محتشم کاشانی
لغت نامه دهخدا
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز جهان
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان گریه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین
پرورده کنار رسول خدا حسین.
رجوع به مجمعالفصحا ج 2 ص 36 و تحفه سامی ص 190 و فهرست کتابخانه سپهسالار ج 2 ص 327 و تاریخ عصر حافظ ج 1، یج و سبک شناسی ملک الشعراء بهار ج 3 ص 256 و آتشکده آذر ص 242 و تاریخ ادبیات ادوارد براون شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] سید کمال الدین علی، فرزند خواجه میراحمد کاشانی، متخلص به محتشم در حدود سال (۹۰۵) هجری قمری در کاشان متولد شد؛ اما ذبیح الله صفا اصل او را از نراق دانسته است.
سید کمال الدین علی، فرزند خواجه میراحمد کاشانی، متخلص به محتشم در حدود سال (۹۰۵) هجری قمری در کاشان متولد شد؛ اما ذبیح الله صفا اصل او را از نراق دانسته است. وی به سال (۹۶۶) هجری قمری در زادگاه خود، رخت به سرای باقی برد. مدفن وی در کاشان مشهور است و حتی محله ای که این مدفن در آن است به نام محله ی محتشم شهرت دارد.
خویشان
در سروده های محتشم اشاراتی هم به نام و هم بی نام به خویشان و کسان خود دارد. یکی از آنها، اشاره ای است به همسرش که محتشم با این همسر بیش از یک سال زندگی نکرد و به سبب این که فرزندی از همسرش به دست نیاورد کارشان منجر به جدایی شده و تا آخر عمر دیگر محتشم متأهل نگردید و مجرد زیست. محتشم در ابیات شماره ی سی ودو دیوان شیبیه می گوید، این ازدواج به سبب عقیم بودن خود، کاری بس بیهوده و هوس آمیز بوده و از این عمل اظهار ندامت می کند:سخنی دارم و دارم طمع آن که بر آن ••• گذری چون به سعادت نفتد در ادراجمتأهل شدن من چو قیاسی است عقیم ••• که از آن عقم بود در تتق غیب انتاجغیر بی حاصلی و بوالهوسی هیچ نبود ••• ازدواج من دیوانه و ترتیب دواج محتشم اشاره ای در ابیات خود به برادرزاده اش دارد که او برایش بسیار محترم و عزیز بوده و از وی با عنوان قرة العین یاد کرده:قرة العین من آن اختر برج اخوی ••• هم نیامد که سراجم شود از وی وهاج
سفرها
محتشم در سال های پایانی عمر دچار بیماری دردناک و کسل کننده ی پا بود و به طور یقین می توان گفت که از سال ۹۷۴ هجری قمری تا پایان عمر به هیچ سفری نرفته است، پس سفرهای او مربوط به سال های قبل از ۹۷۴ هجری قمری بوده است. محتشم آرزوی سفری به هندوستان داشته است که هیچ گاه نتوانسته است به آن جامه ی عمل بپوشاند و نشانه هایی از اندوه و تاسف محتشم را در قسمت هایی از سروده هایش که به هند ارسال کرده است می توان به آسانی دید. محتشم خوب می دانسته که اگر توفیق چنین سفری نصیبش می شد و می توانست خود را به هندوستان برساند، ترقی بیشتری در دستگاه پادشاهی اکبرشاه گورکانی می کرد و از زندگی بهتر و مرفه تری برخوردار می شد. ضمن اینکه خود بر این حقیقت واقف بود که در عصر خود، شاعری کم نظیر است و اولیای امور حکومت هند به ویژه عبدالرحیم خان خانان، در هند حرمت و احترام و قدر چنین شخصیت هایی را بیش از دستگاه صفوی در ایران داشتند و از این جهت محتشم که خود را در ایران کم مقدار می دید آرزوی رفتن به هند را داشته است.وی در بیت زیر از دیوان شیبیه به تلخی می نالد و از اینکه به علت فقر و بی درمی باید شعر خود را روانه ی هندوستان کند:ادبار بین که بی درمی چون من از عراق ••• نظمی روانه به جانب هندوستان کند
زمین گیر شدن
...
سید کمال الدین علی، فرزند خواجه میراحمد کاشانی، متخلص به محتشم در حدود سال (۹۰۵) هجری قمری در کاشان متولد شد؛ اما ذبیح الله صفا اصل او را از نراق دانسته است. وی به سال (۹۶۶) هجری قمری در زادگاه خود، رخت به سرای باقی برد. مدفن وی در کاشان مشهور است و حتی محله ای که این مدفن در آن است به نام محله ی محتشم شهرت دارد.
