دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف ص - صفحه 5
صف زدن
صف شکستن
صفا دادن
صفا داشتن
صفا زدن
صفا کردن
صفاء
صفار
صفاصف
صفاق
صفاهان
صفاهانک
صفت
صفت کردن
صفح
صفحه
صفحه ارایی
صفحه گذاشتن
صفحه کلاچ
صفحه کلید
صفدر
صفر
صفرا
صفرا جنبیدن
صفرا شکستن
صفرا کردن
صفراشکن
صفراوی
صفراکش
صفرت
صفصف
صفع
صفق
صفه
صفو
صفوت
صفوف
صفی
صفیحه
صفیر
صقال
صقال گرفتن
صقالت
صقر
صقع
صقل
صقیل
صلاء
صلابت
صلات
1
2
3
4
5
6
7
8