چوپ وچیب یکی هستند چون او به ای تبدیل میشه مثل دور ودیر خون وخین پس چوپ همان sheep انگلیسیه وبان هم پسوند نگهبانیه پس چوپ بان یعنی نگهبان گوسفند
گوسفند واژه پارسی که دگرگون یافته واژه گوسپند است
در زبان لکی معادلش می mie می باشد
واژه گوسفند
معادل ابجد 220
تعداد حروف 6
تلفظ gusfand
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gōspand] ‹گوسپند› ( زیست شناسی )
مختصات ( فَ )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
... [مشاهده متن کامل]
✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤
واژه گوسفند این واژه کاملا پارسی است چون در ترکی می شود koyun در عربی می شود الأغنام این واژه یعنی گوسفند صد درصد پارسی است.
Cotswold lion n.
also lion of Cotswold
گوسفند به سنگسری پّس ( pas ) میباشد که پِس اشتباه ثبت شد
گوسفند به سنگسری پِس ( PES )
در زبان سنگسری بر ه رنگ گوسفند نام خاصی دارند
گوسفند مشکی با گوش پهن سنگسری بور میش ( BORE MISH, )
گوسفند با گوش باریکتر ومشکی کور میش ( COR MISH )
گوسفند بازی گوش خیلی کوچیک کِر میش ( CER MISH )
... [مشاهده متن کامل]
گوسفند به رنگ زرد با گوش پهن بور شیواbor shiva )
گوسفند به رنگ زرد با گوش باریکتر کور شیوا ( cor shiva )
گوسفند زرد بدون گوش کِر شیواcer shiva )
گوسفند به رنگ قهوه ای با گوش پهن بور تلخ ( bor telekh )
گوسفند قهوه ای گوش باریکتر کور تلخ ( cor telekh )
گوسفند با گوش خیلی کوچیک کِر تلخ ( cer telekh )
گوسفند کمبود کهو میش ( keho mish )
گوسفند رنگارنگ بِر جی میش ( berjy mish )
گوسفند جلو کش پاجِنگ ( pajeneg )
گوسفند بزینه با شاخ راست دار شاخ ( car shakh )
بز کمبود کهو بز ( keho boz )
بز سیاه سو بز ( so boz )
بز زرد شیوا بز ( shiva boz )
گوسفند
گوسفَند : گو - سفَند ( سِپَند ، اِسفَند ) = گاو مُقَدَس
در پارسی واژه های زیر به کار بُرده می شدند :
" چوپ " در چوپ بان ( پاسَنده و پایِشگر چوپ ) که شده چوپان !
" شَپ " یا " شُپ " در شَپ بان یا شُپ بان ( پایِشگر شَپ یا شُپ ) که شده شَبان !
... [مشاهده متن کامل]
همریشه با :
اِنگلیسی : sheep
آلمانی : Schaf
گوشت گوسفند یا گوسفند
mutton
گوسفند ، گوسپند goos fand , goos pand نام عمومی برای تمام انواع بزینه ومیشینه است وشامل بر هر دو گونه می شود، بطوری بز ومیش هر دو گوسفند بحساب می آیند ، اما جدیدا گوسفند را فقط معادل گونه ی میشینه در نطر میگیرند وبزینه را جدا میکنند که اشتباه است
غنم. شات.
امروزه نام گوسفند بر تمام گوسفندان اهلی نر و ماده که دارای پشم یا مو هستند اطلاق می شود به بچه گوسفند بر اساس داشتن مو یا پشم به ترتیب بزغاله یا بره گفته می شود که شامل هر دو جنس نر و ماده می شود بزغاله
... [مشاهده متن کامل] ی ماده با بزرگ شدن به بُز و بزغاله ی نر به چپش تغییر نام پیدا می کند اما بره ی ماده با بزرگ شدن به میش و بره ی نر به قوچ تغییر اسم می یابند. بطور کلی بُز و چپش، بی دنبه، مودار و دارای شاخهای راست بدون اعوجاج اند و میش و قوچ به گوسفندان دنبه دار دارای پشم و شاخهای خمیده و اعوجاج گفته می شود.
در زبان کوردی ایلامی میگن پس یا پز
گوسفند :تحریف کلمه گوشت وند یعنی دامی که برای گوشت آنرا پرورش می دهند.
گوسفند :گوسپند
دکتر کزازی در مورد واژه ی " گوسپند ( گوسفند ) " می نویسد : ( ( گوسپندبا همین ریخت در پهلوی بکار می رفته است. ریخت اوستایی آن گَئُوسپَنْتا بوده است ، به معنی گاو یا دام سپند. اگر باور شناسانه واژه را بکاویم و بگزاریم، هنوز نشانی از سپندی و ارزش آیینی دام که در گاو نمادینه شده است در فرهنگ های هند و ایرانی در آن نهفته است . واژه به روزگارانی دور باز می گردد که در آن شیوه ی زیست بر دامپروری و بر کوچ استوار بوده است. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( جدا کرد گاو و خر و گوسفند
به ورز آورید آنچه بد سودمند. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 251. )
در زبان ترکی به گوسفند، " قویون " ، به گوسفند نر که می تواند زاد آوری کند، " قوچ " و به گوسفند نری که تخمهایش را کشیده یا پیچانده اند و نمی تواند زاد آوری کند، " شیشَک " می گویند
بره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)