[ویکی فقه] کارهای خارق العاده ای که از پیامبران برای اثبات نبوت صادر می گردد با نام معجزه خوانده می شود، در این مقاله نقش پیامبران در بروز معجزه در کنار فعل خداوند مورد بررسی قرار می گیرد.
آیا پیامبران می توانند معجزه ها را از سوی خودشان و بدون اذن الهی، انجام دهند و اساساً نقش آن ها در رخ دادن معجزه ها چیست؟نه تنها معجزه و کارهای خارق العاده، بلکه هر فعلی که از انسان سر می زند، بدون اذن و اجازه پروردگار نخواهد بود، لیکن کارهای زشت و نافرمانی از دستورهای الهی با اذن تکوینی، یعنی قدرتی که خداوند در اعضا و جوارح انسان قرار داده است، انجام می گیرد و کارهای خوب بر اساس اذن تکوینی و نیز اذن تشریعی پروردگار که در قالب اوامر و نواهی شریعت است، صورت می گیرد. وقوع معجزه ها نیز از این قاعده مستثنی نیست و به طور حتم با اذن الهی و امر او انجام می گیرد.خداوند سبحان در قرآن می فرماید: «وَ ما کانَ لِرَسُول اَنْ یَاْتِیَ باِیَة اِلاّ بِاِذْنِ اللّهِ فَاِذا جاءَ اَمْرُ اللّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ»؛ و هیچ پیامبری حق نداشت معجزه ای جز به فرمان خدا بیاورد. و هنگامی که فرمان خداوند (برای مجازات آن ها) صادر شود، به حق داوری خواهد کرد؛ و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد.در این آیه تصریح شده که صادر شدن معجزه به اذن خدا وابسته است؛ اما باید توجه داشت که وجود شریف پیامبران، واسطه ی تحقق معجزه ها است؛ همان طور که شفاعت، بدون اذن الهی صوت نمی گیرد: «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ» «ما من شفیع الا من بعد اذنه ذلکم الله ربکم فاعبدوه» اما هر کسی هم مقام شفاعت کردن را نخواهد داشت و تنها پیامبران و اولیای الهی دارای این مقام بزرگ هستند.
شروط وقوع معجزه ها
معجزه ها همانند شفاعت و سایر افعال انسان بدون اذن خداوند انجام نمی گیرد، ولی آوردن معجزه از سوی هر کسی ممکن نیست و تنها به واسطه ی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السّلام) (بنابر توسعه در مفهوم معجزه در مورد امامان) تحقق می یابد. وجود شریف و امتیازهای شخصی آنان و رسالت ویژه ای که از جانب پروردگار به آنان داده شده است، نقش مهمی را ایفا می کند؛به بیانی دیگر: وقوع معجزه ها وابسته به دو شرط اساسی است:۱. اراده ی فاعل (خداوند متعال)۲. شایستگی قابل و واسطه (وجود شریف پیامبران). بنابراین نباید تصور شود که معجزه تنها فعل خداوند است و پیامبران هیچ نقشی در تحقق آن ندارند و یا به عکس، تصور شود که معجزه همانند کارهای عادی پیامبران است که در موارد لزوم با خواست و اراده ی آنان تحقق می یابد، بدون آن که خداوند در تحقق آن نقش مستقیم و نزدیکی داشته باشد؛ بلکه ـ همانگونه که گفته شد ـ وقوع هر معجزه ای به فراهم شدن دو شرط اساسی فاعل و قابل وابسته است.
معجزه، فعل الهی یا نبوی
البته می توان از نظرگاه دیگری (با حفظ مطالب فوق) معجزه ها را به دو گونه تقسیم کرد:۱. معجزه هایی که صرفاً فعل خداوند بوده و پیامبر تنها نقش واسطه را دارا است؛۲. معجزه هایی که شخص پیامبر با اذن و قدرت الهی، آن ها را انجام می داده است.نوع اول، مانند کارهایی که قرآن برای حضرت موسی (علیه السّلام) نقل کرده است - مانند نور افشانی دست موسی و یا اژدها شدن عصای او - و یا مانند خود قرآن که بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام است.نوع دوم، مانند کارهای خارق عادت که قرآن برای حضرت عیسی (علیه السّلام) نقل می کند. قرآن به نقل از حضرت عیسی (علیه السّلام) خطاب به بنی اسرائیل می فرماید: «اَنِّی اَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَاَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِاِذْنِ اللّهِ وَ اُبْرِئُ الْاَکْمَهَ وَ الْاَبْرَصَ وَ اُحْیِ الْمَوْتی بِاِذْنِ اللّهِ» ؛ من برای شما از گل، همانند شکل پرنده می سازم و سپس در آن می دمم و به اذن خداوند به صورت پرنده ای درمی آید و کور مادر زاد و مرض پیسی را شفا می دهم و مرده را به اذن خداوند زنده می گردانم.در این آیات حضرت عیسی (علیه السّلام)، ساختن پرنده، شفا دادن کور مادر زاد و مرض پیسی و زنده کردن مرده را به خود نسبت می دهد و آن را عمل خویشتن معرفی می کند، ولی با اذن خداوند و قدرتی که پروردگار در اختیار او قرار داده است.
آیا پیامبران می توانند معجزه ها را از سوی خودشان و بدون اذن الهی، انجام دهند و اساساً نقش آن ها در رخ دادن معجزه ها چیست؟نه تنها معجزه و کارهای خارق العاده، بلکه هر فعلی که از انسان سر می زند، بدون اذن و اجازه پروردگار نخواهد بود، لیکن کارهای زشت و نافرمانی از دستورهای الهی با اذن تکوینی، یعنی قدرتی که خداوند در اعضا و جوارح انسان قرار داده است، انجام می گیرد و کارهای خوب بر اساس اذن تکوینی و نیز اذن تشریعی پروردگار که در قالب اوامر و نواهی شریعت است، صورت می گیرد. وقوع معجزه ها نیز از این قاعده مستثنی نیست و به طور حتم با اذن الهی و امر او انجام می گیرد.خداوند سبحان در قرآن می فرماید: «وَ ما کانَ لِرَسُول اَنْ یَاْتِیَ باِیَة اِلاّ بِاِذْنِ اللّهِ فَاِذا جاءَ اَمْرُ اللّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ»؛ و هیچ پیامبری حق نداشت معجزه ای جز به فرمان خدا بیاورد. و هنگامی که فرمان خداوند (برای مجازات آن ها) صادر شود، به حق داوری خواهد کرد؛ و آنجا اهل باطل زیان خواهند کرد.در این آیه تصریح شده که صادر شدن معجزه به اذن خدا وابسته است؛ اما باید توجه داشت که وجود شریف پیامبران، واسطه ی تحقق معجزه ها است؛ همان طور که شفاعت، بدون اذن الهی صوت نمی گیرد: «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ» «ما من شفیع الا من بعد اذنه ذلکم الله ربکم فاعبدوه» اما هر کسی هم مقام شفاعت کردن را نخواهد داشت و تنها پیامبران و اولیای الهی دارای این مقام بزرگ هستند.
شروط وقوع معجزه ها
معجزه ها همانند شفاعت و سایر افعال انسان بدون اذن خداوند انجام نمی گیرد، ولی آوردن معجزه از سوی هر کسی ممکن نیست و تنها به واسطه ی پیامبران و امامان معصوم (علیهم السّلام) (بنابر توسعه در مفهوم معجزه در مورد امامان) تحقق می یابد. وجود شریف و امتیازهای شخصی آنان و رسالت ویژه ای که از جانب پروردگار به آنان داده شده است، نقش مهمی را ایفا می کند؛به بیانی دیگر: وقوع معجزه ها وابسته به دو شرط اساسی است:۱. اراده ی فاعل (خداوند متعال)۲. شایستگی قابل و واسطه (وجود شریف پیامبران). بنابراین نباید تصور شود که معجزه تنها فعل خداوند است و پیامبران هیچ نقشی در تحقق آن ندارند و یا به عکس، تصور شود که معجزه همانند کارهای عادی پیامبران است که در موارد لزوم با خواست و اراده ی آنان تحقق می یابد، بدون آن که خداوند در تحقق آن نقش مستقیم و نزدیکی داشته باشد؛ بلکه ـ همانگونه که گفته شد ـ وقوع هر معجزه ای به فراهم شدن دو شرط اساسی فاعل و قابل وابسته است.
معجزه، فعل الهی یا نبوی
البته می توان از نظرگاه دیگری (با حفظ مطالب فوق) معجزه ها را به دو گونه تقسیم کرد:۱. معجزه هایی که صرفاً فعل خداوند بوده و پیامبر تنها نقش واسطه را دارا است؛۲. معجزه هایی که شخص پیامبر با اذن و قدرت الهی، آن ها را انجام می داده است.نوع اول، مانند کارهایی که قرآن برای حضرت موسی (علیه السّلام) نقل کرده است - مانند نور افشانی دست موسی و یا اژدها شدن عصای او - و یا مانند خود قرآن که بزرگ ترین معجزه پیامبر اسلام است.نوع دوم، مانند کارهای خارق عادت که قرآن برای حضرت عیسی (علیه السّلام) نقل می کند. قرآن به نقل از حضرت عیسی (علیه السّلام) خطاب به بنی اسرائیل می فرماید: «اَنِّی اَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَاَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِاِذْنِ اللّهِ وَ اُبْرِئُ الْاَکْمَهَ وَ الْاَبْرَصَ وَ اُحْیِ الْمَوْتی بِاِذْنِ اللّهِ» ؛ من برای شما از گل، همانند شکل پرنده می سازم و سپس در آن می دمم و به اذن خداوند به صورت پرنده ای درمی آید و کور مادر زاد و مرض پیسی را شفا می دهم و مرده را به اذن خداوند زنده می گردانم.در این آیات حضرت عیسی (علیه السّلام)، ساختن پرنده، شفا دادن کور مادر زاد و مرض پیسی و زنده کردن مرده را به خود نسبت می دهد و آن را عمل خویشتن معرفی می کند، ولی با اذن خداوند و قدرتی که پروردگار در اختیار او قرار داده است.
wikifeqh: نقش_پیامبران_در_معجزه