کیشِ بلند: ایمان متعالی
جوی اب پر اب. بزرگتر از جوی و کوچکتر از رود
گویش قاسم اباد رفسنجان
کیش یک واژه اقتباس شده از زبان سومری که به همراه خط میخی به پارسی راه پیدا کرده
مانند عربی که به همراه الفبایش کلمات متعدد زیادی به آن وارد شده است .
کیش
کیش راه زندگی مردم یک کشور.
کیش = قانون امروزی
کیش را دین گفته نمی توانیم و اما مانند دین است.
دین = برنامه
دین بهی = برنامه نیک زندگی.
کیش = برنامه پیشبرد یک کشور ( قانون ) .
... [مشاهده متن کامل]
کیش = کار و زحمت با برنامه.
کیش = شناخت اصلیت مردم یک سرزمین.
کیش ما مردم افغانستان ( شخص پرستی و برادر کشی ) .
۱. جزیره کیش در جنوب ایران
۲. کیش کردن در رابطه با حیوانات بکار میره. مثلا نصف شب چندتا گربه دارن تو خیابون دعوا میکنن و خوابتونو بهم زدن. بعد همتون بیدار میشید. بعد پدرتون میگه برو کیشِشون کن ( در اینجا کیش کردن یعنی اینکه ترسوندن و رد کردنشون با صدا و حرکات هجومی )
... [مشاهده متن کامل]
همینطور کلمه ایست برای راندن و فراری دادن حیوانات.
مثلا میگن کیشتِه یا کیشششش که مثلا حیوونه بترسه
۳. یه کیش هم داریم با "شدن" بکار میره. یعنی کیش شدن که در اصل کیش و مات هم میگن
که در شطرنج بکار میره.
در واقع تهدید شاه توسط مهره ی رقیب
۴. در زمان قدیم کیش به معنی دین بود
۵. نوعی پارچه که از کتان بافته میشه
۶. جعبه / تیر دان
۷. پر مرغ / پری که بر سر تیر بسته میشود
کیش:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " کیش" می نویسد : ( ( کیش در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است . کیش ، در پارسی ، واژه ای است هم معنی با دین؛امادر پهلوی تنها برای دین های بیراه و تباه به کار می رفته است: آیین زرتشتی ، یا " بِهْ دین"دین خوانده می شده است و آیین های دیگر کیش . کیش از دودمان واژه های" اهریمنی" است :در اوستایی و پهلوی، پاره ای از واژگان دو گونه ی ناساز و آشتیْ ناپذیر دارند: گونه ای اهورایی است و گونه ای اهریمنی؛ هرگز یکی از این دو به جای دیگری به کار نمی تواند رفت. این واژه ها، آنگاه که به پارسی دری رسیده اند، در پی ِ از میان رفتن زمینه ی باور شناختی در کاربردشان ، چونان واژگانی هم معنی کاربرد یافته اند: دین و کیش ، تن و کالبد، دهان و زفر یا دهان و پوزه، پوییدن و دویدن و از این گونه واژگان اند . گاه واژه ی اهریمنی به شیوه ای ، سویه ی باور شناختی خویش را در پارسی پاس داشته است. نمونه را واژه ی "پوزه" در این زبان ، تنها برای جانوران به کار می رود و کاربرد آن برای انسان از سر خوارْداشت و دشنام است. ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( به رسم نماز آمدندیش پیش
وز آن جایگه برگرفتند کیش. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 237. )
کیش تحریف کلمه کُشت و حرف ندا برای راندن مرغ وتحدید کردن به کشتن مرغ بوده همچنین این کلمه در بازی شطرنج کیش به معنای تحدید به کشتن مهره می باشد .
یک جزیره در خلیج فارس در کشور ایران
کیش CULT :[اصطلاح جامعه شناسی] یک گروه فرعی مذهبی، که افرادی کم و بیش به آن وابسته اند اما فاقد هرگونه ساخت دایمی است.
منبع https://rasekhoon. net
رود کوچکی ما داریم انشعابی از رودخانه دائمی است از قدیم بهش میگن کیش آبی نفهمیدم چرا بهش میگن منبعی براش گیر نیاوردم ولی از گذشتگان مونده
به زبان خوانساری پارسی باستان
با کسره ک و سکون ی
کفش
در زبان خوانساری - پارسی باستان
با کسره ک و ساکن ی
به معنی کفش میباشد.
مذهب - آیین - روش - مسلک - طریقت
کیش در خلیج فارس نزدیک سواحل ایران در پنجاه میلی جنوب بندر لنگه واقع شده است طولش نه میل و پهنا چهار میل است. در سال 1941 تقریبا 1500 نفر جمعیت داشته، زراعت، ماهیگیری و صید مروارید پیشه عمدهء اهالی آنجاست. کیش بین قرون 11 و 14 میلادی کانون مهم تجارتی خلیج فارس به شمار میرفته، بعدا پیشرفت و جنبوجوش بندر هرمز سبب شکست کار این جزیره شده است. » مارکوس ناتان ادلر در ترجمه سفرنامه ممتاز بنیامین تودلائی ( اسپانیائی ) در حاشیه صفحهء 62 نوشته است که جزیره کیش از سال 1820 تا 1879 در دست نیروی دریائی انگلستان بود و لرد کرزن نایب السلطنه هندوستان در ژانویه 1904 ضمن مسافرت رسمی در سراسر خلیج فارس به آنجا هم رفته است. و نوشت هرگاه خواننده شرح بیشتری راجع به آن جزیره طالب باشد به مقالهء روزنامه تایمز شماره 18 ژانویه 1904 مراجعه کند». این جانب در سفر اخیر به آن دیار به کتابخانه بسیار مجهز روزنامه تایمز در عمارت جدید آن مراجعه و با همکاری بیدریغ سرپرست آرشیو روزنامه مزبور از مقالهء مفصل موردنظر فتوکپی تهیه کرده است. از ملاحظه مندرجات این مقاله روشن شد که شادروان ادلر مترجم سفرنامه ربی - بنیامین جزیره کیش را با قشم Kishm اشتباه کرده و آن دو واحد جداگانه را یکی پنداشته بود و نیز معلوم شد که عالیجناب نایب السلطنه به جزیرهء قشم رفته بود نه کیش و راجع به جزیره قشم هم خلاصه شرح 18 ژانویه 1904 روزنامهء تایمز در زیر ملاحظه میشود«این جزیره چنانکه اهالی آنجاست بدرستی مینامند«جزیره طویل»بوسیلهء تنگ باریک و سختگذری با طول شصت میل بین بندر عباس و لنگه از سرزمین ایران جدا شده است. آنجا دیر زمانی پیش هنگام مبارزه با راهزنان دریائی که مقابل آنجا در سواحل عربستان لانه داشتند پایگاه دریائی انگلستان بود. گرمای طاقتفرسا و کمیابی آب سرانجام موجب رها کردن این پایگاه شد و بطوریکه وضع صخرههای آن از دور در دریا نشان میدهد دیگر مثل دوره نثارخوس ( دریادار اسکندر مقدونی ) و آریانوس ( تاریخنگار اسکندر ) و یا حتی دوران تصرف پرتغالیها انواع محصولات و یا بطوریکه نوشتهاند ذرت و میوهجات و بخصوص انگورهای لذیذ ندارد ولی خالی از خاک حاصلخیز نیست و همین کشتزارهای محدود آذوقه اهالی قشم را که در آن موقع تقریبا 12 هزار نفر بودهاند فراهم میساخته است.
... [مشاهده متن کامل]
شرح بیشتر مندرجات مقاله مذکور که جنبهء سیاسی دارد دربارهء مختل و منتفی شده سفر لرد کرزن به بوشهر و بنبست سیاسی مهمی است که در قبال توقعات بیش از اندازهء مسافر مغرور و رفتار شهامتآمیز متقابل علاء الدوله والی فارس ( پدر جان محمد خان ) پیش آمده بود، به فرصت دیگری موکول میشود.
دربارهء جزیرهء کیش آقای وایت هوس که چند سال پیش از طرف دستگاه باستان شناسی انگلستان اکتشاف شایان توجهی در سیراف نزدیک بندر طاهری کنونی در استان فارس کرده است در شماره سال جاری نشریهء وزین مؤسسهء ایرانشناسی بریتانیا مینویسد:پس از سقوط بندر سیراف جزیرهء کیش که در 200 کیلومتری جنوب آنجا واقع است مرکز عمدهء تجارت بین المللی شد. تاریخ این جزیره چندان روشن نیست. فرمانروایان محلی در قرن یازدهم
رخ دادن وضعیتی در بازی شطرنج به معنی در معرض خطر قرار گرفتن شاه حریف که در صورت عدم توانایی شاه برای فرار یا مسدود کردن مسیر حمله منجر به مات می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)