فرشتفرشتگانفرشنادنفرشک خرگوشفرصتفرصت دادنفرصت طلبفرصت طلب بودنفرصت طلبانفرصت مناسبفرصت نداشتنفرصت کردنفرض علی وندفرض کردنفرض کنفرض کنیمفرفرفرق سرفرق قائل شدن بین افرادفرق گذاشتنفرق موفرقهفرگفرگنیفرگنی کوه اسپیدیفرمفرمانبرفرمانبردارفرموفرمو برفرنگفرنگی مائهفرنگی مابفرهفرهدنفرهدهفرهنگفرو بردنفرو بردن جسم نوک تیز با فشار در سطحفرو رفتنفرو ریختنفروبرندهفروتنی نشان دادنفروختنفرودستفرورفتگیفروزانفروشفروش دروشفروش دوباره