هسته

/haste/

مترادف هسته: بذر، تخم، خستو، دانه، مغز

معنی انگلیسی:
nucleo-, nucleus, pit, (fruit-) stone

لغت نامه دهخدا

هسته. [ هََ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) خسته میوه ها مانند هلو و زردآلو و جز آن... ( ناظم الاطباء ). استخوان و دانه میوه. ( انجمن آرا ). مجموعه دانه و درون بر برخی گیاهان که در داخل میوه قرار دارد. || ( اصطلاح علوم طبیعی ) جسم شفاف و متجانسی که در داخل سیتوپلاسم سلولهای زنده قرار دارد. ( از فرهنگ فارسی معین ). اولین بار در سال 1831 م. براون گیاه شناس انگلیسی در یاخته های پوست سطحی گیاهان ، هسته را تشخیص داد و اظهار داشت که تمام یاخته ها باید هسته داشته باشند. هسته معمولاً جسمی است کروی ، ولی اگر یاخته دراز و باریک باشد و یا مواد خارجی در آن پدید آمده باشد، به دیواره یاخته رانده شده به واسطه فشردگی به صورت عدس درمی آید. حجم آن کم و طول و عرضش از یک تا ده و گاه به پنجاه میکرن میرسد. در داخل هسته ، هستک ها یا نوکلئول ها دیده میشوند و علاوه بر آن دانه هایی به نام کرماتین در موقع زندگی در یاخته های رستنی ها دیده می شود که به آسانی مواد رنگین را به خود میگیرند و رنگی می شوند. هستک ها و دانه های کرماتین در مایعی شناورند که همان مایع هسته است و در اطراف همه آنها پوسته ای است که هسته را از سیتوپلاسم جدا می کند... از تجربه ها و امتحانات مختلف ، این نتیجه به دست آمده که هرگاه یاخته ای تقسیم شود هسته آن نیز تقسیم خواهد شد و عموماً تقسیم هسته مقدم بر تقسیم خود یاخته است و اگر یاخته ای چنان تقسیم شود که یک قسمت آن هسته نداشته باشد، آن قسمت فاقد فعالیت زایشی خواهد بود... ( از گیاه شناسی گل گلاب ص 18 ). در داخل سلول زنده غالباً هسته به شکل جسم شفاف همگنی است که قابلیت انکسار آن از سیتوپلاسم بیشتر است... و در داخل آن رشته هایی به نام لینین وجود دارد که دانه های کروماتین روی آنها قرار می گیرد... در موقع تقسیم سلولی دانه های کروماتین با یکدیگر جمع شده و اجسام بزرگتری به اسم کروموزوم به وجود می آورند که عده آنها در هر گونه ای ثابت است... ( از جانورشناسی عمومی تألیف مصطفی فاطمی ص 14 و 15 ). || وجود و هستی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به هست و هستی شود.

هسته. [ هََ ت َ / ت ِ ] ( ص ، ق ) مخفف آهسته :
تو نرم شو چو گشت زمانه درشت
هسته برو ، که سود ندارد سته.
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

دانه میان میوه مثل دانه زرد آلو، خسته، مرکزاتم، درفیزیولوژی هسته جسم کروی شکل است که درون سیتو، پلاسم قراردارد
(اسم ) ۱- مجموع. دانه ودرون برخی گیاهان که درداخل میوه قراردارد. باین معنی که دان. علاوه برپوشش خود دانه ازخارج بوسیل. درون برچوبی شد. میوه فراگرفته شده است بعبارت دیگر هسته نیز عبارت ازدانهایاست که بوسیل. درون برچوبی شده پوشیدهشدهاست هسته معمولا درداخل میوه های شفت قراردارد مانند هست. گوجه و آلبالو وهلو جز آن .۲- جسم شفاف وهموژنی ک درداخل سیتوپلاسم سلولهای زنده قراردارد وقابلیت انکسارنور در آن از سیتوپلاسم بیشتراست ودرداخل آن یک یاچند دان. کوچک باسم هستکمشاهدهمیشود دردوره زندگی سلول هسته ممکنست بدوصورت مختلف مشاهده شودیادرحال آرامش باشد ویامختلف تقسیم باشد
مخفف آهسته

فرهنگ معین

(هَ تِ ) (اِ. ) ۱ - دانة سفتِ داخل میوه ها. ۲ - نقطه ، گروه یا تودة اصلی . ۳ - بخشی از یاخته که معمولاً در وسط یا کنار آن قرار دارد. ۴ - قسمت مرکزی اتم . ، ~ مرکزی مرکز حقیقی ، اصل و منشأ.

فرهنگ عمید

۱. ‹خسته› (زیست شناسی ) دانۀ میان میوه مانندِ دانۀ زردآلو، شفتالو، و امثال آن ها.
۲. (فیزیک ) قسمت مرکزی اتم.
۳. (زیست شناسی ) جسم کروی شکلی که درون سیتوپلاسم قرار دارد و شامل دو قسمت است و در عمل تغذیه مخصوصاً ترکیب مواد و ترشح و حرکت سلول نقش عمده ای دارد.

فرهنگستان زبان و ادب

{nucleus} [علوم جَوّ] در فیزیک اَبر، هر ذره ای که در آن مولکول های آب در نتیجۀ تغییر حالت به وضعیت چگال تر بر روی آن انباشته شوند
{core} [ژئوفیزیک، نجوم] [ژئوفیزیک] بخش مرکزی زمین [نجوم] بخش مرکزی ستاره یا سیاره یا هر جِرم آسمانی مانند آن
{head} [زبان شناسی] 1. در نحو، عنصر بنیادی گروه که مقولۀ دستوری گروه را تعیین می کند 2. در صرف، در واژه های مرکب درون مرکز، آن واژه ای که کل واژۀ مرکب در شمول معنایی آن قرار می گیرد
{nucleus} [فیزیک] بخش مرکزی هر اتم که شامل تعدادی پروتون و نوترون است

گویش مازنی

/heste/ بلند شو – بایست

واژه نامه بختیاریکا

( هستِه ) دانه
چِنجه

دانشنامه عمومی

هسته (آلبوم استون تمپل پایلتس). «هسته» ( به انگلیسی: Core ) آلبومی از استون تمپل پایلتس است که در ۲۹ س‍پتامبر ۱۹۹۲ میلادی منتشر شد.
عکس هسته (آلبوم استون تمپل پایلتس)

هسته (پردازش تصویر). در پردازش تصویر، یک هسته, ماتریس کانولوشن, یا پوشش یک ماتریس کوچک است که روی تصویر اعمال می شود. ( تصویر، یک ماتریس است که در هریک از درایه های آن مقادیر رنگ مربوط به آن درایه بسته به سیستم رنگی استفاده شده، قرارگرفته اند ) . هسته یا کرنال، یک ماتریس 3 × 3 است که با ضرب هر آرایه آن در آرایه معادل اش در هر بلوک 3 × 3 از تصویر اصلی، عددی حاصل می شود که در تصویر نهایی جایگزین 9 پیکسل تصویر اصلی است. [ ۱]
از هسته برای ایجاد فیلترهای مختلف روی عکس استفاده می کنند، از دیگر کاربردهای آن در یادگیری ماشین است. هر هسته برای یک کار خاص مفید است مثل مات کردن، تیز کردن، برجسته سازی، تشخیص لبه، و کارهای دیگر.
این تغییرات روی تصویر با عبور دادن ماتریس هسته ( که از ماتریس تصویر اندازهٔ کوچکتری دارد ) از تصویر یا میانگین گیری کانولوشن بین هسته و تصویر صورت می گیرد.
بسته به مقادیر عنصر، یک هسته می تواند محدوده گسترده ای از تأثیرات را داشته باشد.
در بالا تنها مثال های کمی از تأثیراتی که با استفاده از کانولوشن بین کرنل ها و تصاویر قابل انجام است نمایش داده شده است.
منشأ موقعیت یک خانه از هسته است که بالاتر از پیکسل خروجی فعلی است. منشأ می تواند خارج از هسته باشد، اگرچه معمولاً یکی از عناصر هسته است.
در مورد هستهٔ متقارن منشأ معمولاً عنصر مرکزی است، در این صورت هسته باید ماتریسی فرد - فرد باشد.
کانولوشن عمل اضافه کردن هر خانه ( پیکسل ) از عکس به خانه های اطرافش ( پیکسل های همسایهٔ محلی ) است که توسط هسته وزن دهی شده اند.
این عمل مربوط به حالتی از کانولوشن در ریاضیات است.
باید به این نکته توجه شود که عمل ضرب ماتریس ها که در کانولوشن انجام می شود همان عمل ضرب تعریف شده روی ماتریس ها نیست، گرچه مشابهاْ آن را با * نشان می دهیم.
برای مثال، فرض کنید دو ماتریس ۳ – مربعی K و M را داشته باشیم که K ماتریس هسته و M قسمتی از تصویر مورد نظر ما باشد، کانولوشن، عملیات وارون کردن ماتریس هسته به صورت افقی و عمودی و سپس ضرب نظیر به نظیر درایه های دو ماتریس و در نهایت جمع همهٔ آنهاست. البته اگر ماتریس هسته متقارن باشد نیازی به وارون کردن افقی و عمودی ماتریس نیست زیرا در این حالت هستهٔ وارون شده با هستهٔ اصلی برابر است.
ماتریس های K و M را به شکل زیر داریم:
K = , M =
عکس هسته (پردازش تصویر)عکس هسته (پردازش تصویر)عکس هسته (پردازش تصویر)عکس هسته (پردازش تصویر)عکس هسته (پردازش تصویر)عکس هسته (پردازش تصویر)

هسته (جبر خطی). در ریاضیات، هسته یا فضای پوچ یک نگاشت خطی، زیرفضایی خطی از دامنهٔ همان نگاشت خطی است که توسط آن نگاشت، به بردار صفر نگاشته می شود. [ ۱] [ ۲] به ازای نگاشت خطی L  : V → W بین دو فضای برداری V و W، هسته L فضای برداری تمام عناصر v از V است به طوری که L ( v ) = 0 ، که در اینجا منظور از 0، بردار صفر یا عضو بی اثر نسبت به جمع در W است. [ ۳] به عبارت دیگر:
هسته یک زیرفضای خطی با دامنه V است. [ ۳] [ ۴] در نگاشت خطی L  : V → W ، دو عنصر از V در W دارای تصویر یکسان هستند اگر و فقط اگر تفاضل آن دو، عضوی از هسته باشد:
از اینجا نتیجه می گیریم که تصویر ( برد ) با خارج قسمت تقسیم V بر هسته ی ، یک ریخت است:
در صورتی که بعد V متناهی باشد، رابطه ی مذکور بیانگر قضیه ی رتبه و پوچی است:
که در این قضیه، منظور از رتبه بعد تصویر ( برد ) و منظور از پوچی بعد هسته است. [ ۵]
وقتی که V یک فضای ضرب داخلی باشد، می توان خارج قسمت V / ker ( L ) را به عنوان مکمل متعامد ker ( L ) در فضای V تلقی کرد. این تعمیمی بر عملگرهای خطی مربوط به فضای سطری یا Coimage یک ماتریس است.
عکس هسته (جبر خطی)

هسته (دنباله دار). هسته، بخش جامد و مرکزی یک دنباله دار است، که گاهی یک گلولهٔ برفی کثیف یا توپ زبالهٔ یخی نامیده می شود. اجزای هستهٔ یک دنباله دار از سنگ، گرد و غبار و گازهای منجمد تشکیل شده است. هنگامی که توسط خورشید گرم شود، گازها متصاعد ( تصعید ) می شوند و جوّی در اطراف هسته تولید می کنند که کما نامیده می شود. نیرویی که توسط باد خورشیدی و فشار تابش خورشید بر کما وارد می شود دم بسیار بزرگی؛ در سمتِ دور از خورشیدِ هسته، تشکیل می دهد. سپیدایی هستهٔ دنباله دار معمولاً بازتابی در حدود ۰٫۰۴. [ ۱] است که این تیره تر از زغال سنگ است، و می توان گفت که پوششی از گرد و غبار سبب ایجاد این تیرگی هسته می شود. [ ۲] نتیجه گیری های برگرفته از روزتا و فیله نشان می دهد که هستهٔ ۶۷ پی/چوریوموف - گراسیمنکو دارای هیچ گونه میدان مغناطیسی نیست، که نشانهٔ آن است که ویژگی مغناطیسی نقش چندانی در شکل گیری اولیهٔ خرده سیاره ها نداشته است. [ ۳] [ ۴] علاوه بر این، طیف نگار آلیس در روزتا مشخص کرد که الکترون های تولید شده ( در محدودهٔ ۱ کیلومتری ( ۰٫۶۲ مایل ) بالاتر از دنباله دار ) در اثر فوتویونش مولکول های آب توسط تابش خورشیدی تولید می شوند، و نه از فوتون های آمده از خورشید، آن گونه که قبلاً تصور شده بود، مسئول تخریب آب و مولکول دی اکسید کربن رها شده از دنباله دار به کما باشند. [ ۵] [ ۶]
برگرفته از بررسی های روزتا و فیله، در دنباله دار ۶۷ پی/چوریوموف - گراسیمنکو، ممکن است مقداری از بخار آبِ به وجودآمده از هسته فرار کند، اما ۸۰ درصد از آن در زیر لایهٔ سطحی دوباره منجمد می گردند. [ ۷] این مشاهده نشان می دهد که لایه های نازک غنی از یخ نزدیک به سطح ممکن است به این ترتیب بخشی از فعالیت های مؤثر دنباله دارها و تکامل باشد، که لزوماً چنین لایه بندی جهانی در اوایل تاریخ شکل گیری دنباله دارها نمی توانسته رخ دهد. [ ۷] [ ۸]
عکس هسته (دنباله دار)عکس هسته (دنباله دار)

هسته (سیاره). هسته به درونی ترین لایه ( های ) یک سیاره گفته می شود.
عکس هسته (سیاره)عکس هسته (سیاره)

هسته (سیستم عامل). در علوم رایانه، هسته[ ۱] ( که کِرنِل نیز خوانده می شود ) یک برنامه رایانه است که هسته مرکزی یک سیستم عامل رایانه را تشکیل می دهد و کنترل تمام چیزهایی را که در سیستم اتفاق می افتد را در دست دارد؛[ ۲] این یک بخش جدایی ناپذیر از هر سیستم عامل است. این «بخشی از کد سیستم عامل است که همیشه در حافظه ساکن است» در اکثر سیستم ها، این اولین برنامه بارگیری شده در هنگام راه اندازی است ( بعد از بوت لودر ) ، همچنین کنترل درخواست های ورودی و خروجی توسط نرم افزارها و ترجمه آن ها به ساختارهای قابل پردازش برای واحد پردازش مرکزی را به عهده دارد. علاوه بر آن مدیریت حافظه و ارتباط با دستگاه های جانبی مثل صفحه کلید، مانیتور، چاپگر و بلندگو هم بر عهده این برنامه است. هسته قسمت اساسی سیستم عاملهای مدرن امروزی است. [ ۳]
کد بحرانی هسته معمولاً در یک قسمت جداگانه از حافظه بارگذاری می شود، که از دسترسی برنامه های کاربردی یا سایر قسمت های کم اهمیت سیستم عامل محافظت می شود. هسته در این فضای محافظت شده وظایف خود مانند اجرای فرایندها، مدیریت دستگاه های سخت افزاری مانند دیسک سخت و کار با وقفه را انجام می دهد. در مقابل، برنامه های کاربردی مانند مرورگرها، واژه پرداز ها یا پخش کننده های صوتی یا تصویری از یک فضای مجزا از حافظه، فضای کاربر استفاده می کنند. این جداسازی از دخالت داده های کاربر و هسته با یکدیگر و ایجاد بی ثباتی و کندی و همچنین از خرابی برنامه های کاربردی در کل سیستم عامل جلوگیری می کند.
رابط هسته یک لایه انتزاعی سطح پایین است. هنگامی که یک فرایند درخواست خدمات از هسته می کند، باید یک فراخوانی سیستمی انجام دهد. این فراخوانی سیستمی معمولاً از طریق یک تابع بسته بندی کننده ( wrapper function ) که در معرض برنامه های فضای کاربر توسط کتابخانه های سیستمی است که زبان اسمبلی را جاسازی می کند برای ورود به هسته پس از بارگیری ثبات های پردازنده های CPU با شماره syscall و پارامترهای آن ( به عنوان مثال، سیستم عامل های مشابه UNIX با استفاده از کتابخانه استاندارد C این کار را انجام می دهند ) .
طرح های مختلفی برای معماری هسته وجود دارد. هسته های یکپارچه ( مونولیتیک ) کاملاً در یک فضای آدرس واحد اجرا می شوند که در آن، CPU در حالت ناظر اجرا می شود، عمدتاً برای سرعت. میکروکرنل ها بیشتر و نه همه خدمات خود را در فضای کاربر اجرا می کنند، [ ۴] همانند فرآیندهای کاربر، و عمدتاً با هدف انعطاف پذیری و مدولار بودن. [ ۵] MINIX 3 نمونه قابل توجهی از طراحی میکروکرنل است. در عوض، هسته لینوکس یکپارچه است، اگرچه ماژولار نیز هست، زیرا می تواند ماژول های هسته قابل بارگذاری را در زمان اجرا وارد و حذف کند.
عکس هسته (سیستم عامل)

هسته (فیبر نوری). هسته ( به انگلیسی: core ) یک فیبر نوری معمولی یک استوانه توپر از جنس شیشه ای یا پلاستیکی است که در طول فیبر امتداد دارد. هسته با ماده ای با ضریب شکست کمتر از خود احاطه شده است که جنس آن نیز از شیشه یا پلاستیک است. نوری که در داخل هسته حرکت می کند، در مرز هسته و پوشش به دلیل بازتابش کلی منعکس می شود. این روند تا زمانی که زاویه بین پرتو نور و مرز، کمتر از زاویه بحرانی است ادامه پیدا می کند و به این ترتیب پرتوهای نوری که با زاویه مناسبی وارد فیبر می شوند در طول آن منتشر می شوند. این زاویه مناسب با نام زاویه پذیرش شناخته می شود و پرتوهایی که در میان مرز هسته و پوشش محصور می شوند به پرتوهای هدایت شده مشهورند.
هسته معمولاً بر اساس قطر یا سطح مقطع آن طبقه بندی می شود. سطح مقطع هسته معمولاً دایروی است.
یک مشخصه دیگر که برای اندازه هسته وجود دارد، قطر میدان حالت است و آن عبارت است از قطری که شدت نور درون هسته به کسری از مقدار حداکثر تنزل کند. ( معمولاً 1/e2 ≈ ۱۳٫۵٪ ) . برای فیبرهای تک حالته، قطر میدان حالت از قطر فیزیکی هسته بیشتر است چراکه نور به آرامی درون پوشش هسته نفوذ می کند.
سه مورد از رایج ترین اندازه قطر هسته:
• ۹ میکرومتر ( فیبر تک حالته )
• ۵۰ میکرومتر ( فیبر چند حالته )
• ۶۲٫۵ میکرومتر ( فیبر چند حالته ) [ ۱]
عکس هسته (فیبر نوری)عکس هسته (فیبر نوری)

هسته (فیلم). هسته ( انگلیسی: The Core ) فیلمی در ژانر اکشن و علمی–تخیلی به کارگردانی جان امیل است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد.
به دلایلی ناشناخته، هستهٔ مرکزی کرهٔ زمین از چرخش باز ایستاده است. گروهی از بزرگ ترین دانشمندان دنیا به کمک سفینه ای زیرزمینی به مرکز زمین می روند تا با منفجر کردن بمبی اتمی، دوباره هسته را فعال کنند و دنیا را از نابودی حتمی نجات دهند. . .
آرون اکهارت
هیلاری سوانک
استنلی توچی
دلروی لیندو
دی جی کوالز
ریچارد جنکینز
چکی کاریو
بروس گرینوود
الفری وودارد
گلن مورشور
رخا شارما
• شاون گرین
مت وینستون
• ونا بانتا
عکس هسته (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هسته (اخترشناسی). هَسته (اخترشناسی)(nucleus)
در اخترشناسی، هستۀ مرکزی فشردۀ هر کهکشان. اغلب دارای منابع پُرقدرت رادیویی، پرتو ایکس، و فروسرخ است. کهکشان های فعالهسته هایی فوق العاده پُرانرژی دارند.

هسته (دستور زبان). هَسته (دستور زبان)
در اصطلاح دستور زبان، کلمه ای که در مرکز گروه واقع می شود و وابسته های پیشین و پسین می گیرد. مثلِ کلمۀ «روز» در گروه اسمیِ «این چند روزِ گرم تابستانی» و کلمۀ «رفت» در گروه فعلی «نمی رفته است». وجود هسته در گروه اجباری است، حال آن که وجود وابسته اختیاری است.

هسته (زمین شناسی). هَسته (زمین شناسی)(core)
هَسته
در علومِ زمین، داخلی ترین بخشِ زمین. هسته به دو قسمت، هستۀ خارجی و هستۀ داخلی، تقسیم می شود. هستۀ خارجی از عمق ۲۹۰۰ کیلومتری، و هستۀ داخلی از عمق ۴۹۸۰ کیلومتری شروع می شوند. تصور می شود هر دو قسمت شاملِ آلیاژ آهن ـ نیکل اند. هستۀ خارجی مایع و هستۀ داخلی جامد است. امواج بُرشیِ لرزه ایدر مرز گوشتۀخارجی و هسته ازبین می روند، در نتیجه، هستۀ خارجی مذاب است، زیرا امواج بُرشینمی توانند از سیّال عبور کنند. دانشمندان ترکیب غنیِ آهن ـ نیکلِ هسته را براساس چگالیزمین و گشتاور ماندیآن به دست آورده اند. این امر براساس ترکیب شهاب سنگ های آهنی، که تصور می شود قطعاتی از هستۀ سیّارات کوچک اند، نیز نتیجه گرفته می شود. براساس تخمین هایی برمبنای نقطۀ ذوب آهن در فشارهای بالا، تصور می شود دمای هسته حداقل ۴هزار درجۀ سانتی گراد باشد، امّا مطالعه در این زمینه ادامه دارد. به نظر می رسد میدان مغناطیسی زمین بر اثر حرکت فلز مذاب در هستۀ خارجی به وجود آمده است.
درون زمین. سطح زمین پوستۀ نازکی است که در زیر دریاها حدود شش کیلومتر، و در زیر قاره ها حدود ۴۰ کیلومتر ضخامت دارد. در زیر پوسته، گوشته با حدود ۲۹۰۰ کیلومتر ضخامت قرار دارد و دمای آن حدود ۱۵۰۰ تا ۳۵۰۰ درجۀ سانتی گراد است. ضخامت هستۀ خارجی حدود ۲۲۵۰ کیلومتر، و جنس آن از آهن و نیکل مذاب است. هستۀ داخلی احتمالاً از آهن و نیکل جامد است که دمایی حدود ۵هزار درجۀ سانتی گراد دارد.

هسته (زیست شناسی). هَسته (زیست شناسی)(nucleus)
هَسته
در زیست شناسی، بخش مرکزی غشادار یاختۀ یوکاریوتی، شامل رشته های دی اِن اِی. همۀ یاخته های گیاهی و جانوری هسته دارند. طی تقسیم یاخته، رشته های دی اِن اِی فشرده می شوند و کروموزوم ها شکل می گیرند. هسته با تعیین پروتئین هایی که در یاخته ساخته می شوند، عملکرد یاخته را تنظیم می کند. در هسته اطلاعات وراثتی به صورت ژن ها ذخیره می شوند. از آن جا که پروتئین ها مولکول های ساختاری اصلی مادۀ زنده اند و به صورت آنزیم ها سوخت و ساز را تنظیم می کنند، رمز وراثتی درون هسته عهده دار ساخت و کنترل کل موجود زنده است. هستک، که ریبوزوم ها را می سازد، درون هسته قرار دارد. حرکت مولکول ها به درون و بیرون هسته از خلال منافذ غشای هسته صورت می گیرد. به طور متوسط، هسته یک یاختۀ پستاندار تقریباً ۳هزار منفذ دارد.

هسته (فیزیک). هَسته (فیزیک)(nucleus)
هَسته
در فیزیک، بخش مرکزی و دارای بار مثبتاتم. هسته تقریباً کل جرم اتم را تشکیل می دهد. جز هستۀ هیدروژن، که فقط یک پروتوندارد، هسته از پروتون ها و نوترون ها تشکیل می شود. اطراف هسته را الکترون ها احاطه می کنند که بار مخالف، ولی مساوی با بار پروتون ها دارند و بنابراین، اتم در حالت خنثی قرار می گیرد. هسته را ارنست رادرفورد، فیزیک دان انگلیسی زادۀ نیوزیلند کشف کرد (۱۹۱۱). این کشف در نتیجۀ آزمایش هایی حاصل شد که رادرفورد در آن ها با ذرات آلفاورقۀ بسیار نازکی از طلا را بمباران می کرد. تعدادی از ذرات به عقب باز می گشتند و رادرفورد شگفت زده گزارش داد: «مانند آن است که گلوله ای به قطر پانزده اینچ را به قطعه کاغذی شلیک کنید و گلوله برگردد و به شما برخورد کند». رادرفورد نتیجه گرفت که علت این بازگشت دفع ذرات آلفای دارای بار مثبت، بر اثر نزدیک شدن به هسته ای کوچک و چگالبا بار مثبت است.

جدول کلمات

دانه

مترادف ها

atom (اسم)
اتم، هسته، ذره تجزیه ناپذیر، جوهر فرد، جزء لایتجزی، کوچکترین ذره

core (اسم)
هسته، چنبره، مغز ودرون هرچیزی

nucleus (اسم)
هسته، لب، اساس، مغز

kernel (اسم)
هسته، دانه، شالوده، مغز، تخم، هسته اصلی، مغزهسته، خستو

stone (اسم)
هسته، سنگ، سنگ میوه

فارسی به عربی

حجارة , ذرة , لب , نواة

پیشنهاد کاربران

دانه:هسته، دانه های کهکشان، دانه های آسمانها ، دانه به دانه خدایان. دانه به دانه یکدیگر.
واژه هسته
معادل ابجد 470
تعداد حروف 4
تلفظ haste
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی:astak] ‹استه›
مختصات ( هَ تِ ) ( اِ. )
آواشناسی haste
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
منبع عکس. فرهنگ فارسی عمید

هسته
در زبان دانش ( جدا از گویش های گوناگون فارسی ) هسته به مغز و مرکز یک ساختار یا یک شیء گفته میشود؛ برای نمونه : هسته اتم یعنی بخش مرکزی اتم که جایگاه پروتون و نوترون است و در زبان لاتین �نوکْلِئوس� نامیده میشود.
در گویش برخی از شهرهای استان یزد مثل تفت و نیز خود شهر یزد کلمه تنه tane به معنی هسته نیز بکار می رود مثلا می گویند مغز تنه زردآلو خوشمزه است اما مغز تنه شفتالو باید شیرین شود
Pit
کانون ، محور ، زیرساخت
پیوستگی منظم اعمال و حوادث و داستان که مبتنی بر رابطه علت و معلولی است
Dande/در گویش شهرستان بهاباد به هسته ی بعضی از میوه جات دنده می گویند دنده ی زردآلو، دنده ی خرما
هسته CORE :[اصطلاح جامعه شناسی] کشورهای هسته در اقتصاد جهانی کشورهایی هستند که در نتیجه صنعتی شدن کامل جایگاهی مرکزی را در اقتصاد جهانی اشغال کرده اند ( این کشورها اساساً ایالات متحده آمریکا، اروپای غربی و ژاپن را شامل می شوند ) .
منبع https://rasekhoon. net
Hasteh/به معنای وجود دارد، در گویش کرمان به جای کلمه رایج /هست یا ِ هِ/ و کلمه تهرانی ( هستش یا هسش ) از این کلمه استفاده می شود اما در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه ی هسته از مخفف آن کلمه ی هسه /hasse/
...
[مشاهده متن کامل]
استفاده می شود. مثال، امروز در مسجد مراسم هسه، علاوه بر کلمه ی هسه، از حرف /هِ/ در آخر عبارت یا کلمه به همین معنی استفاده می شود مثالِ عبارت، امروز در مسجد مراسمْ هِ، که جمله معمول آن می شود امروز در مسجد مراسِمِه اما مثالِ کلمه، لیوان هِ یعنی آیا لیوان هست به این مضمون که سر سفره لیوان کمه آیا لیوان دیگری هست که مثلاً ببرم، درضمن لیوان هِ با لیوانه تفاوت معنایی دارد لیوانه یعنی این لیوان است یا آیا این لیوان است که با کلمه ی قبلی می بینیم که تفاوت معنایی دارد.

مرکز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس