نایکسان میباشد
برزنها و کوی ها و ناحیه ها ومنطقه ها هرکدام به آدابی و رسوماتی می باشند ؛
۱ - دختران هر منطقه ای با دختران دیگر منطقه ها یکی نیستند.
۲ - پسران هیچ برزنی با پسران دیگر برزنها یکی نمی باشند.
۳_مردان هیچ برزنی مانند مردان دیگر برزنها نیستند.
... [مشاهده متن کامل]
۳_ زنان هیچ برزنی مانند زنان دیگر برزنها نیستند.
زبان وذهن هر برزنی بازبان وذهن دیگر برزنها در هر جایگاهی ناکسان میباشند.
آداب ورسوم هر برزن ویژهء آن برزن است.
کشور ها استانها و قاره نیز در ادبیات زندگی جورواجورند.
واینها خود رمز وراز کوی ها وبرزنها در تاریخ وجغرافیای خود میباشند.
واژه منطقه
معادل ابجد 204
تعداد حروف 5
تلفظ mantaqe
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: مِنطقَة، جمع: مناطق]
مختصات ( مِ طَ قِ ) [ ع . منطقة ] ( اِ. )
آواشناسی mantaqe
الگوی تکیه WWS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
منطقه: هم سنگ های پهلویگ این واچ هستند:
( District, province ) : ( Pāygōs ) : ( 𐬞𐬁𐬌𐬌𐬔𐬋𐬯. ) : پآیگوس.
( kust ) : ( 𐬐𐬎𐬯𐬝. ) :کوست.
( Zand ) : ( 𐬰 𐬀𐬥𐬛. ) : زند.
( Awestām ) : ( 𐬀𐬎𐬎𐬉𐬯𐬙𐬁𐬨. ) : اَوِستآم.
جناب آدینات
با درود به شما
در زمان اشکانی به ویژه در نیمه نخست آن، رواج فرهنگ یونانی چشمگیر بود؛ واژه ای که شما آورده اید ( zonos ) هم به گمان بسیار واژه ای یونانی ست که همکنون نیز به دیس zone در زبان انگلیک دیده می شود.
همتای پارسی واژه ی عربی منطقه، واژه ی زونوس zonus می باشد که در پارتی zonos خوانده می شده است.
نه جناب نطری! به جای کشورهای منطقه نمی توان گفت یا نوشت: کشورهای هم سامان؛ زیرا سامان با آنکه تنها آرش منطقه نیست و کاربرد آن در این یا آن باره نیز روا نیست؛ ولی در بسیاری باره ها می تواند بجای منطقه بکار برود؛ یا گوش مان به شنیدن آن خو نگرفته یا بسان برخی ملانقطی ها باید همه چیز را واژه به واژه ( تخت اللفظی ) به پارسی برگرداند که از دید من، نادرست ترین شیوه در برگردان از زبانی به زبانی دیگر است. درباره ی آن یادداشتی جداگانه از گذشته دارم که در همین واژه نامه نیز جایی به بخشی از آن اشاره ای نموده ام. چنانچه آن را یافتم، همه ی آن را در اینجا خواهم گنجاند که چرایی آن را روشن تر می کند؛ ولی چون یک نمونه در پرسش و پاسخ پندارآمیزی کوتاه:
... [مشاهده متن کامل]
ــ آقا در این ولایت شما نه از نان نشانی هست؛ نه از آب!
ــ بله! شوربختانه چنین پیش آمده؛ این سامان ( همانا منطقه بزبان کژ و کوله ی کژدم گزیده ی پارسی عربی! ) زمانی دورتر آباد بود؛ ولی از زمان پیدایش و گسترش موش های بیش از اندازه چاق و چله شده ( همانا خرموش ها ) بی سر و سامان شده است.
جز برابرهای گفته شده در بالا، نیسنگ هم گفته شده.
neighborhood
بوم، بوم و بر
بوم و بوم و بر به چم منطقه، ناحیه و سرزمین در سروده های سرایندگان:
بفرمود تا قیصر روم را / بیارند سالار آن بوم را ( فردوسی )
دل خزینه تست شاید کاندر او از بهر وی / بام و بوم از علم سازی، وز خرد پرهون کنی ( ناصرخسرو ) [پرهون = دایره]
... [مشاهده متن کامل]
بر خاک فکن قطره ای از آب دو لعل / تا بوم وبَرِ زمانه جان آرد بار ( سعدی )
و. . .
بومی = اهل محل، ناحیه یا سرزمین
پهنه، گستره
در پارسی میانه به منطقه کوست می گفتند
و در زمان خسرو انوشیروان ایران چهار کوست شده است
کویاد= منطقه شهرداری
نمونه:
کویاد قیطریه در تهران است.
هم سامان= منطقه، کشورهای هم سایه .
نمونه:
شایسته است به جای زبان زد ( ( هم سامان خاورمیانه ) ) گوییم
( ( ایرانویچ ) ) .
واژه ی کویاد بجای واژه ی منطقه بهتره
با نکته سرور سامیار من آویستام رو بهتر میدونم چون پهلوی به پارسی امروز نزدیکتره و با قاعده های پارسی امروز پهلوی بیشتر جور در میاد
سرور بزرگمهر درود به گفته شما به نگر من بهتر است بنویسیم به جای کشورهای منطقه کشورهای هم سامان
منطقه : طرف ، فضا ، زمین ، حوزه
سامان
در کنار برابرهای یاد شده در بالا که برخی از آن ها را با چشم پوشی درخور می توان بجای �منطقه� بکار برد، واژه ی پارسی �سامان� به باور من از همه باریک تر است و دامنه ی کاربردی گسترده تر دارد.
منطقه امن= comfort zone
مکان، جا، اطراف
واژه پیشنهادی " کویاد koyad " از واژه کوی با پسوند جا و مکان " اد" به چم جای کوی و برزن ، در ایران هر شهر به چند بخش تقسیم می شود که عبارتند از: کوچه ، کوی یا برزن ( محله ) ، کویاد ( منطقه ) .
Area. Region
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
دِویپ devip ( سنسکریت: دْویپَ )
آویستام ( پهلوی: اَوِیستام )
چَگرا ( سنسکریت: چَکرَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)