ممنوعیت شکنجه در شریعت اسلام

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ممنوعیت شکنجه یکی از مهم ترین هنجارهای مقبول و به رسمیت شناخته شده در جامعه بین الملل می باشد که با پیدایش و شکل گیری نظام مدرن حقوق بشری در اسناد مدون مورد تایید قرار گرفته و ابزارهایی جهت حمایت از افراد در مقابل این اقدام ضد بشری (شکنجه) تدارک دیده شده است. بررسی این مساله که موضع شریعت اسلامی در قبال شکنجه چیست و روی کرد (به طور خاص فقه شیعی) در قبال این موضوع چگونه تبیین می گردد به عنوان یکی از مسائل مهم در عرصه بین المللی و ملی محسوب می شود که دارای آثار علمی و عملی فراوانی بوده و لذا باید به گونه ای جدی مورد توجه قرار گرفته و ابعاد مختلف و مسائل گوناگون مرتبط با این موضوع نیز به طور دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. آنچه در این مختصر ارایه می شود، صرفا اشاره ای کوتاه و گذرا به این مساله از منظر فقهی است.
در مصطلحات و الفاظ فقهی از شکنجه غالبا با واژه «التعذیب» بحث می شود. از لحاظ لغوی واژه «التعذیب» مصدر عذب، یعذب بوده و اصل عذاب در کلام عرب به معنی ضرب (زدن) می باشد و درتمامی عقوبت هایی که همراه درد و رنجاند به کار برده می شوند. این واژه برای بیان امور شاقه و بسیار سخت و دشوار عاریه گرفته شده است. المناوی هم این واژه را به معنی کثرت ضرب به وسیله شلاق تعریف کرده است. هر چند مفهوم و معنی التعذیب (شکنجه) از لحاظ لغوی و عرفی آشکار بوده اما واژه مزبور دارای مصطلح شرعی یا فقهی نیست و لذا تعریف اصطلاحی از این واژه را در فقه نمی توان یافت. بنابراین تنها با مراجعه به کتاب های لغت یا تفسیر می توان به یک بیان و تعریف لغوی از واژه مزبور دست یافت. به این ترتیب نمی توان ادعا نمود که هر جا در فقه عنوان تعذیب، ایذاء و.... به کار برده می شود مراد از آنها لزوما شکنجه به معنی مصطلح حقوقی بوده و دقیقا بر این عنوان تطبیق می نماید. اما برخی از مصادیقی که منطبق بر این مصطلح حقوقی اند را می توان ذیل چنین عناوینی مشاهده نمود.
جایگاه شکنجه در فقه
جایگاه و محل بحث از شکنجه در فقه چندان روشن نبوده؛ زیرا بسیاری از فقها اصلا چنین بحثی را مطرح نکرده اند و برخی آن را نه به عنوان مساله و موضوعی مستقل، بلکه به عنوان امری فرعی و تبعی به شکلی اجمالی در خلال مباحث مختلفی چون کتاب الجهاد، کتاب التعزیرات، کتاب القصاص، کتاب الحدود و.... مطرح نموده اند.غالب مباحثی که پیرامون واژه تعذیب در فقه مطرح شده، مربوط به تعذیب الحیوان بوده که در اینجا نیز مطابق داب فقها بیشتر مساله تعذیب از لحاظ حکمی تبیین شده است.بنابراین در تبیین موضع فقها در قبال مساله شکنجه در ذیل عناوینی چون التعذیب، ایذاء و...... توجه به تفکیک خاص ضرورت دارد و آن تفکیک این که واژگان مزبور گاهی برای بیان نوع روابط بین افراد با یکدیگر یا افراد با حیوانات و گاهی برای بیان روابط بین دولت (حاکم، حاکمیت و حکومت) با افراد بکار گرفته می شود، لذا همواره مراد از تعذیب و کلمات مشابه در کلام فقها شکنجه مصطلح به معنای حقوقی (حقوق بشری) نیست.
شکنجه از منظر فقهی
به طور کلی تعذیب و ایذاء انسان نسبت به انسان دیگری به عنوان اولی در شرع، حرام بوده و نزد عقل و عقلاء قبیح و ظلم است و بنابراین هیچ کس نباید دیگر افراد بشر را به هر شکلی مورد عذاب و اذیت قرار دهد. این موضع گیری کلی در قبال تعذیب حکم تمامی فقها بوده و بر آن دلایل نقلی و عقلی متعددی اقامه می نمایند. چنین موضعی به شکل کلی شامل دو شق اول مصداق تعذیب (یعنی تعذیب انسان نسبت به انسان دیگر و انسان نسبت به حیوان) و شق اخیر آن (یعنی تعذیب افراد توسط دولت با عوامل دولتی) یا به طور دقیق تر تعذیب به معنای شکنجه به عنوان مصطلحی حقوقی می شود اما وقتی به گونه ای دقیق، نظر فقها در ارتباط با حکم شکنجه (به معنی اصطلاحی) را ملاحظه می نماییم با دو روی کرد متفاوت مواجه می شویم؛نخست روی کرد فقهایی که شکنجه افراد توسط حاکم (دولت) را تنها در برخی موارد خاص جایز می دانند. دوم روی کرد فقهایی که ممنوعیت و حرمت شکنجه را به طور مطلق دانسته و در هیچ شرایطی بهره گیری از چنین شیوه ای را مجاز ندانسته و آن را حرام می دانند.
← تفاوت نظرات فقها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس