تعداد زیاد


معنی انگلیسی:
legion, zillion

واژه نامه بختیاریکا

به زار

پیشنهاد کاربران

بسیاران. [ ب ِ ] ( ص ، اِ ) جماعت. مردم. ( آنندراج ) . جماعت مردمان و مردمان انبوه. ( ناظم الاطباء ) . کسان بسیار :
دارم آن سر که سری در قدمت اندازم
وین خیالیست که اندر سر بسیاران است.
سلمان ( از آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

بهر آنکه بسیاران خواسته اند که بنویسند داستانها که بدان خبیر بودیم. ( دیاتسارون ص 6 ) . و بسیاران در زایدن شادناک شوند. ( ایضاً ص 8 ) . و بسیاران از بنی اسرائیل پیش خدای خود بازگرداند. ( ایضاً ص 8 ) .

یک اردو ؛ جماعتی بسیار.
تعداد فراوان
چندین

بپرس