دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف گ - صفحه 9
گزاف
گزاف گویی
گزافه
گزافه گو
گزافکاری
گزان
گزانگبین
گزاونگان
گزاییدن
گزر
گزردن
گزریدن
گزش
گزگز کردن
گزلک
گزلیک
گزمر
گزمه
گزند
گزند رسانیدن
گزنه
گزک
گزیت
گزیدن
گزیده
گزیده کردن
گزیر
گزیرش
گزیره
گزین
گزین کردن
گزینش
گزینه
گژ
گژار
گژدم
گس
گسار
گساردن
گسارنده
گساریدن
گست
گستاخ
گستاخ شدن
گستاخی
گستاخی کردن
گستراندن
گسترانیدن
گستردن
گستردنی
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14