور تشریفات دربار، آن که پیشاپیش زائرا ...
پسر
ترکی دادلی
شیرین و نمکین
دختر
ترکی پویراز
باد صبا که از جانب شمال می وزد
پسر
ترکی خانم
کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها ...
دختر
ترکی خانم گل
خانمی که از زیبایی و لطافت چون گل است، خانم ( ترکی ) + گل ( فارسی ) خانمی که از زیبایی و لطافت چون ...
دختر
ترکی، فارسی
گل خانوم
خانم، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی ...
دختر
ترکی خاقان
لقب پادشاهان چین و ترک، پادشاه
پسر
ترکی دیلک
آرزو، آمال، خواسته، تمنا، خواهش
دختر
ترکی دلهان
پادشاه دل
دختر
ترکی، فارسی دمیر
محکم، قدرتمند، استوار
پسر
ترکی رزآنا
رز مادر
دختر
ترکی، فرانسوی
گل دورسین
باقی بماند
دختر
ترکی دومان
مه، غبار
دختر، پسر
ترکی
تاریخی و کهن دویغو
احساس
دختر
ترکی سئودا
عشق و علاقه
دختر
ترکی سئوگی
عشق، محبت
دختر
ترکی ساتگین
پیاله شراب، ( ترکی ) ساتکین، پیاله ی بزرگی که با آن شراب می خورده اند، ( به مجاز ) شراب، مطلوب، محب ...
دختر، پسر
ترکی ساتکین
ساتگین، پیاله بزرگی که با آن شراب می خورده اند، شراب، محبوب، مطلوب
پسر
ترکی ساچلی
زلف زیبا، دختری با گیسوانی بلند
دختر
ترکی ساورین
ارمغان
پسر
ترکی ژالین
شعله آتش
دختر
ترکی سایتال
بزرگ
پسر
ترکی سایرا
کسی که خدا و بندگان خدا او را دوست دارند
دختر
ترکی سایراو
بلبل
دختر
ترکی
پرنده ساییل
محترم
پسر
ترکی