بیرام

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

بیرام. ( ص ) ویران. ویرانه. بیران. نقیض آباد است. ( آنندراج ). رجوع به بیران و ویران شود.

بیرام. [ ب َ / بی ] ( ترکی ، اِ ) بزبان ترکی عید است و در اصطلاح آنان عیدین یعنی عید فطر و عید گوسفندکشان ( قربان ، اضحی ). ( یادداشت مؤلف ). مأخوذ از ترکی عید و جشن. ( ناظم الاطباء ). به عید نوروز نیز اطلاق کنند. رجوع به بیرم شود.

فرهنگ فارسی

بزبان ترکی عید است و در اصطلاح آنان عیدین یعنی عید فطر و عید گوسفند کشان ٠

پیشنهاد کاربران

بیرام از پارسی باستان �بذرام� به چم شادی و سرور و همچنین سرزمین پر گل و شکوفه است. در ترکی وات ذ به ی و به بیرام دگرگون شد به چم جشن و عید.

بپرس