[ویکی فقه] مهم ترین اثر و فایده امان به مستأمنان مربوط می شود. آنان امنیت خویش را در سایه امان تضمین می کنند و مصونیت می یابند.
قرآن یکی از ویژگیها یهود را ذلّت و بیچارگی همیشگی آنان می داند: «ضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ» و از راههایی که با گام برداشتن در آن می توانند این مُهر ذلت را از پیشانی خویش پاک کنند ارتباط و پیوند با خدا و با مردم است: «اِلاّ بِحَبل مِنَ اللّهِ و حَبل مِنَ النّاس» است. جمله اول مربوط به مسلمان شدن کافران و جمله دوم مربوط به امان و ذمّه با مسلمانان است.
اهمیت بررسی مسئله امان
با نگاهی کلّی به دیدگاه اسلام درباره کافران و مشرکان، به ویژه با بررسی مجموع آیاتی که در نحوه برخورد و ارتباط با آنان وارد شده، اهمیت بررسی مسئله امان و پناه دادن به کافر محارب دو چندان می شود، زیرا از یک سو در اسلام، ارتباط و همسویی با کافران محارب شدیداً تحریم شده و تبرّی، از احکام مهمّ دین اسلام قرار داده شده است. قرآن می گوید: «فَاقتُلوا المُشرِکینَ حَیثُ وجَدتُموهُم...»، «و قتِلوا المُشرِکینَ کافَّةً...» در جای دیگر، قرآن مؤمنان را با جمله «والَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم...» یاد می کند. در آغاز سوره توبه خداوند از مشرکان به شدت اظهار برائت می کند؛ ولی از سوی دیگر در ادامه همین آیات (آیه ششم)، امان دادن به مشرکان را مطرح می کند. طبق این آیه شریفه، به کافران در حال مخاصمه با مسلمانان، در صورت درخواست پناهندگی، امان داده می شود تا به دارالاسلام بیایند و با اقامت موقت در آن جا به طور مستقیم با اسلام آشنا شوند: «... حَتّی یَسمَعَ کَلمَ اللّهِ...» آنگاه اگر داوطلبانه اسلام را پذیرفتند می توانند به صورت دائم در کشور اسلامی بمانند وگرنه بدون کمترین تعرض و آزار به مأمن اصلی خود (دارالحرب) بازگردانده می شوند: «... ثُمَّ اَبلِغهُ مَأمَنَهُ...» از این آیه استفاده می شود که هدف از تشریع امان با هدف خداوند از بعثت پیامبران، شباهت دارد. در هر دو مورد هدف، دعوت مردم به سوی هدایت و رشد و دور کردن آنان از اسباب گمراهی است. لازمه این مطلب آن است که در کنار احکام برائت، قتال، مبارزه و وعده کیفر به محاربان، اگر امیدی هرچند ضعیف به هدایت آنان می رود، به آن ترتیب اثر داده شود.
منظور از امان در سوره توبه
بنابراین، آیه امان در سوره توبه برای رفع اشکالی است که از آیات قبل به ذهن می رسد ، زیرا در آیات قبل خداوند از مشرکان اعلام بیزاری کرده و خطاب به مسلمانان می گوید: «فَاِذَا انسَلَخَ الاَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلوا المُشرِکینَ حَیثُ وجَدتُموهُم وخُذوهُم واحصُروهُم واقعُدوا لَهُم کُلَّ مَرصَد فَاِن تَابوا و اَقَاموا الصَّلوةَ وءاتَوُا الزَّکوةَ فَخَلّوا سَبیلَهُم...» مفاد این آیات که حکایت از شدت برخورد با مشرکان دارد اشکالی را به ذهن می رساند که بنابراین پس از انقضای مهلت، مشرکان فقط دو راه در پیش دارند: یا کشته می شوند یا اسلام می آورند: اما قرآن با تشریع حکم امان این شبهه را می زداید که برای مشرکان راه سوم، یعنی راه اندیشه و تحقیق نیز باز است، زیرا همه معارف دین از ضروریات و بدیهیات نیست تا نیازمند تحقیق و بررسی نباشد و نیز اصول و معارف دین تقلید بردار نیست و بنابراین نیاز به تحقیق و بررسی دارد و حتی اگر محارب و مشرک بخواهد برای آشنایی با اسلام و وضع مسلمانان به بلاد اسلامی سفر کند و برای این جهت استیمان کند مسلمانان باید به او امان دهند تا حجت بر او تمام شود : «و اِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَکَ فَاَجِرهُ حَتّی یَسمَعَ کَلمَ اللّهِ» شاهد وجود این شبهه، روایتی است که از سعید بن جبیر در ذیل آیه نقل شده است: مردی از مشرکان در پی این توّهم که مجبور است اسلام را بپذیرد یا کشته می شود از امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) پرسید: آیا پس از انقضای ۴ ماه می توانیم برای شنیدن سخن خدا یا خواسته دیگری خدمت محمد (صلی الله علیه وآله) برسیم؟ امیرمؤمنان پاسخ دادند: آری، زیرا خداوند متعالی پس از آیات اول سوره برائت می فرماید: «و اِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَکَ فَاَجِرهُ...»
صحیح نبودن ادعای نسخ آیه سوره توبه
...
قرآن یکی از ویژگیها یهود را ذلّت و بیچارگی همیشگی آنان می داند: «ضُرِبَت عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ» و از راههایی که با گام برداشتن در آن می توانند این مُهر ذلت را از پیشانی خویش پاک کنند ارتباط و پیوند با خدا و با مردم است: «اِلاّ بِحَبل مِنَ اللّهِ و حَبل مِنَ النّاس» است. جمله اول مربوط به مسلمان شدن کافران و جمله دوم مربوط به امان و ذمّه با مسلمانان است.
اهمیت بررسی مسئله امان
با نگاهی کلّی به دیدگاه اسلام درباره کافران و مشرکان، به ویژه با بررسی مجموع آیاتی که در نحوه برخورد و ارتباط با آنان وارد شده، اهمیت بررسی مسئله امان و پناه دادن به کافر محارب دو چندان می شود، زیرا از یک سو در اسلام، ارتباط و همسویی با کافران محارب شدیداً تحریم شده و تبرّی، از احکام مهمّ دین اسلام قرار داده شده است. قرآن می گوید: «فَاقتُلوا المُشرِکینَ حَیثُ وجَدتُموهُم...»، «و قتِلوا المُشرِکینَ کافَّةً...» در جای دیگر، قرآن مؤمنان را با جمله «والَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم...» یاد می کند. در آغاز سوره توبه خداوند از مشرکان به شدت اظهار برائت می کند؛ ولی از سوی دیگر در ادامه همین آیات (آیه ششم)، امان دادن به مشرکان را مطرح می کند. طبق این آیه شریفه، به کافران در حال مخاصمه با مسلمانان، در صورت درخواست پناهندگی، امان داده می شود تا به دارالاسلام بیایند و با اقامت موقت در آن جا به طور مستقیم با اسلام آشنا شوند: «... حَتّی یَسمَعَ کَلمَ اللّهِ...» آنگاه اگر داوطلبانه اسلام را پذیرفتند می توانند به صورت دائم در کشور اسلامی بمانند وگرنه بدون کمترین تعرض و آزار به مأمن اصلی خود (دارالحرب) بازگردانده می شوند: «... ثُمَّ اَبلِغهُ مَأمَنَهُ...» از این آیه استفاده می شود که هدف از تشریع امان با هدف خداوند از بعثت پیامبران، شباهت دارد. در هر دو مورد هدف، دعوت مردم به سوی هدایت و رشد و دور کردن آنان از اسباب گمراهی است. لازمه این مطلب آن است که در کنار احکام برائت، قتال، مبارزه و وعده کیفر به محاربان، اگر امیدی هرچند ضعیف به هدایت آنان می رود، به آن ترتیب اثر داده شود.
منظور از امان در سوره توبه
بنابراین، آیه امان در سوره توبه برای رفع اشکالی است که از آیات قبل به ذهن می رسد ، زیرا در آیات قبل خداوند از مشرکان اعلام بیزاری کرده و خطاب به مسلمانان می گوید: «فَاِذَا انسَلَخَ الاَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلوا المُشرِکینَ حَیثُ وجَدتُموهُم وخُذوهُم واحصُروهُم واقعُدوا لَهُم کُلَّ مَرصَد فَاِن تَابوا و اَقَاموا الصَّلوةَ وءاتَوُا الزَّکوةَ فَخَلّوا سَبیلَهُم...» مفاد این آیات که حکایت از شدت برخورد با مشرکان دارد اشکالی را به ذهن می رساند که بنابراین پس از انقضای مهلت، مشرکان فقط دو راه در پیش دارند: یا کشته می شوند یا اسلام می آورند: اما قرآن با تشریع حکم امان این شبهه را می زداید که برای مشرکان راه سوم، یعنی راه اندیشه و تحقیق نیز باز است، زیرا همه معارف دین از ضروریات و بدیهیات نیست تا نیازمند تحقیق و بررسی نباشد و نیز اصول و معارف دین تقلید بردار نیست و بنابراین نیاز به تحقیق و بررسی دارد و حتی اگر محارب و مشرک بخواهد برای آشنایی با اسلام و وضع مسلمانان به بلاد اسلامی سفر کند و برای این جهت استیمان کند مسلمانان باید به او امان دهند تا حجت بر او تمام شود : «و اِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَکَ فَاَجِرهُ حَتّی یَسمَعَ کَلمَ اللّهِ» شاهد وجود این شبهه، روایتی است که از سعید بن جبیر در ذیل آیه نقل شده است: مردی از مشرکان در پی این توّهم که مجبور است اسلام را بپذیرد یا کشته می شود از امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) پرسید: آیا پس از انقضای ۴ ماه می توانیم برای شنیدن سخن خدا یا خواسته دیگری خدمت محمد (صلی الله علیه وآله) برسیم؟ امیرمؤمنان پاسخ دادند: آری، زیرا خداوند متعالی پس از آیات اول سوره برائت می فرماید: «و اِن اَحَدٌ مِنَ المُشرِکینَ استَجارَکَ فَاَجِرهُ...»
صحیح نبودن ادعای نسخ آیه سوره توبه
...
wikifeqh: هدف_از_تشریع_امان