تشخیص ندادن چشمتشنه شدن مکرر یا مفرطتشنیتشنی کردنتشنیکتشویشتشویق کردنتشکتشییع جنازهتصادفتصادف کردنتصادفیتصرفتصرف کردن زمینتصفیهتصفیه حساب معاملات مقابل بدون رد و بدل کردن پولتصمیم گیر ارشدتصمیم گیری در حالت خشم و حرف زدن با خودتصور کردنتصور کنتصویر کشیدنتضعیف شدنتضعیف کنندهتضمین داشتنتعارفتعجب کردنتعجیل کارتعدادتعداد زیادتعداد کم و معدودتعدادیتعریفتعریف و تمجیدتعریف کردنتعصبتعفنتعقیب کردنتعقیب کنندهتعللتعلل کردنتعلیمتعلیم دادنتعمرهتعمره درارتعمیرتعمیر کردنتعهد گرفتنتعویضتغییرتغییر دادن موضع