[ویکی فقه] از قرآن کریم و کلام معصومین (علیهم السّلام) استفاده می شود که دین، پدیده ای فراگیر است که همه ابعاد فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی و بالاخره دنیا و آخرت انسان را در بر می گیرد. شریعت عبارت است از مجموعه ای از احکام ثابت و متغیر که بر اصول اعتقادی تردیدناپذیر و یقینی مبتنی است. دستیابی بدان اصول هم از راه عقل نظری و علم حصولی ممکن است و هم از راه شهود و علم حضوری.
پیشرفت های علوم تجربی و رشد سریع فنون و تکنیک در دو قرن اخیر از یک سو، و نارسایی مفاهیم کلامی و احیاناً تعارض ادیان اهل کتاب با دستاوردهای دانش های تجربی از سوی دیگر، دین باوران غربی را که بیشتر به مسیحیت گرویده بودند با مسائل و مشکلات انبوه و دشواری مواجه ساخت. هر یک از نحله های مذهبی یا فلسفی در مقابل این تهاجم گسترده به مقابله یا واکنش پرداختند و در این جنگ و گریز، نگرش های معرفت شناختی، مذهبی و الهیاتی نوین و گوناگونی به ظهور رسید. ویژگی برجسته غالب آن نگرش ها عقب نشینی از دعاوی و باورهای جزمی مسیحیت و یهودیت و دیگر ادیان آمیخته با خرافات بود و در نتیجه، حتی توانایی عقل انسان برای اثبات باورهای حق و یقینی ادیان الهی همچون اعتقاد به وجود خداوند متعال و مانند آن زیر سؤال رفت.
← عقل عملی
مساله قلمرو دین به لحاظ تاریخی در میان مسلمانان تا انقلاب مشروطیت و شاید کمی پیش تر، قابل تعقیب می باشد و این مبحث تنها از جهت دوّم در میان مسلمانان مطرح شده است. مشکلات معرفت شناختی یا غیر آن، به دلیل فطری بودن اسلام و مصون ماندن آن از تحریف و به دلیل قدرت تحلیل عقلانی قوی، در مکتبهای فلسفی و کلامی کمتر مطرح شده و یا اصلاً مطرح نشده است. از آنجا که پاسداران سنگرهای فرهنگی اسلام برای دفاع از باورهای دینی نه به ارعاب و شکنجه روی آورده اند و نه به شیوه های نادرست تحقیق، احساس نیاز یا فرصت و مجال کمتری برای روی آوردن اندیشمندان اسلامی به چنین نگرشهایی بوده است. افزون بر آن، اگر مساله قلمرو دین صرفاً از لحاظ سیاسی و اجتماعی مطرح شده است، می توان گفت که عمدتاً عواملی خارجی وجود دارد. استعمارگران با تبلیغات و با کمک عوامل نفوذی خود به برخی از رجال این مملکت در قرن اخیر باوراندند که دین در امور سیاسی دخالتی ندارد و سکولاریسم و جدایی دین از سیاست را عملاً بر آنها تحمیل کردند. احتمالاً عوامل داخلی و روانی ـ همچون شکست های پیاپی در انقلابهای عظیم مردمی برای احیای عدالت و دیگر ارزشهای دینی ـ بی تاثیر نبوده است ولی عمدتاً نقش بیگانگان را در ترویج چنین اندیشه ای نمی توان از نظر دور داشت. حضرت امام خمینی این پدیده شوم و متعفن را در جامعه وارفته و افسرده آن روز می دید و در صدد اصلاح آن برآمد. به نظر می رسد مهمترین نقش حضرت امام در مورد مبحث قلمرو دین احیای اندیشه ناب محمّدی (صلی الله علیه وآله وسلّم) مبنی بر عدم جدایی دین از سیاست و زدودن آن افکار انحرافی از اذهان اندیشمندان، صاحب نظران و بالاخره توده مردم بود. برجسته ترین نقش امام موفقیت ایشان در بازسازی اندیشه ها بود. آنگاه که اندیشه ها تبلور یافت و مردم دوباره به اسلام ناب توجه کردند و دیدند که وظیفه دارند همچون تکالیف فردی به تکلیفهای اجتماعی و سیاسی بپردازند، یک صدا خروشیدند و به یک ندا لبیک گفتند و آن ندا، ندای ملکوتی امام بود که مردم را به نصرت و یاری دین خدا و احیای ارزشها و نابودی نظام طاغوتی فرا می خواند.
تهاجم به قلمرو دین
کسانی که از انقلاب اسلامی شکست خورده اند اینک با تجربه های جدیدتر به کمک عوامل خود به تهاجم پرداخته اند. آنها مساله قلمرو دین را از بُعدی دیگر که بنیادین است و پایه دین را از بُن بر می کند، مطرح کرده اند. نگرشهایی را که بعضی از متکلمان و فیلسوفان غربی در این دو قرن اخیر برای حمایت از مسیحیت یا یهودیت در برابر تهاجم و ستیز تکنولوژی، صنعت و دستاوردهای علوم تجربی با آموزه های دین مسیحی یا یهودی ارائه کرده اند، همان نگرشها به عنوان تازه هایی درباره تفسیر دین و معرفت شناسی دینی در مجامع فرهنگی اسلامی عرضه می گردد. علی رغم اینکه چنین بینشهایی در جامعه ما مطرح نبوده، می توان با استفاده از رهنمودهای حضرت امام خمینی دیدگاه اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله وسلّم) را در مورد قلمرو دین تبیین کرد.
مراد بحث و روش استدلال
...
پیشرفت های علوم تجربی و رشد سریع فنون و تکنیک در دو قرن اخیر از یک سو، و نارسایی مفاهیم کلامی و احیاناً تعارض ادیان اهل کتاب با دستاوردهای دانش های تجربی از سوی دیگر، دین باوران غربی را که بیشتر به مسیحیت گرویده بودند با مسائل و مشکلات انبوه و دشواری مواجه ساخت. هر یک از نحله های مذهبی یا فلسفی در مقابل این تهاجم گسترده به مقابله یا واکنش پرداختند و در این جنگ و گریز، نگرش های معرفت شناختی، مذهبی و الهیاتی نوین و گوناگونی به ظهور رسید. ویژگی برجسته غالب آن نگرش ها عقب نشینی از دعاوی و باورهای جزمی مسیحیت و یهودیت و دیگر ادیان آمیخته با خرافات بود و در نتیجه، حتی توانایی عقل انسان برای اثبات باورهای حق و یقینی ادیان الهی همچون اعتقاد به وجود خداوند متعال و مانند آن زیر سؤال رفت.
← عقل عملی
مساله قلمرو دین به لحاظ تاریخی در میان مسلمانان تا انقلاب مشروطیت و شاید کمی پیش تر، قابل تعقیب می باشد و این مبحث تنها از جهت دوّم در میان مسلمانان مطرح شده است. مشکلات معرفت شناختی یا غیر آن، به دلیل فطری بودن اسلام و مصون ماندن آن از تحریف و به دلیل قدرت تحلیل عقلانی قوی، در مکتبهای فلسفی و کلامی کمتر مطرح شده و یا اصلاً مطرح نشده است. از آنجا که پاسداران سنگرهای فرهنگی اسلام برای دفاع از باورهای دینی نه به ارعاب و شکنجه روی آورده اند و نه به شیوه های نادرست تحقیق، احساس نیاز یا فرصت و مجال کمتری برای روی آوردن اندیشمندان اسلامی به چنین نگرشهایی بوده است. افزون بر آن، اگر مساله قلمرو دین صرفاً از لحاظ سیاسی و اجتماعی مطرح شده است، می توان گفت که عمدتاً عواملی خارجی وجود دارد. استعمارگران با تبلیغات و با کمک عوامل نفوذی خود به برخی از رجال این مملکت در قرن اخیر باوراندند که دین در امور سیاسی دخالتی ندارد و سکولاریسم و جدایی دین از سیاست را عملاً بر آنها تحمیل کردند. احتمالاً عوامل داخلی و روانی ـ همچون شکست های پیاپی در انقلابهای عظیم مردمی برای احیای عدالت و دیگر ارزشهای دینی ـ بی تاثیر نبوده است ولی عمدتاً نقش بیگانگان را در ترویج چنین اندیشه ای نمی توان از نظر دور داشت. حضرت امام خمینی این پدیده شوم و متعفن را در جامعه وارفته و افسرده آن روز می دید و در صدد اصلاح آن برآمد. به نظر می رسد مهمترین نقش حضرت امام در مورد مبحث قلمرو دین احیای اندیشه ناب محمّدی (صلی الله علیه وآله وسلّم) مبنی بر عدم جدایی دین از سیاست و زدودن آن افکار انحرافی از اذهان اندیشمندان، صاحب نظران و بالاخره توده مردم بود. برجسته ترین نقش امام موفقیت ایشان در بازسازی اندیشه ها بود. آنگاه که اندیشه ها تبلور یافت و مردم دوباره به اسلام ناب توجه کردند و دیدند که وظیفه دارند همچون تکالیف فردی به تکلیفهای اجتماعی و سیاسی بپردازند، یک صدا خروشیدند و به یک ندا لبیک گفتند و آن ندا، ندای ملکوتی امام بود که مردم را به نصرت و یاری دین خدا و احیای ارزشها و نابودی نظام طاغوتی فرا می خواند.
تهاجم به قلمرو دین
کسانی که از انقلاب اسلامی شکست خورده اند اینک با تجربه های جدیدتر به کمک عوامل خود به تهاجم پرداخته اند. آنها مساله قلمرو دین را از بُعدی دیگر که بنیادین است و پایه دین را از بُن بر می کند، مطرح کرده اند. نگرشهایی را که بعضی از متکلمان و فیلسوفان غربی در این دو قرن اخیر برای حمایت از مسیحیت یا یهودیت در برابر تهاجم و ستیز تکنولوژی، صنعت و دستاوردهای علوم تجربی با آموزه های دین مسیحی یا یهودی ارائه کرده اند، همان نگرشها به عنوان تازه هایی درباره تفسیر دین و معرفت شناسی دینی در مجامع فرهنگی اسلامی عرضه می گردد. علی رغم اینکه چنین بینشهایی در جامعه ما مطرح نبوده، می توان با استفاده از رهنمودهای حضرت امام خمینی دیدگاه اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله وسلّم) را در مورد قلمرو دین تبیین کرد.
مراد بحث و روش استدلال
...
wikifeqh: قلمرو_دین