ولایت فقیه از دیدگاه مطهری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استاد شهید مرتضی مطهری در زمینه های گوناگون معارف اسلامی دارای آثار ارزشمندی بوده اند که یکی از آن آثار ارزشمند در مورد ولایت فقیه می باشد که به شرح آن از نگاه شهید مطهری می پردازیم.
فقیه فرزانه و متفکر بزرگ استاد شهید مرتضی مطهری ، آثار قلمی و زبانی عالمانه و محققانه بسیاری را در حوزه های مختلف علوم و معارف اسلامی از خود به یادگار گذاشته که بیانگر اندیشه های بلند و ابداع و نوآوری های ارزنده و راه گشای ایشان است.رشته مورد علاقه شخصی استاد از همان آغاز طلبگی علم اعلی، مباحث فلسفی و توحید و خداشناسی بوده است، چنان که می نویسد:(تا آن جا که من از تحولات روحی خودم به یاد دارم، از سن سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد؛ حساسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به خدا پیدا کرده بودم… در سال های اول مهاجرت به قم که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشه ها غرق بودم که شدیداً میل به تنهایی در من پدید آمده بود، وجود هم حجره را تحمل نمی کردم… مقدمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می آموختم که تدریجاً آماده بررسی اندیشه فیلسوفان بزرگ در این مسئله بشوم.… به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی که در مشهد مقدمات عربی می خواندم، فیلسوفان و عارفان و متکلمان ـ هرچند با اندیشه هاشان آشنا نبودم ـ از سایر علما و دانشمندان و از مخترعان و مکتشفان در نظرم عظیم تر و فخیم تر می نمودند.) ولکن از آن جایی که استاد دارای فکری قوی و استعدادی استثنایی و شناختی عمیق و دقیق از اوضاع و شرایط اجتماعی و فرهنگی روزگار و نیز دارای تعهد و مسئولیت دینی بالایی بود، از زمانی که وارد عرصه علم و تحقیق و تبلیغ و تألیف شد، برای رسیدن به هدف دو اصل را مورد توجه و مبنای عمل قرار می داد:
← نیاز
یکی از موضوعات بایسته تحقیق و بررسی که در دستور کار علمی و فکری شهید مطهری قرار داشته و به سامان رسانیدن آن جزو آرزوهای آن استاد به شمار می رود، موضوع حکومت از نظر اسلام و یا ولایت فقیه است.استاد، در طرح و پروژه عظیمی که انجام آن را در نظر داشته، تحقیق و بررسی بیست وهفت موضوع تأثیرگذار را در عظمت و انحطاط اجتماع اسلامی لازم شمرده که نهمین آن ها حکومت از نظر اسلام است. ایشان، در جایی حکومت را بیت القصیده و زیربنای تعلیمات انبیا برمی شمرد و به غفلت و بی توجهی فقیهان به نقش حیاتی و تعیین کننده حاکم شرعی و ولایت فقیه انتقاد می کند.و برای تبیین و اثبات قدرت قانون گذاری و مدیریت دینی و زدودن تهمت های ناقدان به اسلام، توصیه می کند که عالمان دین، باید پیوند مستحکم دین ، دولت، سیاست و معنویت را چنان که در اسلام مطرح است، تبیین و تدوین کنند تا تهمت جدایی دین از سیاست ( سکولاریسم ) را که عده ای از مسلمانان و حتی علما نیز آن را باور کرده اند، از ساحت مقدس دین بزدایند.از این رو، استاد بر آن بود تا بتواند موضوع حکومت از نظر اسلام را که قهراً در عصر غیبت با حاکمیت حاکم شرعی و فقیه جامع شرایط پی گرفته خواهد شد، تبیین بنماید.افسوس که دست پلید دشمنان اسلام از آستین جهل و جمود بیرون آمد و جامعه اسلامی را از فیض وجود و اندیشه های این متفکر و فقیه بزرگ محروم کرد، اما با این همه، به مناسبت هایی در مجموع آثار استاد، بحث حکومت و ولایت فقیه پرداخته شده که همین مقدار بسیار راه گشا و مفید و سازنده است.
حکومت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس