قاجاریه

/qAjAriyye/

برابر پارسی: قاجاریان، قاجار

معنی انگلیسی:
qajariyeh, [dynasty preceding the pahlavi dynasty]

لغت نامه دهخدا

قاجاریه. [ ی ی َ / ی ِ ] ( اِخ ) طائفه قاجاریه ، یکی از طوائف ترک که در قرن هفتم هجری هنگام حمله چنگیز از مرکز آسیا به جانب مغرب انتقال یافت ، طائفه قاجار بود که رفته رفته از سراسر خاک ایران گذشته در مرز شام مسکن گزید. در یورش هفت ساله امیر تیمور گورگان قبائل قاجار از شام به سمت مشرق بازآمده در حوالی گنجه و ایروان اقامت نمودند. یکی از هفت طائفه که دستیار شاه اسماعیل صفوی بودند و به نام قزل باش معروف شدند طائفه قاجار بود. در عهد شاهان صفوی رؤسای ایل قاجار مکرر دارای حکومت و مأمور به سفارت شدند. در زمان شاه عباس بزرگ این طائفه نیروئی به دست آورده و به قبائل چندی تقسیم گردیدند. شاه عباس از افزایش عده این طائفه استفاده کرده ، آنان را مأمور حفظ مرزهای مهم کشور نمود. قسمت عمده آنان را در ولایت گرگان برای دفع ترکتازهای ترکمن ها مقیم ساخت و نگاهداری قلعه مبارک آباد و ساحل گرگان را که از بناهای نظامی شاه طهماسب اول بود و امروز به آق قلعه معروف است به آنان سپرد. این شعبه از ایل قاجار اهمیت و شهرت بیشتری یافته ، دردو جانب رود گرگان چراگاههائی را بخود تخصیص دادند.آنان که در جانب بالای رودخانه قرار داشتند به یوخاری باش ( بالای سر ) و آنانکه در جانب پائین رود یورت گرفتند به اشاقه باش ( پائین سر ) معروف گشتند. میان این دو دسته رقابت و خصومت افتاد و به غارت یکدیگر مکرر مبادرت جستند و به سال 1140 هَ. ق. به دنبال همین زدو خوردها اطراف مبارک آباد ( آق قلعه ) را ترک گفته به استرآباد آمدند. یکی از رؤسای این طائفه فتحعلی خان پسر شاهقلیخان بود که در زمان شاه طهماسب دوم به دعوت آن شاه همراه او به خراسان رفت و به امر نادرشاه مقتول و در خواجه ربیع مدفون گشت. فتحعلی خان از تیره اشاقه باش بود. نادر برای استیصال قوم او یوخاری باشها را برکشید و محمد حسین خان رئیس آنان را حکومت گرگان داد. محمد حسنخان فرزند فتحعلی خان که هنگام قتل پدر بیش از دوازده سال نداشت در سراسر ایام نادر از گرگان فراری و در میان ایلات ترکمن متواری میزیست ، گاهی هم به گرگان و استرآباد حمله میکرد. در یکی از حملات وی به شهر استرآباد پسر او آغامحمدخان بدست لشکریان نادر گرفتار شد و جزو اسیران به خراسان اعزام گردید. عادل شاه آغامحمدخان را مقطوع النسل کرد، ولی چیزی نگذشت که آغامحمدخان از زندان رهائی یافته به استرآباد رفت و به پدر خود که در این وقت بر این ولایت استیلاء یافته بود و دعوی سلطنت میکرد پیوست. محمد حسنخان در جنگ با کریمخان کشته شد و آغامحمدخان را که در این وقت هفده سال داشت به امر کریمخان به شیراز بردند. روز فوت کریمخان آغامحمدخان بیرون شهر شیراز به شکار مشغول بود. همین که عمه اش او را از مرگ وکیل آگاه ساخت او عمداً باز شکاری را که در دست داشت رها کردو به بهانه جستجوی آن به مکانی که قبلاً سواران و اسبان ورزیده آماده کرده بودند برفت و به شتاب خود رابه تهران رسانید و خود را پادشاه خواند ( 1193 هَ. ق. ) و بدین ترتیب سلطنت قاجاریه رسماً تأسیس گشت.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یا قاجاریه ۱ - ایل قاجار . ۲- سلسله قاجاریه. خاندانی از ایل قاجار که پس از افشاریان و زندیان در ایران بسلطنت رسیدند توضیح یکی از سران تیره اشاقه باش از ایل قاجار فتحعلی خان بن شاهقلی خان بود که در زمان شاه طهماسب دوم بدعوت آن شاه همراه وی بخراسان رفت و بامر نادرشاه مقتول و در خواجه ربیع مدفون گشت . نادر برای استیصال قوم او یوخاری باشها را برکشید و محمد حسین خان رئیس آنان را حکومت گرگان داد. محمد حسن خان ابن فتحعلی خان که هنگام قتل پدر بیش از ۱۲ سال نداشت در سراسر ایام نادر از گرگان فراری و در میان ایلهای ترکمان متواری میزیست گاهی هم به گرگان و استراباد حمله میکرد. در یکی از حملات وی بشهر استراباد پسر او آغا محمدخان از زندان رهایی یافت و باستراباد رفت و بپدر خود که در این وقت بر ولایت مزبور استیلا یافته و دعوی سلطنت میکرد پیوست . محمد حسن خان در جنگ با کریم خان زند کشته شد و آغا محمدخان را که در این وقت ۱۷ سال داشت بامر کریم خان بشیراز مردند . روز فوت کریم خان آغا محمد خان که بیرون شهر شیراز بشکار مشغول بود همینکه عمه اش او را از مرگ وکیل آگاه ساخت فرار کرد و بشتاب خود را به تهران رسانید و خود را پادشاه خواند ( ۱۱۹۳ هق ) و بدین ترتیب سلسله قاجاریان را تاسیس کرد نام پادشاهان این سلسله ازین قرار است : ۱ - آغا محمدخان ( جل.۱۱۹۳ ه ق ./۱۷۷۹ م .مقت. ۱۲۱۱ ه ق . / ۱۷۷۹ م . ) ۲ - فتحعلی شاه برادرزاده آغا محمد خان ( جل.۱۲۱۱ ه ق ./۱۷۷۹ م . - ف. ۱۲۵٠ ه ق ./۱۸۳۴ م . ) ۳ - محمدشاه بن عباس میرزا بن فتحعلی شاه ( جل. ۱۲۵٠ ه ق ./ ۱۸۳۴م . ف. ۱۲۶۴ ه ق . / ۱۸۴۸ م . ) ۴ - ناصرالدین شاه بن محمد شاه ( جل. ۱۲۶۴ ه ق . / ۱۸۴۸ م . - مقت. ۱۳۱۴ ه ق . / ۱۸۹۶ م . ) ۵ - مظفر الدین شاه ابن ناصدالدین شاه ( جل. ۱۳۱۴ ه ق . / ۱۸۹۶ م . - ف. ۱۴۲۴ ه ق ./ ۱۹٠۶ م . ) ۶ - محمد علی شاه بن مظفرالدین شاه ( جل. ۱۳۲۴ ه ق ./۱۹٠۶ م . - عزل ۱۳۲۷ ه ق ./ ۱۹٠۹ م . ) ۷ - احمد شاه بن محمد علی شاه ( جل. ۱۳۲۷ ه ق ./ ۱۹٠۹م . - عزل ۱۳۴۴ ه ق ./ ۱۹۲۵ م . - ف. ۱۳٠۷ هش . ) . اوضاع سیاسی ایران در عهد قاجاریان - در عهد قاجاریان ایران با تمدن غرب آشنا شد و با کشورهای غربی ارتباط یافت . معاهداتی که در دوران قاجاریه بین ایران و ممالک اروپا و یا کشورهای اخیر راجع بایران منعقد شده بقرار ذیل است : ۱ - معاهده فینکن شتین بین ایران و انگلیس در زمان فتحعلی شاه و ناپلئون بسته شده .۲ - عهدنامه ایران و انگلیس در زمان فتحعلی شاه که بسال ۱۲۹۹ ه ق . در تهران امضا شده . ۳- عهدنامه گلستان بین ایران و روسیه .۴ - عهدنامه ترکمان چای بین ایران و روسیه . ۵ - معاهده پاریس بین ایران و انگلستان ( ۱۸۵۷ م . ) ۶ - قرار داد روس و انگلیس ( ۱۹٠۷ م . ) مبنی بر تقسیم ایران بدو منطقه نفوذ دو دولت مذکور. ۷- قار داد ایران و انگلیس ( ۱۹۱۹ م . ) مبنی بر کمکهای مالی و اعزام مستشاران انگلیسی که بتصویب مجلس نرسید. اوضاع اجتماعی ایران - غالب اقدامات سودمندی که در عهد قاجاریان در ایران بعمل آمد در دوره ناصرالدین شاه و توسط میرزا تقی خان امیرکبیر صورت گرفته است . از جمله آنهاست : اصلاح امور مالی اصلاح نظام تاسیس مدرسه دارالفنون و استخدام معلمان اروپایی برای تدریس و فرستادن دانشجو باروپا بجهت تحصیل رشته های مختلف علمی و ادبی و صنعتی تاسیس روزنامه ترجمه و انتشار کتب خارج توسعه صنایع و ایجاد کارخانه ها تاسیس پست و تلگراف اصلاح ضرابخانه . در زمان فتحعلی شاه اولین چاپخانه در تبریز دایر گردید و بتدریج در شهرهای دیگر نیز تاسیس شد و طبع کتب رواج یافت . در زمان سلسله قاجاریه بسیاری از آداب و مراسم اروپایی در ایران انتشار یافت که از آن جمله است : تغییر لباس و کلاه رواج غذاهای فرنگی نوشیدن چای توسعه زراعت توتون کشت سیب زمینی و بعض نباتات و گلها . نهضت ادبی - در اواخر عهد زندیه در ادبیات ایران نهضتی ایجاد شد که در نتیجه آن سبک دوره مغول و سبک هندی رو بزوال نهاد و شاعران و نویسندگان به تتبع آثار متقدمان برخاستند و مضمونهای پیچیده و عبارتهای متکلف بتدریج کمتر شد و سخنوران و نویسندگان در نظم و نثر زبانی متین و سالم بوجود آوردند و آثار گذشتگان را احیائ کردند . در دوره سلطنت سلسله مذکور کتابهای تاریخی و علمی فراوان تالیف شده و آثار بزرگ مانند تکمله روضه الصفائ ناسخ التواریخ نامه دانشوران و مجمع الفصحائ و امثال آنها منتشر گردید. روابط ادبی بین ایران و فرنگستان بطور عمده در این دوره شروع شد و کتابها و رساله های در علوم و ادبیات و داستان از فرانسوی بفارسی ترجمه گردید . ورود کلمات فرنسوی و روسی بزبان فارسی در این عهد آغاز شده . ( برای اطلاع از نامهای شاعران و نویسندگان این دوره ص ۲۱٠ ستون ۲ [ ایران ] ) . هنر - قبل از انقراض سلسله صفویه انحطاطی در صنعت پیدا شد ابتکار و اختراع از بین رفت و صنعت رو به پستی نهاد . این انحطاط در دوره قاجاریه ادامه داشت زیرا سلاطین قاجار بر عکس شاهان ادوار گذشته اغلب فاقد ذوق صنعتی بودند و علاقه زیادی بهنر نشان نمیدادند . البته قالی ایران مقام خود را در دنیا محفوظ داشت ولی قالیهای این دوره هرگز قابل مقایسه با شاهکارهای عصر صفویه نمیباشد و از آنها پست تر است. نقاشیهای بزرگ روی دیوار که در زمان قاجاریه کشیده شده گرچه اغلب نفوذ نقاشی اروپایی در آنها دیده میشود قابل توجه است . مینیاتورسازی این دوره بظرافت سابق نیست . در بعضی نقاط ایران ظروف فلزی ساخته میشد و گاهی بدرجه حقیقی صنعت میرسید ولی این ظروف بیشتر نماینده مهارت و هوش کارگر است نه ذوق صنعتی . بغیر از بعضی ابنیه مذهبی به تزیین و کاشی کاری توجه زیادی شده و چند گنبد طلا نیز در نقاط مختلف ساخته شده است . اگر چه ابنیه مذکور تاحدی زیبایی و فریبندگی دارند ولی بیشتر آنها تقلید از بناهای دوره گذشته است و این تقلید هم اغلب پست تر از اصل است . با وجود انحطاط سریع و فقدان ذوق صنعتی در این دوره آن استعداد و ذوق صنعتی طبیعی ایرانیان باقی ماند و منتظر و مترصد فرصت و وضع مناسب بود تا بار دیگر با تمام قوی و جدیتی که چند بار در طی تاریخ طویل صنعت ایران مشاهده شده شکوفه کرده آثار صنعتی گرانبهایی بوجود آورد . فتحعلیشاه در راه صنعت آرزوهایی داشت و مایل بود از حجاریهای بزرگ سلاطین ساسانی تقلید کرده نام خود را در الواح سنگی ثبت نماید . بدین منظور یکی از حجاریهای بزرگ و گرانبهای ساسانی را که در چشمه علی نزدیک تهران ساخته شده بود محو کرده تصویر خود و پسرانش را روی آن نقش نمود . قدری بالاتر در همان دره در طرف دیگر قلعه قدیم ری فتحعلیشاه تصویر دیگری از خود حجاری کرده است . در این حجاری وی بر اسب سوار و با نیزه بلندی مشغول کشتن شیری است در حالی که کاملا خونسرد و بی توجه بنظر می آید . در غار بزرگ طاق بستان نزدیک کرمانشاه تصویر فتحعلیشاه روی سنگی دیده می شود و نیز روی تخته سنگی نزدیک دروازه قر آن در شیراز تصویر او را کشیده اند . بعضی از این حجاریها بالوان مختلف رنگ شده است . تصاویر نقاشی شده فتحعلیشاه نیز بسیار است که هم روی کرباس برای تزیین دیوار و هم بصورت مینیاتور کشیده شده است . فتحعلیشاه تصویر خود را روی کاشی نیز ترسیم کرده . این تصاویر شاه را با جواهر بسیار نشان میدهد و باسلحه مختلف مانند کمان شمشیر و خنجر مسلح است و عصای سلطنتی در دست دارد . تصویر فتحعلیشاه را همه جا از ریش بلند و کمر باریک میتوان تشخیص داد . ۱ - فلزکاری : زرگران دوره قاجاریه ظروفی را که جنبه صنعتی داشت ساخته روی آنها را با مینا نقاشی کرده اند . قلیانهایی از طلا و نقره ساخته و روی آنها را طرحهای برجسته انداخته با مینا و سنگهای قیمتی تزیین نموده اند . در اصفهان انواع و اقسام ظروف برنجی مانند سینی های بزرگ و کوچک قندیل ها یا چراغهای مشبک وانوع کاسه بشقاب شمعدان و غیره میساختند. ظروف نقره نیز در اصفهان ساخته میشد و روی آنها طرح گل و تصاویر و غیره نقش مینمودند . تکه های کوچک فلز استخوان و غیره را پهلوی یکدیگر قرار داده خاتم سازی میکردند. یک قسم ظرف نقره در شیراز ساخته میشد که طرح گل و تاک بطور برجسته روی آنهاطرح گل و تاک بطور برجسته روی آنها نقش میشد. طرز ساختن این ظروف معمولا این بود که نقره نازک را روی قالب طرح دار چکشی کرده و میکوبیدند و موضوعهای آنرا اغلب از حجاریهای تخت جمشید اقتباس میکردند. زنجان برای ساختن ظروف نقره مشبک و مفتول کاری معروف شده. دراین ظروف طرحهای مفصل و مشکل را با مفتول بسیار نازک نقره میساختند. طلاکاری و نقره کاری در تبریز نیز رایج بود . بطور کلی دراین هنر ابتکار نشان داده نشده بلکه بیشتر از طرحهای قدیم تقلید گردیده و با اینکه سازنده مهارت خود را نشان داده ولی چیزی که بتوان در رتبه کارهای صنعتی قرار داد بوجود نیامده است . ۲- قالی بافی : از صنایع ایران که در زمان قاجاریه در خارجه اهمیت داشت و مورد توجه بود قالی و قالیچه است . در اینجا بطور اختصار انواع قالیهای مهم را که در این دوره بافته شده با ذکر محل آنها شرح خواهیم داد. بزرگترین مرکز قالی بافی در خود شهر سلطان آباد و بلوک اطراف رواج داشت . قالیهای این منطقه را تجار به چهار طبقه تقسیم کرده اند . بهترین قالیهایی که در آن شهر یا در دهستانهای اطراف آن بافته میشد [ ساروق ] نام داشت. قالی درجه دوم را [ محال ] مینامیدند و قالیهای درجه سوم را [ مشیر آباد ] می گفتند که چندان ظرافتی نداشت و خشن بود . آخرین قسم قالی باسم [ لیلاهان ] معروف بود که کرک بلند داشت و اغلب در دهستان ارمنی نشین بافته میشد . چون این قالیها برای مصرف تجارت و فروش ساخته میشد طرح و رنگ آنها را دلالها و تجار معین میکردند و قالیهای این ناحیه بهمین جهت خصایص اصلی و طرحهای قدیمی را از دست داده و قالی بافی از لحاظ صنعت به پست ترین درجه رسیده و بطور کلی جنبه تجارتی بخود گرفت . ساروق - قالیهای قدیم این نقطه از محکمترین قالیهای ایران بشمار میرود. نقشه آن عبارتست از ترنجی در وسط و زمینه باز که فقط از چند تصویر پوشیده میشد. رنگهای آن خوب است و به رنگ سرمه یی و قرمز بیشتر اهمیت داده شده است . محلات - قالیهایی که معمولا [ قالی محال] نامیده میشود چندان ریز بافته نشده ولی منظم و مرتب است . نقشه آنها عموما گل و برگ است و رنگهای آن بیشتر به رنگهای تیره متمایل میباشد . رنگ قرمز متن برجسته و متباین بارنگ سرمه یی حاشیه است . سربند - قالیهای قدیم تر و خوش جنس تر این محل به [ قالیهای میر] معروف است . نقشه آن بوته های ترمه یی است . این بوته ها متن قالی را فراگرفته و از جهت شباهت باسم گلابی و بادامی معروف است . حاشیه آن نقشه ای از خطوط راه راه و نقش مو دارد . فراهان - قالیهای فراهان کرک کوتاه و اغلب زمینه سرمه یی دارند . دو قسم نقشه در آنها دیده میشود : یکی نقشه ماهی که از ماهیهای کوچک -که گاهی بشکل برگ پیچیده بنظر می آید - تشکیل یافته و دیگری نقش گلخانه است که از دسته های گل مرتب ترکیب شده است . اکنون بشرح مراکز دیگر قالی بافی جنوب و مرکز ایران میپرازیم . کاشان - در دوره صفویه کاشان بجهت قالیهای ابریشمی معروف بود ولی پس از صفویه تا مدتی صنعت قالی بافی در این شهر متروک شده تا در عصر قاجار قالی بافی در آنجا دوباره برقرار شده رواج یافت . قالیهای کاشان از حیث بافت از بهترین قالیهای ایران است . نقشه آن در هردوره بخوبی نمایان میباشد و از پشم و ابریشم بافته شده است . ابریشم آنرا از سواحل دریای خزر می آوردند . بعضی از قالیهای پشمی عالی را از پشم و نخ وارده از انگلستان بافته اند . جوشقان - جوشقان در دوره قاجاریه برای نوعی نقشه مخصوص ترنج و اشکال مستطیل معروف میباشد . اصفهان - اصفهان مرکز قالی بافی مهمی نبوده است ولی در دستگاههای قالی بافی آنجا چند قالی از جنس عالی بافته شده . قالیهای آن معمولا نقش شاه عباسی دارندکه همان ترنجها و گلهای شاه عباسی باشد . کرمان - قالیهای قدیمی معمولا زمینه روشن دارند و رنگهای آن طوری است که منظره روشنی به قالی میدهد. طرح و نقشه آن اغلب عبارتست از درخت زندگی که گاهی در گلدان قرار دارد درختان سرو نقشه گل و برگ و تاک پیچ پیچ . بعضی از قالیهای اعلی در نقشه خود اشکال حیوانات دارند . در رفسنجان و دیگر نواحی کرمان نیز قالی بافته میشد . شیراز - قالیهای معروف به [ قالی شیراز ] اغلب بوسیله قبایل قشقایی و چادر نشنینهای دیگر بافته میشود . این قالیها بسیار نرم و شل بافته شده و معمولا ترنجهای لوزی شکل در وسط آنها مکرر شده است . رنگهای آن اغلب جالب است و رنگ سرمه یی متباین آن است بکار رفته . همدان - در همدان و دهستان اطراف آن قالیهای زیادی بافته میشود . قالیهای قدیم این ناحیه خصایص مخصوص بخود را دارد و زمینه آن با پشم شتر بافته شده . ازین قالیها در ایران کمتر پیدا میشود و آنها را معمولا بشکل کناره می بافتند . قالیهای کوچکی که بنام قالیهای موصل معروف است نیز بافته شده . این اسم فقط از لحاظ اندازه به آنها اطلاق میشد که از قالیهای دو ذرعی قدری کوچکتر است . ملایر - درنواحی ملایر قالیهایی بافته میشد که شبیه قالیهای همدان و مخصوصا اراک است . ملایر بین این دو شهرستان واقع است . قریه در جزین برای رنگ قالی خود معروف است . علت آنکه رنگ قالی آن نیکو بعمل می آید خوبی آب آنجاست زیرا در شستن پشم تاثیر دارد و رنگ آنرا نیک نمایش میدهد . سنه - که اکنون به سنندج موسوم است مرکز بهترین گلیمهای ایران است . این گلیمها را با رنگهای زیبا میبافند و پشت ورو ندارد . نقشه ماهی زیاد بکار میرود . در سنندج نیز قالی و قالیچه بافته میشود . بعضی از آنها بسیار نازک و ظریف هستند و از خصایص آن گره مخصوصی است. کردستان - در گروس و مخصوصا در بیجار قالیهای بافته میشود که تاروپود آن هر دو از پشم است . این قالیها بسیار سخت و گاهی در موقع تاکردن می شکند. نقشه آن عبارتست از ترنج وسط و لچکهایی بشکل همان نقش . زمینه نقشه ماهی دارد با طرحهایی که رنگ آن متباین رنگ ترنج است. قالیهای خشن دیگری که کرک بلند دارند در کوهستان کردستان و مخصوصا در ناحیه نزدیک کرمانشاه بافته میشد . خراسان - قالیهای خراسان یا مشهد از حیث جنس بسیار عالی است و سطح آنها از گلهای مناسب پوشیده شده و طرح ترنجی در وسط دارند . در نقشه بعضی قالیها تصویر حیوانات نیز دیده میشود و دیگر اشکال ترنج و لچکی و زمینه ساده است . در بیرجند و سیستان نیز قالی بافته میشود ولی قالیهای سیستان نسبه خشن و کرک آنها بلند است . قبایل چادرنشین نواحی خراسان قالیهایی میبافند که بنام قالی ترکمن یا بخارا معروف است . زمینه این قالیها قرمز تیره تشکیل یافته و باسم نقشه [ پای فیل] موسوم است . بعضی از این قالیها را بچهار قسمت کرده اند و آنها را قالی [ چهارفصل] مینامند . بلوچستان - قالیهای بلوچ نیز بوسیله قبایل چادرنشین بافته میشود . زمینه آنها مانند قالیهای ترکمن قرمز تیره است ولی شل تر و نرمتر از آنها میباشد . این قالیها طرحهای مختلف دارند و رنگ سرمه یی و قرمز تیره و رنگهای روشن در نقشه آنها بکار رفته است . قالیهای مزبور معمولی و قیمت آنها ارزان است . آذربایجان - از قرنها پیش برای صنعت قالی بافی مشهور بود . در تبریز همه نوع قالی با انواع و اقسام نقشه ها بافته میشود . از حیث جنس نیز قالیهای مختلف در تبریز میبافند . تار همه آنها پنبه است . قالیهای کهنه تبریز اغلب دارای رنگ قرمز و نقشه ترنجی هستند ولی نقشه مخصوصی نیست که بتوان آنرا نقشه تبریز گفت . قالیهای ابریشمی از زمان پیش در تبریز بافته میشده ولی از حیث جنس بخوبی قالیهای ابریشمی کاشان نیست . روی اغلب آنها تصاویری نقش شده است . قالیهای هریس از بهترین قالیهای نواحی تبریز است . این قالیها سنگین و کلفت و برای دوام خود مشهور میباشند . زمینه آنها معمولا برنگ قرمز روناسی است که از ریشه گیاهی که در آن نواحی میروید گرفته میشود . رنگ این قالیها نباتی و اصل است و طرح و نقشه آنها اغلب اشکال هندسی است که با خطوط مستقیم کشیده شده و عموما دارای ترنجی نیز میباشد . فالی بافان هریس و نواحی آن نقشه کشیده ندارند بلکه نقشه را در ذهن خود می پرورانند و از روی فکر طرح آنرا میسازند. هریس مانند دیگر نقاط مشهور قالی بافی برای شستن پشم آب خوب دارد. قالیهای [ گوراوان ] در قریه ای بهمین اسم و نقاط اطراف دیگر هریس بافته میشود. نقشه قالیهای مزبور همان نقشه قالیهای هریس یعنی اشکال هندسی است ولی بخوبی قالیهای خود هریس نیستند. قالیهای قدیم [ بخشایش ] بهتر از قالیهای جدید آنست و اکنون این اسم بنوعی قالی اطلاق میگردد که شبیه قالی گوراوان است . قالیهای [ قره جه ] در ناحیه قره داغ در شمال تبریز بافته میشود. این قالیها معمولا کوچک و بشکل کناره هستند و در وسط ترنج لوزی یا ستاره شکل مکرر دارند . رنگ زمینه آنها معمولا سرمه یی یا قرمز است . قالیهای ناحیه [ سرابی ] را معمولا سرابی مینامند . اینها کناره های ضخیمی هستند که تار آنها پشم و زمینه آنها با پشم شتر بافته شده و در وسط نقش ترنج لوزی شکل مکرر شده است . کناره هایی که در اردبیل بافته میشد نقشه های مختلف داشتند و برای رنگ آمیزی خود مشهور بودند . اغلب زمینه آنها قهوه یی کم رنگ یا تیره رنگ است . بافتن این جنس قالی درین اواخر متروک شده است . زنجان - در زنجان در دوره قاجاریه قالیهای کوچک می بافتند . در این قالیها رنگهای جوهری بکار میرفت و خوب بافته نمیشد. این رنگهای شیمیایی که از خارجه بایران وارد میشود از رنگهای نباتی اصل که در ایران میسازند ارزانتر است . استعمال رنگهای مصنوعی و شیمیایی که در دوره قاجاریه مرسوم گردیده ضرر و لطمه بزرگی به شهرت قالیهای ایران در دنیا وارد آورده است. خوشبختانه استعمال رنگهای جوهری قدغن شده. در سالهای اخیر در زنجان قالی کم بافته میشود . از حیث تنوع در نقشه رنگ آمیزی و مهارت در بافتن قالی و قالیچه ایران حتی در دوره قاجاریه که صنعت رو به پستی رفته بود در دنیا نظیر نداشت . قالی خوب ایران مانند قطعه شعر زیبایی است که بافنده آن مانند شاعر جمال طبیعت را ترجمه و بصورت شئ زیبایی در آورده که هم قشنگ و هم قابل استفاده است . ۳ - معماری : در این دوره بعضی ساختمانهای بزرگ ساخته شده که به تقلید از ابنیه و ابتکارهای ادوار گذشته است . معماران این عصر همواره سعی میکردند که ابتکار بخرج داده و از خود بنایی بسازند ولی موفق نشده و نتیجه مطلوب نگرفته اند . بعلاوه اغلب کارهای آنان از روی دقت انجام نشده و فاقد مهارت فنی است . در کاشی کاری طرحهای تازه و ترکیب رنگهای جدیدی بوجود آمده ولی از کارهای دوره های قبل بسیار پست تر است و علت آن بیشتر عدم ذوق صنعتی میباشد. طرحهایی مانند خوشه بزرگ انگور عماراتی بسبک فرنگ و تصاویری ملبس بلباس اروپاییان روی کاشی ساخته شده است ولی همه آنها فاقد ظرافت و زیبایی نقشهای تاک و برگ و گل و کتیبه های عالی ازمنه قبل است . در تهران و اطراف آن دو نمونه مهم از معماری قاجاریه دیده میشود: یکی مقبره و گنبد طلای آن قابل توجه است ولی نقصهای این زمان در تنزل سبک کاشی - کاری و کثرت استعمال رنگهای روشن مشاهده میشود . بنای دیگر قابل توجه عصر قاجاریه مسجد سپهسالار جدید تهران است . با اینکه اغلب کاش کاری آن از کاشی معروف به هفت رنگ است ولی بعضی نمونه های کاش کاری معرق ( موزائیک ) در آن دیده میشود که خوب ساخته شده . در مقابل این کاشی کاری خوب مقداری کثیر کاش کاری بد موجود است. صنعت رنگ آمیزی از بین رفته رنگ کاشی بیشتر قرمز و صورتی و سفیداست در حالیکه در آفتاب درخشان ایران رنگهای قدیم مانند فیروزه یی و سرمه یی مطلوبتر است . ساختمان مسجد زیاد محکم نیست و برای محکم کردن تزیین بنادر جاهایی که شروع بخراب شدن کرده تیرهای آهن بکار برده شده . طرحهای داخل گنبد متناسب با گنبد نیست و در قسمتهای دیگر نیز همین نقض دیده میشود ولی روی هم رفته نقشه مسجد سپهسالار برای بنایی عظیم و مجلل مانند این مسجد خوب است و گنبد و مناره های آن از دور منظره جالب توجهی دارند . سلاطین قاجاریه چند گنبد طلا در بعضی از اماکن مقدسه عراق عرب و گنبد طلایی در مقبره حضرت معصومه در قم ساخته اند . شاه عباس ثانی و بعضی از سلاطین و بزرگان دیگر در مقبره حضرت معصومه مدفون هستند. این مقبره مانند مقبره امام رضافضای بزرگی دارد و علاوه بر گنبد طلا دارای مناره های بلند و کاشی کاری بسیار است . در سراسر کشور ایران بناهای مذهبی زیادی از عهد قاجاریه دیده میشود . یکی از بهترین ابنیه این دوره مسجد شاه سمنان است که در زمان فتحعلی شاه ساخته شده . معمار و سازنده آن صفرعلی اصفهانی است که نامش در قسمتی از بنا حک شده . کتیبه بزرگ ایوان آنرا محمد اصفهانی امضا کرده و تاریخ آن ۱۲۴۳ هجری قمری ( ۱۸۲۷ م . ) است . سازنده کاشی های رنگی محمد علی کاشی نام داشته . در سنندج مسجد کوچکی است که در زمان قاجاریه ساخته شده و آن نماینده ظرافت و نیز نقایص معماری این دوره است . بهترین نمونه معماری عصر قاجاریه شاید صحن نو مقبره امام رضا در مشهد باشد که بنا و کاشی کاری آن در زمان فتحعل شاه و ایوان طلای سمت مغرب در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده . در کاشی کاریهای صحن نو رنگهای مختلف آبی بیش از رنگ صورتی که در کاشی کاریهای تهران دیده میشود و متعلق به اواخر دوره قاجاریه است استعمال شده . علت آنکه در کاش کاری صحن نو سلیقه نشان داده شده و نسبه خوب است شاید این باشد که صحن کهنه - که در زمان صفویه ساخته شده - در نزدیکی آن واقع و نمونه خوبی بوده است ولی نباید انکار کرد که صحن نو دارای ظرافت و زیبایی است و در ساختن و تزیین آن مهارت بسیار بکار رفته . ۴ - نقاشی : نقاشان اوایل دوره قاجاریه مقلد سبک سابق ( سبک صفویه ) بودند . در زمان ناصرالدین شاه مخصوصا تقلید از سبک نقاشان اروپایی رواج یافت و نقاشان زبردست مانند مزین الدوله صنیع الملک و کمل الملک درین دوره ظهور کردند و مخصوصا شخص اخیر در تحول و ترقی نقاشی ایران سهمی بسزا دارد خود ناصرالدین شاه نقاشی میکرد. مدرسه دارالفنون و مکتب نقاشی تحت ریاست ابو- الحسن خان غفاری صنیع الملک و هنرستان کمال الملک در آموختن سبکهای جدید نقاشی و رواج آنها کمکی موثر کرده اند . مینیاتور سازی در عهد قاجاریان بسبک سابق متداول بود ولی فاقد ظرافت خاص سبک صفویه میباشد . نقاشان مهم این عهد در دوره ناصرالدین شاه ظهور کرده اند و اهم آنان ازین قرارند: محمود خان ملک الشعرائ ابوالحسن خان صنیع الملک محمدخان نقاشباشی جعفر خان زنجانی نقاش مخصوص ابوتراب خان نقاشباشی وزارت انطباعات محمد حسن بیگ افشار ارومی ( الم آثر و ال آثر ۴ - ۱۲۳ ) .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قاجاریه به سلسله ای که از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ در ایران، حکومت راندند و با پادشاهی آقا محمدخان شروع و با احمد شاه به پایان رسید، اطلاق می شود.
قاجار در لغت به معنای استخوان زیرین فقرات پشت و پهلوست. قاجارها دست کم از قرن نهم و بعد از آن، در قراباغ و بوزوق/ بوزاوق/ یوزغات و آیدین آناطولی و حلب شام و از اوایل قرن یازدهم در استرآباد و مرو سکونت داشتند.
سرمنشا قاجاریه
منشأ آنان نامعلوم است و برخی گمان دارند که قاجارها از دوران سلجوقیان در ایران حضور یافته، در زمان سلطنت ملکشاه به روم (آناطولی) مهاجرت کرده و در دورۀ تیمور لنگ به ایران بازگشته اند. اما به نظر اعتمادالسلطنه، آنان از ترکانی بودند که همراه هولاگوخان به ایران آمدند و در دورۀ ایلخانان در روم و سرحد شام مستقر شدند. این تصور نیز وجود دارد که پس از پیروزی تیمورلنگ بر ایلدرم بایزید عثمانی (۸۰۴) و تبعید قاجارهای شام به ماوراءالنهر، قاجارها در اران و حدود گنجه و بردع مستقر شدند قدمت و کثرت این دسته از قاجارها تا آن جا بود که مردم داغستان، دست کم تا قرن سیزدهم، اهالی گنجه و قراباغ و ایروان را قاجار می خواندند. در بعضی منابع تاریخی، قاجارها از مغولان جلایری و از نسل قاجار (قاجیر)، پسر سرتاق نویان (از معاصران ارغون خان و غازان خان مغول)، دانسته شده اند. تصور دیگر آن است که قاجارها از نسل قراچار نویان، یکی از اجداد تیمورلنگ، بوده اند
ظهور قاجارها در ایران
قاجارها از اواخر قرن نهم در تاریخ ایران ظاهر شده اند و بعضی از نخستین قزلباشان مرید شیخ حیدر صفوی، از آنان بودند. پیری بیگ یا قراپیری قاجار، ملقب به توزقوپارون (توزقپرن)، در جنگ های سلطان حیدر در ۸۹۳ و جنگ های شاه اسماعیل در ۹۰۷ با آق قوینلوها، از سرکردگان قزلباشان بود و در ۹۱۸ در غجدوان کشته شد. قاجارهای قراباغ در ۸۹۷ به آیبه سلطان، از مخالفان بایسنقر میرزا، پیوستند و او با کمک قاجارها، رستم میرزا را از زندان قلعه النجق آزاد کرد. همو در ۸۹۸ با سپاهی از قاجارها، قزوین را از تصرف کارگیا، میرزا علی حاکم لاهیجان، خارج کرد و رودبار را نیز با قتل و غارت گرفت خضربیگ، معروف به قاری قمش خضر، در ایام اقامت شاه اسماعیل در لاهیجان، با اتباع خود از روم (آناطولی) به آذربایجان رفت و پسرش، امت بیگ، به لاهیجان رفت و در خروج شاه اسماعیل از همراهان او بود و به سبب شجاعت هایش از او لقب زیاداوغلی گرفت. وی در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول، والی قراباغ و بیگلربیگی ایل قاجار شد. حکومت این سلسله با فراز و نشیب ها و تغییراتی، قریب ۲۵۰ سال دوام آورد و در سال ۱۲۱۸ دولت روسیۀ تزاری آن را برانداخت. آخرین حاکم از این سلسله، جوادخان زیاداوغلی بود که در جنگ با قوای سیسیانف، در شهر گنجه کشته شد. یک گروه دیگر از قاجارهای آناطولی در ۹۰۶ همراه هزاران تن از صوفیان شام و دیاربکر و سیواس و بایبرد، در ارزنجان به شاه اسماعیل پیوستند. بزرگان قاجار در دولت صفوی موقعیتی ممتاز داشتند.
شکست حاکم اورفه
...

پیشنهاد کاربران

تلفظ ریشه ای و معنای اصلی عنوان 《آغا》به احتمال قریب به یقین یا نزدیک به حقیقت به شکل زیر بوده : آکا مخفف آکاه به معنای کاه آسمانی یا آغازین. لذا از دیدگاه والدین که نام فرزند خود را به شکل آکا محمّد انتخاب
...
[مشاهده متن کامل]
نموده، این بوده که نوزاد ما کاه توربه اسب براق می باشد که محمد در خواب معراج بهمراه جبرئیل سوار بر پشت آن، در روئیا آسمان های هفتگانه و بعضی موجودات درون یا زیر سقف آنهارا روئیت یا مشاهده نموده. کاه آسمانی از طرف دیگر به معنای دود یا گرد و غبار اولیه می باشد که همه چیز از آن آفریده شده یا به بیانی دیگر، اتم های دموکریت. شاید مفید، ثمربخش و راه گشا باشد بدانیم که هیچکدام از ما افراد انسانی از سلسله ای نیستیم که در راس آن دو موجود خیالی اوهامی تحت نام های بابا آدم و ننه حوا در آفرینش اولیه برای اولین بار خلق گردیده بوده باشند. بلکه جملگی بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی بصورت زوجی در نهایت خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و هرکدام از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم. تاریخ همیشه دو نوع بوده و می باشد؛ یکی حقیقی و واقعی که در عمل جاریست و اتفاق می افتد و دیگری نوشتاری که توسط دست و قلم مورخین نوشته و درج میگردد که هرگز نمیتواند کلیه جزئیات تاریخ نوع اول را منعکس نماید. درست همانطوریکه که دو نوع خدا وجود دارد؛ یکی حقیقی و واقعی که از دیدگاه علمی موجود است و دیگری لفظی، کلمه ای یا واژه ای ، مفهومی و ایده ای که فقط در زبان و خط و فهم و عقل انسان دینی و فلسفی و عرفانی منجمله آتئیستی موجود است و در خارج از ذهن چنین انسان هائی هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد. نه اینکه خدای دینی و فلسفی و عرفانی وجود داشته باشد و بیخدائی آتئیستی حقیقت نداشته باشد، بلکه هردو به یک سهم مساوی تهی یا خالی از حقیقت اند.

برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت.
شاهان قاجار، همه ی آنها شاه هستند غیر از اولی که اول اسمش آغا و آخر آن خان است گویا هنوز کسی به شاهی آن را قبول نمی کرد یا به اسم آن نمیامد. آقا محمد خان که به یک پیروزی و فتحی دست یافت و آن ایجاد سلسله ی قاجار بود لذا کلمه ی فتح را می پسندید پس شاید به همین مسئله، مثلا پسر برادرش جانشین او شد یعنی فتحعلی شاه، اما همین فتحعلی شاه به جای فتح، باز تکرار می کنم، به جای فتح و پیروزی از روسیه شکست خورد. نتیجهٔ این شکست امضای عهدنامه های ترکمانچای و گلستان بود که به موجب آن، بخش های بزرگی از قلمروهای شمال غربی ایران از جمله کشورهای امروزی ارمنستان، گرجستان، داغستان، جمهوری آذربایجان و نخجوان از ایران جدا شد فتحعلی شاه فرزندی داشت به نام عباس میرزا که در جنگها شرکت می کرد و قبل از پدر از دنیا رفت و پسرش محمد شاه به تخت پادشاهی رسید شاید بشود گفت که فتحعلی شاه به عباس میرزا گفت اسم این پسر را ، اسم شاه اول قاجار بگذار چراکه اگر او نبود من هم شاه نبودم و عباس میرزا با این قصه ی ساختگی ما اسم پسر را محمد گذاشت و از قضا همین پسر، شاه شد تا نام آقا محمد خان هم مثلاً زنده بماند از اتفاقات مهم دوران محمد شاه ظهور باب بود که اوحاضر نشد با فتوای روحانیون شیعه مبنی بر قتل او موافقت کند. اما بعد از محمد شاه دوتا شاه داریم که در اسمشان کلمه ی دین است اولی ناصرالدین شاه و دیگری مظفرالدین شاه، حکومت ناصرالدین شاه آخرین حکومت در ایران با شیوه پادشاهی مطلقه بود. ناصرالدین شاه، پسر محمد شاه، نخستین پادشاه ایرانی بود که در رأس هیئت حاکمه عازم اروپای نوین شد. سید علی محمد باب، مؤسس آئین بابی به دستور او تیرباران شد. ناصرالدین شاه نخستین صدراعظم خود امیرکبیر را به قتل رساند. . او به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را صاحبقران می نامید ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۵ خورشیدی و در آستانهٔ مراسم پنجاهمین سال پادشاهی اش به ضرب گلوله توسط میرزا رضا کرمانی که یکی از پیروان سید جمال الدین اسدآبادی بود، ترور شد اما آبجی مظفر، کتابی است که شرح حال و زندگینامه مظفرالدین شاه پسر چهارم ناصرالدین شاه می پردازد آبجی لقبی بوده که مردم تهران آن زمان به مظفرالدین شاه داده و حتی اشعاری نیز در این خصوص برایش سروده بودند او فرمان مشروطیت را امضا نمود و تنها ده روز پس از امضای قانون اساسی درگذشت. وی به خاطر همین اقدامات در تاریخ ایران به شاه مشروطه مشهور می باشد. ( مظفر تاج را دو نیم کرد نیمی برای مجلس ) . شاه بعدی محمدعلی شاه بود که به مخالفت با مشروطه پرداخت. وی مجلس شورای ملی را به توپ بست و بسیاری از آزادی خواهان را به قتل رساند. این رویدادها به استبداد صغیر معروف است در تبریز ستارخان ( سردار ملی، ستاره ها وقتی سر دار می روند ) و باقرخان ( سالار ملی، سالاری به قر و فر نیست ) بحمایت مشروطه برخاست و سرانجام مجاهدین از اطراف بقصد تصرف پایتخت حرکت کردند و سربازان محمد علیشاه از عهده جلوگیری آنها بر نیامدند و آنها وارد تهران شدند محمد علیشاه به سفارت روس پناه برد و از سلطنت خلع شد و سپس از ایران خارج گردید و احمد میرزا پسر ۱۲ ساله اش به سلطنت رسید. احمد شاه تا ۱۸ سالگی و رسیدن به سن قانونی نقشی در اداره کشور نداشت و عضد الملک بزرگ خاندان قاجار که از سوی شورائی متشکل از علما و برخی نمایندگان مجلس اول و سران مجاهدین به نیابت سلطنت برگزیده شده بود، زمام امور را عهده دار بود احمد شاه 17 سال پادشاه بود. در طول این مدت مانند پدربزرگ و جد خود سفرهای متعددی به اروپا انجام داد. در سالهای پادشاهی احمد شاه، ایران شاهد حوادث متعددی بود. اعدام شیخ فضل الله نوری ـ به توپ بستن بارگاه امام رضا ( ع ) توسط نظامیان روسیه ـ قیام مردم بوشهر علیه نظامیان انگلیس ـ قیام شیخ محمد خیابانی ـ قیام میرزا کوچک خان جنگلی - کودتای رضاخان پهلوی، اما سالهای جنگ اول جهانی بحرانی ترین سالهای حکومت احمد شاه بود. با آنکه احمد شاه در مجلس شورای ملی دولت ایران را بیطرف خواند، در سالهای جنگ، ایران به اشغال روسیه و انگلیس و عثمانی در آمد، سپس قرارداد 1919 به این اشغالگری رسمیت بخشید و سبب تجزیه ایران شد. در سالهای پایانی حکومت وی کودتای مشترک رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبائی، به وقوع پیوست. و مقدمات سلب قدرت از احمد شاه و انقراض سلسله قاجار فراهم شد و این سلسله نهایتاً به موجب مصوبه ای که در آبان 1304 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید، منقرض گردید. بدین ترتیب احمد شاه که دو سال قبل از این مصوبه و مقارن کودتای رضاخان در اروپا بسر می برد از سلطنت خلع گردید.
...
[مشاهده متن کامل]

( ۱ ) آغامحمدخان ( آغامحمدخان شاه! )
( ۲ ) فتحعلی شاه ( شکستعلی شاه )
( ۳ ) محمدشاه ( همنام و همخو شاه اول )
( ۴ ) ناصرالدین شاه ( آخرین پادشاهی مطلقه )
( ۵ ) مظفرالدین شاه ( شاه مشروطه )
( ۶ ) محمدعلی شاه ( توپ بستن مجلس )
( ۷ ) احمدشاه ( در ۱۲ سالگی به سلطنت رسید )

قاجارمنحوس پای استعمار کثیف یعنی انگلیس را به کشور باز کرد و توانست با کمک انگلیس ۱۳۰ بر ایران حکومت کند و جز فقر و بدبختی و اعتیاد برای مردم نداشت به طوری که مردم آذربایجان مجبور شدند به علت محاصره انگلیس
...
[مشاهده متن کامل]
یونجه بخورند، فقط یه پانتورک می تونه انقدر بی منطق باشه و آبروی هرچی ترک شریف هست رو ببره. هر چقدر افشاریه برای ترکها آبرو خرید، قاجاریه عیاش و بی عرضه ننگ اقوام ترک بود.

فاسدترین و عیاش ترین سلسله ایرانی که موسس آن آغامحمدخان خونخوار بود و مایه ننگ اقوام تورک هستند.
آقای سیریزی آغا محمدخان درسته
منحوس ترین سلسله پادشاهی ایران دودمان قاجار بود که پای انگلیس و استعمار را به کشور باز کرد و کسانی که از قاجار منحوس طرفداری می کنند دچار تعصب قومیتی هستند چشم بر کشتار ۴۰درصدی مردم و احتکار احمدشاه و غیره بسته اند تاسف بار است.
اول برو تاریخ بخوان، بعد بیا نظر بده عزیزم، فقط کریم خان زند سی سال پادشاهی کرد، ولی بعد از آن سردار بزرگ، اخلاف و دودمان او با هم نساختند و جنگ داخلی بین آنها در گرفت و باعث شدند که خواجه تاجدار حکومت
...
[مشاهده متن کامل]
ایران را به دست گیرد. اشتباه بزرگ زندیه این بود که زیر پای همدیگر را خالی کردند و حسد و طمع و. . . . . بر آنها غلبه کرد. !!!!! یکی بر سر شاخ و بن می برید/ خداوند بستان نظر کرد و دید/ بگفتا که این مرد بد می کند/ نه با من که با نفس خود می کند/ ستیزه به جایی رساند سخن/ که ویران کند خاندان کهن/ فاعتبروا یا اولی الابصار= ای صاحبان بصیرت پند بگیرید و تجربه بیاندوزید. !!!!!!!

قاجار حکومت با عرضه ای بوده که ۱۳۰ سال حکومت کرده اگر بی عرضه بود مثل زندیه حتی هشت سال هم نمیتونست حکومت کند
واقعا تمام تاریخ ایران دست تورکها بوده بس این فرزندان ساسانی کجا بودنند
کلمه قاجار برگرفته از کلمه کوچر تورکی هست
قاچار مساوی با کوچر
کوچر مساوی با کوچ نشین
قاجار ( قَجَر ) ، قاجاریه یا قاجاریان نام دودمانی است که از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ بر ایران به مدت صد و سی سال فرمان راندند.
بنیان گذار این سلسله آقامحمدخان قاجار است. وی ابتدا در ساری مدعی سلطنت بر ایران شد و پایتخت خود را این شهر اعلام نمود و سپس پس از تصرف قفقازیه و سرکوب کلیه امراء و حکام داخلی در تهران مستقر شد و آن را دارالخلافه نامید و آخرین پادشاه قاجار، احمدشاه قاجار بود که در سال ۱۳۰۴ برکنار شد و رضاشاه پهلوی جای او را گرفت
...
[مشاهده متن کامل]

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس