چای

/CAy/

معنی انگلیسی:
char, tea

لغت نامه دهخدا

چای. ( چینی ، اِ ) معروف است و آن برگی باشد که از ختای آورند و جوشانیده مانند قهوه بخورند، منفعت بسیار دارد و مضرت شراب را دفع کند. ( برهان ) ( آنندراج ). معروف و مشهور است به چای و آن برگی است که از چین و ختا آورند و در آب جوشانیده مانند قهوه خورند و خاصیت آن بسیار است و مضرت شراب را دفع کند، گویند مردم تبت بسبب آنکه شراب بسیار میخورند، به قیمت مشک میخرند. ( برهان و انجمن آرا ذیل لغت «چاه » ). درخت کوچکی از محصولات آسیای شرقی یعنی چین و ژاپون که برگهای آن را پس از عمل آوردن در جعبه های قلعاندودکرده به همه ممالک کره ارض میبرند و نوعاً بر دو قسم است : سیاه و سبز، و چای سبز اثر تحریکش زیادتر از چای سیاه میباشد. ( ناظم الاطباء ). برگ درختی است که دم کرده مینوشند، مفرح است و فواید بسیار دارد. ( فرهنگ نظام ). چایی. ( ناظم الاطباء ). این را چائی هم میگوئیم. ( فرهنگ نظام ). و صاحب ترجمه صیدنه ذیل «چا» آورده است : «چا»، نوعی است از انواع نبات و منبت او در زمین چین است او را بپزند، در وعائی چهارسو خشک کنند و در وقت حاجت به آب گرم شربت کنند و بخورند، و شربت او قائم مقام ادویه مرکبه و دفع مضرت شراب بکند و از این جهت اهل تبت دفع مضرت شراب به او کنند زیرا که ایشان افراط در خوردن شراب میکنند و رفع مضرت او را هیچ چیز مثل او نکند و تجار که آن را به زمین تبت برند در عوض مشک گیرند. در کتاب اختیارات چنین آمده است که نبات چا از نبات اسپست مقداری باریکتر باشد و طعم او خوشتر بود و در او اندک تلخی بود، چون او را بجوشانند تلخی از او برود و او را در وقت تری درهم بکوبند و به آب گرم به ناشتا شربت کنند وبخورند و او حرارت باطن را بنشاند و خون را صاف کند. و طایفه ای که در چین نبات او را مشاهده کرده اند چنین گویند: که مقر پادشاهان ایشان در شهر «منجو» است و در میان این شهر وادیی است و این برگ آنجا میروید،چنانکه دجله در میان بغداد در هر دو طرف آن وادی خماران باشند، خماران که بخوردن چا اعتیاد دارند. چنانکه در زمین هند رسانند ( راسایند ) و خرید و فروخت آن کنند و خراج آن به خزینه پادشاه عاید سازند و بیع وشرای آن بی رخصت ملک آنجا نتوان کرد و هر کس که آن را بخرد یا بفروشد یا بدرود، بدانند او را بکشند و گوشت او را بخورند. و دخل این مواضع ( ؟ ) که می کنند با دخل معادن طلا و نقره مخصوص آن پادشاه بود و چندی ( ظ:جنیدی ) در قرابادین خود گوید: چا، نباتی است در چین و او را آنجا کنند و به اطراف برند و چنین گویند که سبب معرفت او آن بود که پادشاه چین بر یکی از خواص خود خشم گرفت و حکم اخراج او از ملک خود کرد و آن شخص زرد چهره بود و معلول. روزی از غایت گرسنگی بر اطراف کوهی بدویدن آمد و او همچنان میگشت این نبات را بدید و غذای خود از آن ساخت در اندک مدتی آثار صحت و حسن صورت و نضارت در او پدید آمد و او همچنان آن گیاه را میخورد کمال قوت در او می افزود تا یکی از مقربان آن حضرت را بر او گذار افتاد و او را معاینه بدید،خبر او را به پادشاه رسانید و از پیدا کردن «چا» و حصول او کماهی خبر داد. پادشاه را بر آن حال عجب آمدو مثال داد تا او را حاضر گردانیدند. چون پادشاه صورت او را بدید متعجب بماند از حال پرسید، او حال خودرا تقریر کرد و خاصیت آن را شرح داد. اطباء زمان راحاضر ساخت و آن را تجربه نمودند و منافع آن را معلوم کردند و در کتب خود نوشتند». ( از ترجمه صیدنه ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی از رد. دو لپه ییهای جدا گلبرگ که تیره متمایزی را بنام خود تشکیل میدهد ( دربعضی کتب این گیاه را جزو تیر. پنیرکیان محسوب داشته اند ) . این گیاه بحالت خود رو ممکنست درختی بارتفاع ۱٠ متر بوجود آورد ولی چون جوانه ها و برگهایش را هر سال میچینند نوع پرورش یافته اش بیش از ۲ متر بلند نمیگردد. چای بومی چین و هندوستان است . برگهای آنرا دم کرده مصرف کنند و آن دارای ماد. (( تئین ) ) است .

فرهنگ معین

(اِ. ) مأخوذ از چینی ، درختی است کوچک دارای برگ های سبز و دندانه دار. گل هایش سفید و معطر در جاهای معتدل و مرطوب می روید. برگ هایش را هر سال می چینند و در ماشین های مخصوص تخمیر و خشک می کنند و سپس آن را دم کرده و مصرف می کنند. ، ~ قندپهلو (دیشلمه ) چایی

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) درختچه ای با برگ های دندانه دار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب می روید.
۲. (زیست شناسی ) برگ های این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین c
۳. دم کردۀ برگ های خشک این گیاه که به صورت نوشیدنی گرم مصرف می شود.
* چای آق پر: (زیست شناسی ) نوعی چای با پرهای سفید.
* چای باروتی: (زیست شناسی ) نوعی چای مرغوب شکسته و بسیار نرم.
* چای پر درشت: (زیست شناسی ) نوعی چای.
* چای زرین: (زیست شناسی ) نوعی چای با پرهای درشت و زردرنگ.
* چای سبز: (زیست شناسی ) نوعی چای محرک با طعم تند که برگ های آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک می کنند.
* چای سفیدپر: (زیست شناسی ) = * چای آق پر

فرهنگستان زبان و ادب

{Camellia} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای درختچه ای یا درختی همیشه سبز از چائیان با حدود 120 گونۀ پراکنده در شرق آسیا؛ برگ های آنها براق و تخم مرغی است و گل هایشان در حالت خودرو پنج تا هفت گلبرگ دارد که تعداد زیادی پرچم زرد را در بر گرفته اند و کاسبرگ هایشان ...

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چای یکی از انواع برگها می باشد. از احکام آن به مناسبت در باب صلات سخن گفته اند.
چای برگهای گیاهی به همین نام است.
احکام چای
جواز سجده بر برگ چای محلّ بحث است. برخی به جهت صدق عنوان خوردنی بر آن، صحیح نمی دانند و برخی از آن جهت که خودش خورده نمی شود، بلکه رنگ و مزه حاصل از آن نوشیده می شود سجده بر آن را صحیح دانسته اند.

دانشنامه عمومی

چای نام یک نوشیدنی معطر است که معمولاً با ریختن آب داغ یا در حال جوش بر روی برگ های عمل آورده شده گیاه «کاملیا سیننسیس»، که گیاهی همیشه سبز و بومی آسیای شرقی است[ ۳] به دست می آید. این نوشیدنی پس از آب، پرمصرف ترین نوشیدنی جهان است. [ ۴]
نام این گیاه در زبان چینی جنوبی چای و در زبان چینی شمالی به صورت تِی تلفظ می شد و هردو تلفظی از یک حرف چینی یگانه در چین قدیم هستند. [ ۵] مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.
نوشیدنی چای با دم کردن برگ ها، جوانه ها یا شاخه های فرآوری شدهٔ بوتهٔ چایِ گونهٔ کاملیا سیننسیس به مدت چند دقیقه در آب داغ ( نزدیک درجهٔ جوش ) درست می شود. فراوری آن می تواند شامل اکسیداسیون، حرارت دهی، خشک سازی و افزودن گیاهان، گل ها، چاشنی ها و میوه های دیگر به آن باشد.
چای یک منبع طبیعی از کافئین و آنتی اکسیدان ها است اما تقریباً بدون چربی، کربوهیدرات ها یا پروتئین، دارای طعمی مطلوب است که کمی تلخ و گس می باشد.
چای نوشیدنی محبوب در ایران است؛ و بیشتر مردم همه روزه آن را مصرف می کنند. ایرانیان چای را درمان خستگی نیز می دانند.
انواع چای براساس نوع فراوری خود قابل تمایز هستند. برگ های بوتهٔ گیاه چای، اگر به سرعت پس از چیده شدن، خشک نشوند، پلاسیده و اکسیده می شوند. این فرایند مشابه با تبدیل جو به مالت است، که در آن نشاسته به انواع شکر تبدیل می شود؛ برگ های آن به سرعت تیره می شوند، و سبزینهٔ آن تخریب شده و مواد جوهر مازو در آن آزاد می شود. گام بعدی در فرآوری، متوقف ساختن روند اکسیداسیون در مرحله ای ازپیش تعیین شده و از طریق از بین بردن آب برگ ها با حرارت دادن آن ها می باشد.
اصطلاح «تخمیر» ( احتمالاً به وسیلهٔ پرورش دهندگان انگور ) برای تشریح این فرایند بکار برده شده، و حتی در مواردی که هیچ گونه تخمیر واقعی ( یعنی این فرایند با مخمر انجام نگرفته و اتانول هم تولید نشود ) صورت نگرفته باشد، استعمال شده است. اما بدون کنترل دقیق رطوبت و دما، قارچ ها بروی سطح چای رشد می کنند. قارچ ها سبب تخمیر واقعی در چای می شوند که سبب آلودگی چای با مواد سمی و سرطان زا گشته، که در نتیجهٔ آن باید چای را دور ریخت.
از لحاظ سنتی، چای بر اساس درجه و دورهٔ تخمیر شدن ( اکسیداسیون ) برگ ها، به گروه های زیر طبقه بندی می شود:
عکس چایعکس چایعکس چایعکس چایعکس چایعکس چای
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

چای (tea)
درختچه ای همیشه سبز۱، با نام علمی Camellia Sinensis، از خانوادۀ چای۲. برگ های خشک و تخمیرشدۀ آن را در آب داغ می خیسانند و از آن نوشیدنی نشاط آوری تهیه می کنند که آن نیز به چای معروف است. چینی ها این گیاه را از ۷۳۷ پ م می شناخته اند. چای نخستین بار در ۱۶۱۰ به اروپا رسید و سریعاً به نوشیدنی عامه پسندی تبدیل شد. در ۱۸۲۳، مشخص شد که بوتۀ چای به صورت وحشی در مناطق شمالی هندوستان می روید. پس از مدتی، این گیاه را در آسام و سری لانکا کشت کردند. ایران، چین، هندوستان، سیلان، ژاپن، افریقا، امریکای جنوبی، گرجستان، آذربایجان و اندونزی از تولید کنندگان چای اند. نخستین کسی که به فکر تولید و کشت چای در ایران افتاد، حاج محمدحسین اصفهانی بود که در ۱۳۰۲ق، در زمان ناصرالدین شاه، بذر چای را از چین به ایران آورد، اما در کشت چای موفق نشد. در ۱۳۱۷ق کاشف السلطنه، سرکنسول ایران در هندوستان، اصله و تخم چای را به ایران وارد کرد. سرسختی های او در کشف چای، موجب قتل او شد.گیاه چای. بوتۀ اصلی چای پیوسته سبز و اصلش از آسیای شرقی است و ارتفاعش به حدود دَه متر می رسد، اما هنگام پرورش آن برای مقاصد اقتصادی حداکثر به۱.۵ متر می رسد و هر پنج روز یک بار برگ ها و شاخه های جوان آن را می چینند. بوته های آن را با کاشتن دانه زیاد می کنند و از ۳ سالگی از آن بهره برداری می کنند.
طرز تهیۀ چای خشک. برگ های جوان را پس از چیدن در محوطه ای، که به آن هوا دمیده می شود، در طبقه هایی پخش می کنند، تا به مدت چهار تا هجده ساعت براثر جریان هوا مقداری از آب آن ها از دست برود. برای تهیۀ چای سیاه۳، که از سریلانکا و هندوستان به دست می آید، برگ ها را در ماشین هایی با غلتک هایی خاص می ریزند تا روغن های اسانس دار برگ ها آزاد شود. سپس، آن ها را تخمیر و سرانجام خشک و درجه بندی می کنند. فرآیند تخمیر باعث می شود که رنگ برگ چای، سیاه یا قهوه ای تیره شود. عطر چای به سبب اسانس های فرّار آن، خاصیت محرّکش به سبب تئین (← کافئین)، و گسی آن به واسطۀ مواد مازوئی است. برای تهیۀ چای سبز۴، که در چین، تایوان، و ژاپن مصرف می شود، ابتدا برگ ها را بخار می دهند و پس از آن، از غلتک هایی می گذرانند. این چای را بعد از خشک کردن درجه بندی می کنند. رنگ این محصول سبز یا تقریباً سبز است. بعضی چای ها را با روغن های گیاهی، مثلاً روغن برگاموت، معطر می کنند.
درجه بندی. اساس درجه بندی اندازۀ برگ است. بعضی از چای های سریلانکا (سیلان) را پس از درجه بندی به نام های گوناگون می خوانند. از آن جمله اند پرتقالی، گلی، شکسته، شکسته پرتقالی، و خرده. چای اخیر را اغلب به صورت کیسه ای به فروش می رسانند. در جهان، ۷۵ درصد تجارت چای منحصر به چای سیاه است.
مصرف. در کشورهای متفاوت، شیوۀ نوشیدن چای متفاوت است. در ژاپن، چایخانه های خاصی دایر است که تشریفاتی ویژه برای مصرف چای عرضه می کنند. در تبت۵، تکه های سخت و فشردۀ چای را بیش از آن که دَم کنند، مثل پول دست به دست می کنند. در ایران نیز چایخانه های معروفی برپا بوده اند که برخی هنوز هم دایرند.
تحقیقات جدید. چای سیاه حاوی فلاونول۶، ماده ای شیمیایی و ضداکسیدان، است که مواد اکسیدکنندۀ زیان آور بدن را ا بین می برد. در ۱۹۹۹، پژوهشگران امریکایی دریافتند که نوشیدن چای موجب جلوگیری از حمله های قلبی می شود. حملات قلبی در گروهی که چای می نوشند، در مقایسه با گروهی که عادت به نوشیدن چای ندارند، ۴۴ درصد کمتر است. در بسیاری از کشورهای جهان دم کردۀ چای پس از آب بیشترین نوشیدنی است که مصرف می شود.evergreen Theaceae Black tea green tea Tibet flavonol

مترادف ها

tea (اسم)
چای، رنگ چای

فارسی به عربی

شای

پیشنهاد کاربران

پیشنهاد من برای این واژه ی بیگانه ی چینی : بامْنوش.
چون "چای" را ایرانیان بیشتر در صبح می نوشند ، این واژه پیشنهاد می شود.
تلخ نوش
واژه ی چای که خودش از ریشه ی واژه نای فارسی است.
واژه نای
معادل ابجد 61
تعداد حروف 3
تلفظ nāy
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: nāy, nāδ]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی nAy
الگوی تکیه S
...
[مشاهده متن کامل]

شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
منبع های عکس. غلط ننویسیم
فرهنگ لغت عمید

چایچای
چای واژه فارسی شده است که از �چا� در لهجه گوانگ دونگ چینی گرفته شده است .
واژه tea در زبان انگلیسی از لهجه ژیامن چینی و با واسطه تجار هلندی گرفته شده است .
به زبان سنگسری
چاییjaiy
چای سیاه. . . . سو چایی so jaiy
چای سبز. . . . سوز چایی soz jaiy
چای پر رنگ. . . . سو نفت so nefet
چای نبات. . . . چایی نِبات jaiy ، nebat
" چای "یا" چایی" :تلفظ و املای صحیح این کلمه چای در وزن نای است . غالباً ، به تبع تلفظ رایج در محاورۀ مردم تهران آن را به صورت" چایی" بر وزن "ماهی" می نویسند در فارسی فصیح بهتر است که به صورت چای نوشته شود
رجوع شود به ( فرهنگ دشواری های زبان فارسی ، ابوالحسن نجفی )
باسلام
در لاتین نویسی زبان پارسی باید بصورت Čay نوشته شود.
اما Cay نوشته شده
اطلاعات بیشتر واژه
واژه چای
معادل ابجد 14
تعداد حروف 3
تلفظ čāy
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [چینی] ‹چا›
مختصات ( اِ. )
آواشناسی CAy
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]

این واژه صد درصد چینی است اشتباه است آن را پارسی دانست بعضی دوستان اشتباه کردند آن را پارسی دانستندبازم این بار هزار در صد چینی است که در زبان ترکی و پارسی رفت در عربی شای است.

چای کلمه چینی_ ختای ( شمال چین ) هست
این کلمه مختص چین و ترک هست چراکه اولین چایی در ایران توسط مغول ها اورده شده و گویا چای ترکمنی ازبکی هم بعدش رواج یافته .
از کلمه مغولی ( تاتاری ) توستاکان وارد روسی و ترکی شده بصورت استیگان و سپس وارد روسی به صورت استکان شده
کلمه دوست کام در هیچ متن فارسی یافت نشده
در کردی کلهری به معنای سرد است
واژه چای کاملا ریشه واژه نیاهندوایرانی چون در عربی می شود شای واژه در زبان ترکی هست معنی دیگر می دهد ولی این واژه بازم می گویم ریشه نیاهندوایرانی یعنی واژه صد درصدر ایرانی است.
منابع ها. فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
اصل و اساس این گیاه و نام آن به هند و چین برمی گردد و خاستگاه آن اصلا خاورمیانه نیست، در دنیا دو نام بیشتر نداره یا چای گفته می شود و یا tea. هیچ ربطی هم به رودخانه و سایر دلایل غیرمنطقی که بیان شده ندارد.
چای
کلمه ی Tea از طریق دریا ، cha از طریق زمین
چرا در دنیا فقط دو کلمه برای چای وجود دارد؟
با چند استثناء جزئی، واقعاً فقط دو راه برای گفتن �چای� در دنیا وجود دارد.
نام چا، که در ایران ، هند و روسیه چای گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

و دیگری نام انگلیسی آن ، tea است که در اسپانیایی t� و در برخی کشور ها در آفریقا tee گفته می شود.
هر دو واژه از چین می آیند.
کلماتی که شبیه �چا� هستند ، در سراسر زمین، در امتداد جاده ابریشم و عبارت �tea� و مانند آن که توسط تاجران هلندی که برگ های جدید را به اروپا می آورند، از طریق دریا ، پخش شدند.
واژه چا ( 茶 ) "Sinitic" است ، Sinitic یعنی زبان چینی و زبان هایی� با منشا زبان چینی ( مانند زبان ویتنامی ، مالزی ، فیلیپین ) می باشند .
بنابراین واژه ی چا از چین شروع شد و در آسیای مرکزی راه یافت و در نهایت به فارسی �چای� ( chay ) درآمد.
این بدون شک به دلیل مسیرهای تجاری جاده ابریشم بود که طبق یافته های اخیر، بیش از 2000 سال پیش چای در آن تجارت می شده است.
از آن پس ، واژه ی �چای� از ایران گسترش یافت و در اردو به چای، در عربی شای و در روسی چای تبدیل شد.
اصطلاحات ژاپنی و کره ای برای چای نیز بر اساس cha چینی است، اگرچه این زبان ها احتمالاً این کلمه را حتی قبل از گسترش آن در غرب به فارسی آن پذیرفته اند.
نویسه چینی چای، 茶، توسط انواع مختلف چینی به طور متفاوت تلفظ می شود، اگرچه در همه آنها یکسان نوشته می شود.
در ماندارین امروزی، ch� است. اما در نوع مین نان چینی که در استان ساحلی فوجیان صحبت می شود، این کاراکتر te تلفظ می شود. بله کلمه کلیدی در اینجا "ساحل" است.
شکل te که در زبان های ساحلی - چینی استفاده می شود، از طریق هلندی ها به اروپا گسترش یافت، که در قرن هفدهم این واژه ، کلمه ای رایج در بین معامله گران اصلی چای بین اروپا و آسیا تبدیل شد.
بنادر اصلی برای هلندی ها در شرق آسیا در فوجیان و تایوان بودند، هر دو مکان هایی که مردم از تلفظ te استفاده می کردند.
واردات گسترده چای شرکت هند شرقی کشور هلند به اروپا باعث برگزیدن کلمه ی چای th� در فرانسه ، tee در آلمان و tea در انگلیس شد.
با این حال هلندی ها اولین کسانی نبودند که به آسیا آمدند
این افتخار متعلق به پرتغالی ها است . پرتغالی ها مسئول جزیره تایوان ( کشور چین تایپه ی امروزی ) بودند . کشور تایوان مستعمره ی اروپایی ها بود و آن زمان فورموسا ( Formosa ) نامیده می شد .
پرتغالی ها نه از طریق فوجیان، بلکه از طریق ماکائو، جایی که از چا استفاده می شود، معامله کردند و به همین دلیل بر خلاف بیشتر کشور های اروپایی ، آن ها از واژه ی Ch� ( تلفظ : شا ) استفاده می کنند.
همان طور که گفته شد ، تنها چند زبان معدود هستند که� واژه هایی به غیر از دو واژه cha یا فارسی آن چای و tea استفاده می کنند .
آن هم به دلیل آن است که این زبان ها عموماً در مکان هایی هستند که چای به طور طبیعی رشد می کند و این باعث شده است تا مردم محلی از روش خود برای نامیدن آن�� استفاده کنند.
به عنوان مثال، در زبان برمه ای ( زبان میانماری و زبان قبایلی در بنگلادش ) به برگ های چای ، � lakphak گفته می شود .
این نقشه دو دوره مختلف جهانی سازی چای را� نشان می دهد: گسترش هزاران ساله کالاها و ایده ها به سمت غرب از چین باستان و تأثیر 400 ساله فرهنگ آسیایی ها بر اروپایی های دریانورد عصر اکتشاف.

�نویسنده : Nikhil Sonnad

در زبان ترکی چای یعنی رودخانه
در زبان فارسی چای بمعنی همین نوشیدنی چای هست
وقتی ایرانیان چای را دیدند که رنگ میده ورنگ میگیره بهش گفتند shy یعنی خجالتی وشرمین. . . بعدها شرمی وشای به چای وچایی تبدیل شد وطبق معمول مدعیان زیاد شد درحالیکه ربطی به رودخانه نداره
یعنی نوشیدنی قهوه ای
سده هفدهم زایشی در انگلستان به چایخانه tea - cafe || دانشگاه پنی Penny - university* می گفتند, چون جایی برای گرد آمدن روشن اندیشان بود و چای هم چند پنی بیشتر بها نداشت. چنانکه پدر بزرگها برای ما می گویند در روزگاران گذشته چایخانه ها در کشور ما جایی برای گوش دادن به گویندگانی بود که در باره داستان رستم و سهراب[ کار با ارزش فردوسی بزرگ , شاهنامه] می گفتند و مردم چیزهایی را در باره ایران باستان با چامه یاد می گرفتند . چایخانه ها همچنین جایی برای نوازندگانی بود که با ساز و برگ خود برای پیدا کردن کار در آنجا می نشستند و چشم براه می ماندند تا یک تن بیاید و به آنها کار بدهد و آنها را برای نواختن موزیک به آئین اروسی ( زناشویی ) ببرد. کسانی که پولدار و توانمند بودنند, چند نوازنده را بر می داشتند و با خود می بردند. دیگر اینکه اگر کسی می خواست درب و پنجره خانه خود را رنگ کند و زنگرز می خواست بایستی آنرا در چایخانه میانه شهر پیدا می کرد. پس چای تنها یک نوشیدنی نیست که خستگی را می زداید ونکه موتوری یا سوختی برای انجام کارهایی که در بالا نوشتم هم بوده ! با چای زبانزدی را هم می گویند برای کسانیکه زندگانی خود را بیهوده می گذرانند و آن این است که// نمی شود نشست و چای نوشید و درنگ کرد تا چه خواهد شد\\.
...
[مشاهده متن کامل]

* 100 پنی یک پوند است

چای ( Chay ) : در زبان ترکی به معنی رود ( مثلا آراز چایی=رود آراز ) و همچنین نام نوشیدنی ای از برگ گیاه چای
کارنامه یا سرگذشت چای چنانکه در نوشته های آلمانی آمده به بیش از پنج هزار سال می رسد که آن در چین آغاز می شود و این گیاه از چین به دست باورمندان بودایی ( دین یار های آن Priest ) به هندوستان آورده می شود. در آنجا پی میبرند که در آنجا هم چای به شکل خود روی رشد می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

دو هزار و هفت سد و سی وهفت سال پیش از میلاد کسرای چین به نام shennong که شیوه او نوشیدن آب جوشیده بود برای اینکه بیمار نشود روزی در آب جوشیده برگ چای انداخت و آب سوزان به رنگ زرد در آمد و مزه خوبی داشت . از آن هنگام این نوشیدنی نام چای گرفت که در آلمانی آنرا به این شکل می نویسند Tschai در زبان هندی Chai نوشته می شود. پس حالا می دانیم که واژه چای از کجا سر چشمه می گیرد. ما ایرانیان چای سیاه می نوشیم در هر خانه که وارد می شویم کدبانوی او سماور را آتش می کند و چای درست می کند. روشی که آنرا درست می کنیم بسیار بالنده و برجسته است. آب جوش روی چای می ریزند و غوری را روی جایی که گرمای کمتر از سد درجه سلسیوس دارد می گذارند تا دم بکشد و جا بیفتد. چای دارای کافئین است. در گذشته در دهه بیست یا سی ترسایی ( ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ ) گمان می کردنند که چای دارای تئین است. امروز با روشهای شیمیایی مدرن پی برده اند که چای هم مانند قهوه دارای کافئین است و اندازه آن در این گیاه از قهوه هم بیشتر است. برگه چای سیاه ۵٪ کافئین دارد ولی لوبیای قهوه دارای ۲٪ از این مایه یا بند است. ولی یک پنگان قهوه 250 ml کافئین زیادتر دارد تا یک هم اندازه آن از چای سیاه چرا اینگونه است؟
در هنگام درست کردن یک پنگام قهوه بیش از دوازده گرم از آن روی فیلتر می ریزند و آب سوزان به آن سرازیر می کنند ولی برای هم اندازه آن چای سیا۰ سه گرم چای خشک می ریزند. چای که ما دم می کنیم پس از دم کشیدن مایه های افزون بر کافئین بیرون می دهد که آنها را در آلمانی Gerbstoffe می گویند. این مایه ها با کافئین پیوندی درست می کنند و پس از اینکه چای را می نوشیم آرام آرم کافئین از آن جدا شده و در بدن گیرش می شود و در درازای روز خستگی را از بدن بیرون می آورد. در قهوه چنین مایه هایی نیست و کافئین آن یکباره گیرش می شود. نوشیدن بیش از هفت پنگام قهوه هفت در 250 ml روزانه انگیزه بیماری Hallucination می شود. کسانی که همواره سدا هایی در گوششان می آید دارای این بیماری هستند. چون لوبیاهای قهوه را برشته می کنند و می سوزد. مایه ای به نام Acrylamide می سازد که ریسک بیماری چنگار ( سرطان ) را بالا می برد. بهترین گونه چای سیاه Darjeeling - Tea است که در اپاختر خاوری north - east هندوستان می روید و یک بسته 150 گرمی آن که مارک Biology دارد در سوپرمارکتهای آلمان نزدیک به چهار یورو است. تراز کافئین در آن 60 میلی گرم در هر Cup =250 ml است. پس از آن Assam - Tea است که65 میلی گرم در هر Cup=250 ml است. چای سیاه سیلان Ceylon - tea که در سری لانکا کشت می شود 55 میلی گرم در هر Cup=250 ml کافئین دارد. در هنگام خرید چای باید نگاه کرد که در آن Aroma و رنگ بکار نبرده باشند و آنرا به شکل biological کشت کرده باشند که بدون کاربرد مایه های شیمیایی مانند Pesticide است. از این مایه زهر آگین برای نابودی تار پایان و انگلها بکار برده می شود. چای سبز هم هست که کافئین کمتری دارد.

چای کلمه گیلکی، مرکز چای شهر لاهیجان. اصطلاحات کلیکی وگالشی مرتبط با چای، چای چینی، چای کاری، ته بر، ولگ شون، سر هرس، کمر بر، فکر، خال خال، یه غنچه دوبرگ، چور، پلاس، تفت، مالش، خشک کن ، او کشین، دم آردن،
...
[مشاهده متن کامل]
واکون، چایخوری، فریزون، چای پویش، چای دونه، چای سفید، زنبیل، وروره زان، چای لاک، چای باغ و. . . کاشف السلطنه برای اولین بار دانه چای سبز را از هند به لاهیجان به ارمغان آورد. لاهیجان بزرگترین مر کز تولید چای سبز و سیاه خاورمیانه. از دیگر شهرها، املش، سیاهکل، رودسر، و. . . . چای کلمه گیلکی. چایچی، چایکار، چایدار، فامیلهای مرتبط با کار چای. مرسی.

نمی دانم از دید بعضی ها چگونه رودخانه با چای یکی شده اما واژه های بسیاری در زبان های گوناگون یکسان هستند در حالی که معانی مختلفی دارند. درضمن چای قدمت دیرینه ایی دارد و در بیابان های سرد مغولستان کشت نمی شود بلکه در جنگل های مرطوب جنوبی آسیا ( هند و چین ) از دیر باز وجود داشته است.
...
[مشاهده متن کامل]

چای خوردنی ( نه رودخانه خوردنی! ) واژه ای است چینی که در چین و شمال هندوستان به کار می رود و تقریباً با همان تلفظ وارد زبان فارسی شده است.
نام این گیاه در گویش چینی جنوبی چای و در گویش چینی شمالی به صورت تِی تلفظ می شد و هردو تلفظی از یک حرف چینی یگانه در چین قدیم هستند. مردم اروپای غربی نام این گیاه را از چینیان شمالی و مردم خاورمیانه و شمال آفریقا نام آن را از چینیان جنوبی آموختند.
کشت چای در ایران، از سال ۱۳۱۴ هجری قمری آغاز شد. در این سال، یکی از رجال آن دوره به نام محمد میرزا کاشف السلطنه که به عنوان ژنرال کنسول ایران در هند مأمور به خدمت بود، توانست در بازگشت به ایران، چند بته چای را با زحمت فراوان وارد ایران کند. وی با توجه به مطالعاتی که بر روی انواع چای و نحوه کشت آن ها نموده بود، شهر لاهیجان را به دلیل وجود هوای مناسب برای کشت چای انتخاب کرد. این شهر امروز به عنوان مرکز کشت چای در ایران درآمده است. مقبرهٔ کاشف السلطنه در لاهیجان امروز به صورت گنجینهٔ تاریخ چای ایران در لاهیجان درآمده است.

tea
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس