[ویکی فقه] مناظره حجاج و سعید بن جبیر، مناظره ای در مورد ایمان و محبت سعید به اهل بیت (علیهم السّلام) بود که با پاسخ های کوبنده سعید، حجاج وی را به شهادت رساند اما طولی نکشید که بدعای سعید حجاج دیوانه شده و به درک واصل شد.
«سعید بن جُبَیر» از شیعیان خالص و ارادتمندان حضرت سجاد (علیه السّلام) و همواره از محضر آن حضرت استفاده می نمود، و آن حضرت همواره درباره اش دعا می کرد.سعید از شاگردان «عبدالله بن عباس» بود و علم حدیث و تفسیر و قرائت را نزد او تکمیل کرد و مردی دانشمند و عالم شد.
عقیده سعید بن جبیر
«سعید بن جبیر» اعتقاد به امامت حضرت زین العابدین (علیه السّلام) داشت و ثنای آنجناب بسیار می گفت و به این سبب حجاج لعین او را شهید کرد. چون سعید را به نزد آن ملعون بردند گفت: «توئی شقی بن کُسَیر؟»سعید گفت: «مادر من نام مرا بهتر از تو می دانست و او مرا سعید بن جبیر نام نهاد.» هم تو و هم مادرت، هر دو شقی هستید. فقط خداوند، غیب را می داند و او غیر از توست. حجاج: باید در دنیا به آتش سوزانده شوی. سعید: اگر می دانستم که عذاب با آتش به دست توست، تو را به عنوان خدا می پرستیدم.
سوال و جواب های حجاج و سعید
حجاج: نظرت در مورد محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) چیست؟ سعید: او پیامبر رحمت است. حجاج: چه گوئی در شان علی؟ آیا او را در بهشت می دانی یا جهنم؟اگر داخل بهشت یا جهنم شوم و اهل بهشت و جهنم را ببینم، اهلشان را خواهم شناخت. حجاج: چه می گوئی در حق ابوبکر و عمر؟ سعید: مرا بر ایشان وکیل نکرده اند. حجاج: کدامیک از خلفاء را بیشتر دوست داری؟ سعید: هر یک از ایشان که نزد خالق من پسندیده تراند. حجاج: کدامیک نزد خالق پسندیده تر است؟سعید: این علم نزد کسی است که آشکار و پنهان ایشان را می داند. حجاج: نمی خواهم به من راست بگوئی. سعید: نمی خواهم به تو دروغ بگویم.حجاج: چرا نمی خندی؟ سعید: آیا مخلوقی که از خاک و گِل آفریده شده و آتش او را خواهد سوزاند می خندد؟! حجاج: پس چرا ما می خندیم؟ سعید: قلوب یکسان نیستند.
توطئه حجاج
...
«سعید بن جُبَیر» از شیعیان خالص و ارادتمندان حضرت سجاد (علیه السّلام) و همواره از محضر آن حضرت استفاده می نمود، و آن حضرت همواره درباره اش دعا می کرد.سعید از شاگردان «عبدالله بن عباس» بود و علم حدیث و تفسیر و قرائت را نزد او تکمیل کرد و مردی دانشمند و عالم شد.
عقیده سعید بن جبیر
«سعید بن جبیر» اعتقاد به امامت حضرت زین العابدین (علیه السّلام) داشت و ثنای آنجناب بسیار می گفت و به این سبب حجاج لعین او را شهید کرد. چون سعید را به نزد آن ملعون بردند گفت: «توئی شقی بن کُسَیر؟»سعید گفت: «مادر من نام مرا بهتر از تو می دانست و او مرا سعید بن جبیر نام نهاد.» هم تو و هم مادرت، هر دو شقی هستید. فقط خداوند، غیب را می داند و او غیر از توست. حجاج: باید در دنیا به آتش سوزانده شوی. سعید: اگر می دانستم که عذاب با آتش به دست توست، تو را به عنوان خدا می پرستیدم.
سوال و جواب های حجاج و سعید
حجاج: نظرت در مورد محمد (صلی الله علیه و آله وسلّم) چیست؟ سعید: او پیامبر رحمت است. حجاج: چه گوئی در شان علی؟ آیا او را در بهشت می دانی یا جهنم؟اگر داخل بهشت یا جهنم شوم و اهل بهشت و جهنم را ببینم، اهلشان را خواهم شناخت. حجاج: چه می گوئی در حق ابوبکر و عمر؟ سعید: مرا بر ایشان وکیل نکرده اند. حجاج: کدامیک از خلفاء را بیشتر دوست داری؟ سعید: هر یک از ایشان که نزد خالق من پسندیده تراند. حجاج: کدامیک نزد خالق پسندیده تر است؟سعید: این علم نزد کسی است که آشکار و پنهان ایشان را می داند. حجاج: نمی خواهم به من راست بگوئی. سعید: نمی خواهم به تو دروغ بگویم.حجاج: چرا نمی خندی؟ سعید: آیا مخلوقی که از خاک و گِل آفریده شده و آتش او را خواهد سوزاند می خندد؟! حجاج: پس چرا ما می خندیم؟ سعید: قلوب یکسان نیستند.
توطئه حجاج
...
wikifeqh: مناظره_حجاج_و_سعید_بن_جبیر