پویایی فقه قرانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پویایی فقه قرآنی. استمرار حیات معارف دینی و احکام شریعت و از آن جمله فقه قرآنی ، در بستر جاری و متحوّل زمان، از دیرباز موضوعی جدّی در محافل فرهنگی دینی بوده است. هر چه زمان بیش تر می گذرد و شرایط و امکانات و مقتضیات، تحوّل فزون تری می یابد، حسّاسیت و اهمیت این موضوع بیش تر رخ می نمایاند.
ماندگاری فقه قرآنی و به طور کلّی احکام و قوانین شریعت آسمانی در طول روزگاران و فراگیری آن نسبت به همه ملّت ها، افراد گوناگونی را به درنگ و اندیشه و یا اثبات و ردّ و اداشته است.دو گروه عمده، با دو انگیزه جدا به طرح این مبحث پرداخته اند.۱. کسانی که دین را پدیده ای بشری می پندارند و زاییده شرایط و مقتضیات زمان و مکانی خاص.اینان، در حقیقت منکر وحی و پیوند ادیان آسمانی با مبدأ هستی هستند و دین ناباوری خود را گاه در قالب انکار شریعت آسمانی و گاه در پوشش نفی استمرار و فراگیری آن بیان داشته و می دارند.این گروه، باطرح شبهات و ابهام ها در صدد نفی اصالت قوانین الهی هستند، ولی تلاش آنان برای بی اعتبار ساختن احکام دینی، زمینه تلاش و کند و کاو گروه دوم را فراهم می آورد.۲. کسانی که اصالت وحی و حقّ بودن قوانین و احکام دینی و حتّی استمرار و حیات جاودان آن را باور دارند، ولی نخست، درجهت ردّ دلایل منکران و سپس به منظور بررسی چگونگی برابر کردن احکام و قوانین شرع با شرایط و مقتضیات متحوّل جامعه های بشری، به بحث و بررسی در این زمینه پرداخته اند.تازمانی که اسلام تنها در توده ها به عنوان یک اعتقاد فردی مطرح بوده و احکام شریعت و قوانین دینی در جایگاه حاکمیّت قرار نداشته است، معمولاً توجّه دینداران به ثبات و استمرار احکام شریعت و فقه قرآنی جنبه دفاع داشته و به منظور ردّ دیدگاه های منکران صورت می گرفته است.امّا در جوامع و در شرایطی که احکام شریعت، به جایگاه حاکمیّت راه یافته و در معرض اجرا قرار گرفته، توجّه اندیشه وران و مصلحان به مقوله «حیات فقه قرآنی» و توانمندی در پاسخ گویی به نیاز های انسانی و تنظیم روابط اجتماعی و اقتصادی و گذاردن قوانین حقوقی، مدنی و ... جنبه پژوهشی و اجتهادی و کاربردی داشته است.اکنون ما بر اساس این احساس نیاز، به مقوله «چگونگی حیات فقه قرآنی در بستر متحوّل زمان» می پردازیم، بدان امید که این پژوهش ره آوردی نو و دیدگاهی ره گشا به دینداران عرضه کند.
چگونگی کارامدشدن فقه
در این زمینه که احکام و قوانین شریعت چگونه می تواند، کارآمدی و سازندگی و پاسخ گویی خود را در طول قرن ها و برای همه نسل ها حفظ کند، آرای گوناگونی ابراز شده است که به گونه فشرده و گذرا به آن ها اشاره می کنیم.• برخی بر این باورند که طرح این پرسش، غلط است، زیرا احکام و قوانین شریعت از جانب خداوند حکیم و علیم تعیین شده و چون قرآن آخرین کتاب و اسلام آخرین دین آسمانی است، احکام و قوانین آن به خواست خداوند ابدی است و تا پایان حیات بشر بر کره خاکی تغییر نمی یابد و دگرگونی و گوناگونی شرایط زندگی انسان ها ربطی به احکام و قوانین الهی ندارد. این انسان هایند که باید شرایط خود را به هرحال با احکام قرآن سازگار کنند.بنابر این، ما مشکلی از جهت نابرابری احکام شریعت با نیاز ها و مقتضیات نداریم.• گروه دیگری بر این باورند که هرچند احکام شریعت و قوانین و دستورات وحی از مبدأ حکمت و علم سرچشمه می گیرد، ولی تفاوت شرایط و تحوّل موضوعات و تغییر نیاز ها و امکانات، واقعیّت اجتناب ناپذیر زندگی انسان است و نمی توان آن را نادیده گرفت.در این صورت باید دید چه نسبت پایدار و استواری می تواند میان احکام شریعت و شرایط متغیّر، برقرار باشد.باور داشتن حکمت و علم الهی مستلزم اعتقاد به این واقعیّت است که در متن قوانین شریعت، شرایط متحوّل و مقتضیات جامعه ها و نسل ها مورد توجّه قرار گرفته است و به تعبیر دیگر، فقه قرآنی خود دارای غنای درونی است.اکنون مهم این است که معنای غنای درونی فقه قرآنی را بدانیم و اصول برابر سازی احکام قرآنی بر نیاز های متحوّل را دریابیم.
تبیین غنای فقه قرآنی
اهل نظر، در تبیین غنای فقه قرآنی و ترسیم آن و نیز به منظور شناخت اصول یادشده، بیان های گوناگونی دارند که توجّه به آن ها هموار کننده راهی است که در پیش رو داریم.۱. احکام شرعی (حلال ها و حرام ها) که روی موضوعات رفته است، امر ثابت و پایداری نیستند و زمانی که موضوعات تغییر ماهیت یا تغییر شرایط دهند، احکام شرعی آن ها نیز تغییر می کند و این گونه، احکام دینی با زمان و مقتضیات سازگاری می یابند.۲. کار سازگاری احکام با نیاز ها و وظیفه اصلی آن بر عهده « اجتهاد » است.یعنی عنصر هماهنگ کننده، عنصر اجتهاد است و اجتهاد در صورتی می تواند در این زمینه موفّق و مؤثّر باشد که به مسائل نوپیدا بپردازد و به تکرار گفته ها و یافته های پیشین و بررسی موضوعات کهن بسنده نکند.۳. هماهنگی احکام شرعی با شرایط و مقتضیات، بیش از هرچیز بستگی به پویایی ذهن و ادراک و شناخت فقیه دارد.اجتهاد تنها کافی نیست، بلکه مجتهد باید از شناخت لازم و آگاهی کافی نسبت به خصوصیات و شرایط متحوّل زمان و موضوعات برخوردار باشد.
نقد و تحلیل آرا
...

پیشنهاد کاربران

بپرس