خویشان
در سروده های محتشم اشاراتی هم به نام و هم بی نام به خویشان و کسان خود دارد. یکی از آنها، اشاره ای است به همسرش که محتشم با این همسر بیش از یک سال زندگی نکرد و به سبب این که فرزندی از همسرش به دست نیاورد کارشان منجر به جدایی شده و تا آخر عمر دیگر محتشم متأهل نگردید و مجرد زیست. محتشم در ابیات شماره ی سی ودو دیوان شیبیه می گوید، این ازدواج به سبب عقیم بودن خود، کاری بس بیهوده و هوس آمیز بوده و از این عمل اظهار ندامت می کند:سخنی دارم و دارم طمع آن که بر آن ••• گذری چون به سعادت نفتد در ادراجمتأهل شدن من چو قیاسی است عقیم ••• که از آن عقم بود در تتق غیب انتاجغیر بی حاصلی و بوالهوسی هیچ نبود ••• ازدواج من دیوانه و ترتیب دواج محتشم اشاره ای در ابیات خود به برادرزاده اش دارد که او برایش بسیار محترم و عزیز بوده و از وی با عنوان قرة العین یاد کرده:قرة العین من آن اختر برج اخوی ••• هم نیامد که سراجم شود از وی وهاج
سفرها
محتشم در سال های پایانی عمر دچار بیماری دردناک و کسل کننده ی پا بود و به طور یقین می توان گفت که از سال ۹۷۴ هجری قمری تا پایان عمر به هیچ سفری نرفته است، پس سفرهای او مربوط به سال های قبل از ۹۷۴ هجری قمری بوده است. محتشم آرزوی سفری به هندوستان داشته است که هیچ گاه نتوانسته است به آن جامه ی عمل بپوشاند و نشانه هایی از اندوه و تاسف محتشم را در قسمت هایی از سروده هایش که به هند ارسال کرده است می توان به آسانی دید. محتشم خوب می دانسته که اگر توفیق چنین سفری نصیبش می شد و می توانست خود را به هندوستان برساند، ترقی بیشتری در دستگاه پادشاهی اکبرشاه گورکانی می کرد و از زندگی بهتر و مرفه تری برخوردار می شد. ضمن اینکه خود بر این حقیقت واقف بود که در عصر خود، شاعری کم نظیر است و اولیای امور حکومت هند به ویژه عبدالرحیم خان خانان، در هند حرمت و احترام و قدر چنین شخصیت هایی را بیش از دستگاه صفوی در ایران داشتند و از این جهت محتشم که خود را در ایران کم مقدار می دید آرزوی رفتن به هند را داشته است.وی در بیت زیر از دیوان شیبیه به تلخی می نالد و از اینکه به علت فقر و بی درمی باید شعر خود را روانه ی هندوستان کند:ادبار بین که بی درمی چون من از عراق ••• نظمی روانه به جانب هندوستان کند
زمین گیر شدن
...
wikifeqh: محتشمِ_کاشانی
[ویکی شیعه] علی مُحْتَشَم کاشانی (۹۰۵ -۹۹۶ ه ق)، ملقب به کمال الدین و فرزند خواجه میراحمد کاشانی، شاعر عهد صفوی (سده دهم) است.
معروف ترین اثرش، ترکیب بند اوست که در ایام عزاداری سید الشهدا «ع»، مساجد، تکایا و مجالس سوگواری را با کتیبه های منقوش به این اشعار، سیاهپوش می کنند. این ترکیب بند در دوازده بند، سروده شده و پس از او شاعران بسیاری در استقبال از این ترکیب بند شعر سروده اند. او در کاشان به بزازی یا شَعربافی مشغول بوده است. محتشم کاشانی در ۹۱ سالگی درگذشت و در زادگاهش، کاشان دفن شد.
شمس الشعرای کاشانی، حسان العجم، مولانا سید کمال الدّین علی، فرزند خواجه میر احمد کاشانی متخلّص به محتشم، شاعر اوایل عهد صفوی و از معاصرین شاه طهماسب صفوی است. او در حدود سال ۹۰۵ ه ق. در کاشان متولّد شد، نزدیک به ۹۱ سال زیست و به سال ۹۹۶ هجری در زادگاه خود، رخت به سرای باقی برد. محتشم، پس از تحصیل مقدمات علوم زمان خود به «شعربافی» پرداخت که در اشعار عدیده ای به حرفۀ خود اشاره کرده است. مدفن وی در کاشان به «محلّۀ محتشم» شهرت دارد.
محتشم به دلیل درد مزمن پا، سفرهای زیادی نداشته ولی در شمار سفرهای او، چند سفر به اصفهان، عتبات عالیات و خراسان را نوشته اند. قصاید او در این سفرها خواندنی است.
شمس الشعرای کاشانی، حسان العجم، مولانا سید کمال الدّین علی، فرزند خواجه میر احمد کاشانی متخلّص به محتشم، شاعر اوایل عهد صفوی و از معاصرین شاه طهماسب صفوی است. او در حدود سال ۹۰۵ ه ق. در کاشان متولّد شد، نزدیک به ۹۱ سال زیست و به سال ۹۹۶ هجری در زادگاه خود، رخت به سرای باقی برد. محتشم، پس از تحصیل مقدمات علوم زمان خود به «شعربافی» پرداخت که در اشعار عدیده ای به حرفۀ خود اشاره کرده است. مدفن وی در کاشان به «محلّۀ محتشم» شهرت دارد.
محتشم به دلیل درد مزمن پا، سفرهای زیادی نداشته ولی در شمار سفرهای او، چند سفر به اصفهان، عتبات عالیات و خراسان را نوشته اند. قصاید او در این سفرها خواندنی است.
wikishia: محتشم_کاشانی
[ویکی اهل البیت] کمال الدین علی محتشم کاشانی شاعر ایرانی عهد صفویه و معاصر با شاه طهماسب اول است. وی در سال ۹۰۵ هجری قمری در کاشان زاده شد و بیشتر دوران زندگی خود را در این شهر گذراند.
نام پدرش خواجه میراحمد بود. کمال الدین در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت. معروفترین اثر وی دوازده بند مرثیه ای است که در شرح واقعه کربلا سروده است. مرثیه دیگری نیز در مرگ برادر جوان خود سروده که بسیار سوزناک است.
مجموعه ای از غزلیات عاشقانه با نام «جلالیه» نیز از وی باقی مانده است. وی در ربیع الاول سال ۹۹۶ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۰ هجری قمری) در کاشان درگذشت.
شمس الشعرا، محتشم کاشانی، شاعر اوایل عهد صفوی که بیشتر به سرودن مدایح و مراثی اهل بیت پیامبر می پرداخت، وی در سال 996 هجری بدرود حیات گفت.
از آثار برجسته و معروف وی، ترکیب بند پرسوز و محتوای اوست که در ایام عزاداری سیدالشهدا علیه السلام مساجد، تکایا و مجالس سوگواری را با کتیبه هایی که این اشعار، بر روی آنها نقش بسته است، سیاهپوش می کنند.
شهرت محتشم، بیشتر به خاطر همین ترکیب بند او درباره حادثه عاشوراست که در دوازده بند، سروده شده و بارها به صورت های مختلف چاپ شده است. دیگران هم به تبعیت از او، به سرودن ترکیب بندهایی درباره حماسه کربلا پرداخته اند. بند اول از ترکیب بند محتشم چنین است:
نام پدرش خواجه میراحمد بود. کمال الدین در نوجوانی به مطالعه علوم دینی و ادبی معمول زمان خود پرداخت. معروفترین اثر وی دوازده بند مرثیه ای است که در شرح واقعه کربلا سروده است. مرثیه دیگری نیز در مرگ برادر جوان خود سروده که بسیار سوزناک است.
مجموعه ای از غزلیات عاشقانه با نام «جلالیه» نیز از وی باقی مانده است. وی در ربیع الاول سال ۹۹۶ هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۰ هجری قمری) در کاشان درگذشت.
شمس الشعرا، محتشم کاشانی، شاعر اوایل عهد صفوی که بیشتر به سرودن مدایح و مراثی اهل بیت پیامبر می پرداخت، وی در سال 996 هجری بدرود حیات گفت.
از آثار برجسته و معروف وی، ترکیب بند پرسوز و محتوای اوست که در ایام عزاداری سیدالشهدا علیه السلام مساجد، تکایا و مجالس سوگواری را با کتیبه هایی که این اشعار، بر روی آنها نقش بسته است، سیاهپوش می کنند.
شهرت محتشم، بیشتر به خاطر همین ترکیب بند او درباره حادثه عاشوراست که در دوازده بند، سروده شده و بارها به صورت های مختلف چاپ شده است. دیگران هم به تبعیت از او، به سرودن ترکیب بندهایی درباره حماسه کربلا پرداخته اند. بند اول از ترکیب بند محتشم چنین است:
wikiahlb: محتشم_کاشانی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید