فرهنگ اسم ها
معنی: نوعی شعر، شعر عاشقانه، عشق ورزی، هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا با سازها خوانده می شود، ( در موسیقی ایرانی ) هر نوع سخن آهنگین [معمولاً به زبان فارسی] که به آواز یا همراه سازها خوانده می شده است
برچسب ها: اسم، اسم با غ، اسم دختر، اسم عربی، اسم طبیعت، اسم هنری
لغت نامه دهخدا
- دارالغزل ؛ جایی که زنان رشته های خود را میفروشند. ( دزی ج 2 ص 211 ).
- غزل حریر ؛ ابریشم رشته شده.
- غزل قطن ؛ کتان رشته شده.
|| ریسمانی که با آن جانوران وحشی را میگیرند. || پیچک مو ( درخت ). || شراب غزل الکرم ؛ از نوشابه هایی که معده را تقویت کنند و اشتها آورند. ( دزی ج 2 ص 211 ).
غزل. [ غ َ زَ ] ( ع مص ) سخن گفتن با زنان و عشقبازی نمودن. ( منتهی الارب ). حدیث زنان و حدیث عشق ایشان کردن. ( آنندراج ). محادثه با زنان. ( اقرب الموارد ). بازی کردن به محبوب. حکایت کردن از جوانی و حدیث صحبت و عشق زنان. ( غیاث اللغات ). دوست داشتن حدیث با زنان و صحبت با ایشان. ( تاج المصادر بیهقی ). ج ، غُزول. ( دزی ج 2 ص 211 ). || سستی آوردن سگ و آن چنان باشد که چون به گرفتن نزدیک شود، آهو از ترس وی بانگ کند پس سگ بازگردد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). متحیر شدن از بانگ کردن آهوبره در روی بره. ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِمص ) ستایش کسی. ثنای کسی. ( مقدمة الادب زمخشری ). || سخنگویی با زنان. عشقبازی. ( منتهی الارب ). گفتگوی پسران و دختران جوان ، و گفته اند به معنی عشقبازی با زنان است. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) در موسیقی یک قسمت از چهار قسمت نوبت مرتب یعنی تألیف کامل است ، و آن چهار قسمت قول است و غزل وترانه و فروداشت. || سخنی که در وصف زنان و عشق ایشان گفته اند، و در عرف شعرا چند بیت مقرری است که پیش قدما زیاده از دوازده نیست و متأخران منحصر در آن ندانند، و با لفظ خواندن و سرودن و زدن و برداشتن و طرح کردن و از قلم ریختن مستعمل است. ( از آنندراج ). سرواد و کلام منظوم و شعر و چامه. ( ناظم الاطباء ). کلام موزون و مقفی در معاشقه و وصف حال زنان. شعری با مطلع و مقطع از پنج تا پانزده بیت و بیشتر در مدح و نوازش معشوقه و مغازله با او و جز آن. در کشاف اصطلاحات الفنون آمده : غزل اسم از مغازله است به معنی سخن گفتن با زنان و در اصطلاح شعرا عبارت است از ابیاتی چند متحد در وزن و قافیه ، که بیت اول آن ابیات مصرع باشد فقط، و مشروط آن است که متجاوز از دوازده هم نباشد، اگر چه بعض شعرای سلف زیاده از دوازده هم گفته اند. فاما الحال آن طریقه غیرمسلوک است. و اکثر ابیات غزل را یازده مقرر کرده اند، و هر شعری که زیاده بر آن بود آن را قصیده گویند، و در غزل غالباً ذکر محبوب ، و صفت حال محب و صفت احوال عشق و محبت بوده کذا فی مجمع الصنایع. غزل را تشبیب نیز گویند کذا فی جامع الصنایع. صاحب مجمع الصنایع تشبیب را از انواع غزل شمرده است - انتهی. صاحب مرآت الخیال گوید: ذکر تخلص در غزل از زمان سعدی لازم شده است - انتهی.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
جمع غازله
فرهنگ معین
(غَ زْ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) ریسیدن . ۲ - (اِ. ) رشته ، ریسمان .
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) رشته، نخ.
۱. (ادبی ) شعری که معمولاً بین هفت تا پانزده بیت سروده می شود و موضوع آن غنایی و عاشقانه است، شعر عاشقانه.
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] سخن گفتن با زنان و عشق بازی کردن.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] سخنی که در وصف زنان و در عشق آنان گفته شود، حدیث عشق زنان.
گویش مازنی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] غزل، نوعی شعر عاشقانه دارای هفت تا چهارده بیت با وزن و قافیه واحد است.
غزل در لغت، حدیث زنان و صفت عشق بازی و معاشقه است و در اصطلاح ادب فارسی و عربی نوعی شعر است که قالبی منظوم و غنایی دارد و در وزن و قافیه واحد سروده می شود و مصراع اول بیت نخست نیز قافیه دارد. عدد ابیات آن از هفت تا چهارده است و درون مایه آن عاشقانه، و در بیان احساسات یا گفت و گوی با معشوق و خطاب به اوست. در غزل از محاسن طبیعت و لطایف طبیعی مربوط به انسان یا حیوان یا نبات و مناظر دریا و… سخن گفته می شود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
۱. ↑ مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۶۸۰.
...
غزل در لغت، حدیث زنان و صفت عشق بازی و معاشقه است و در اصطلاح ادب فارسی و عربی نوعی شعر است که قالبی منظوم و غنایی دارد و در وزن و قافیه واحد سروده می شود و مصراع اول بیت نخست نیز قافیه دارد. عدد ابیات آن از هفت تا چهارده است و درون مایه آن عاشقانه، و در بیان احساسات یا گفت و گوی با معشوق و خطاب به اوست. در غزل از محاسن طبیعت و لطایف طبیعی مربوط به انسان یا حیوان یا نبات و مناظر دریا و… سخن گفته می شود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
۱. ↑ مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۶۸۰.
...
wikifeqh: غزل_خوانی
[ویکی اهل البیت] کلمه غزل در اصل لغت، به معنی ریسمان رشتن و نوازش سخن گفتن با زنان، عشقبازی و حدیث عشق و عاشقی کردن است؛ و چون این نوع شعر بیشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است، آنرا غزل نامیده اند.
غزل در اصطلاح شعرای فارسی، اشعاری است بر یک وزن و قافیه با مطلع مصرع که حد معمول متوسط مابین پنج بیت تا دوازده باشد و گاهی بیشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بیت و به ندرت تا نوزده بیت نیز گفته اند. اگر از پنج بیت کمتر باشد میتوان آنرا غزل ناتمام دانست.
در غزل سرایی حدیث مغازله شرط نیست، بلکه ممکن است متضمن مضامین اخلاقی و دقایق حکمت و معرفت باشد که امثال غزلهای حکیمانه و عارفانه بسیار است.
فرق میان غزل با تغزیل قصیده، آن است که ابیات تغزل باید همه مربوط به یک موضوع و یک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندانکه آن را شرط غزل دانسته اند. غزل هر قدر لطیف تر و پرسوزتر باشد، مطبوع تر و گیرنده تر است و همان اندازه که قصیده دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معانی غزل باید رقت و لطافت بکار برد و از تعبیرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد.
اصطلاح غزل در قدیم مخصوص اشعار غنایی و سرودهای آهنگین عاشقانه بوده است که با الحان موسیقی تطبیق می شده و آنرا غالباً با ساز و آواز می خواندهاند؛ در عدد ابیات و سایر خصوصیات نیز شرط و قیدی نداشت. بعد آن را مرادف کلمه نسیب بکار بردند و تغزلات پیش آهنگ قصاید را غزل نامیدند.
تدریجاً همان غزلی که تشبیب قصاید بود به صورت غزل مفرد نظیر غزلیات عراقی و سعدی و حافظ درآمد و نوعی ممتاز از شعر گردید؛ و از آن تاریخ قسمت نسیب و تشبیب قصاید را تغزل خواندند.
در نوع غزل نیز از نظر معنی و مضمون نیز به مرور ایام تحول بزرگ روی داد. به این جهت که شعرای قصیده سرای قدیم، بیشتر توجهشان به مدح سلاطین و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزلهای تشبیب قصیده، از حدود معانی عشقی و وصفی بیرون نمی رفتند. اما چون معانی عالی اخلاقی و مضامین دلپذیر حکمت و عرفان وارد شعر فارسی گردید، انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بیرون آمد و با افکار و معانی بلند اخلاقی و عرفانی بیامیخت و بهترین وسیله برای پروراندن معانی عالی حکمت و معرفت گردید.
غزل در اصطلاح شعرای فارسی، اشعاری است بر یک وزن و قافیه با مطلع مصرع که حد معمول متوسط مابین پنج بیت تا دوازده باشد و گاهی بیشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بیت و به ندرت تا نوزده بیت نیز گفته اند. اگر از پنج بیت کمتر باشد میتوان آنرا غزل ناتمام دانست.
در غزل سرایی حدیث مغازله شرط نیست، بلکه ممکن است متضمن مضامین اخلاقی و دقایق حکمت و معرفت باشد که امثال غزلهای حکیمانه و عارفانه بسیار است.
فرق میان غزل با تغزیل قصیده، آن است که ابیات تغزل باید همه مربوط به یک موضوع و یک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندانکه آن را شرط غزل دانسته اند. غزل هر قدر لطیف تر و پرسوزتر باشد، مطبوع تر و گیرنده تر است و همان اندازه که قصیده دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معانی غزل باید رقت و لطافت بکار برد و از تعبیرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد.
اصطلاح غزل در قدیم مخصوص اشعار غنایی و سرودهای آهنگین عاشقانه بوده است که با الحان موسیقی تطبیق می شده و آنرا غالباً با ساز و آواز می خواندهاند؛ در عدد ابیات و سایر خصوصیات نیز شرط و قیدی نداشت. بعد آن را مرادف کلمه نسیب بکار بردند و تغزلات پیش آهنگ قصاید را غزل نامیدند.
تدریجاً همان غزلی که تشبیب قصاید بود به صورت غزل مفرد نظیر غزلیات عراقی و سعدی و حافظ درآمد و نوعی ممتاز از شعر گردید؛ و از آن تاریخ قسمت نسیب و تشبیب قصاید را تغزل خواندند.
در نوع غزل نیز از نظر معنی و مضمون نیز به مرور ایام تحول بزرگ روی داد. به این جهت که شعرای قصیده سرای قدیم، بیشتر توجهشان به مدح سلاطین و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزلهای تشبیب قصیده، از حدود معانی عشقی و وصفی بیرون نمی رفتند. اما چون معانی عالی اخلاقی و مضامین دلپذیر حکمت و عرفان وارد شعر فارسی گردید، انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بیرون آمد و با افکار و معانی بلند اخلاقی و عرفانی بیامیخت و بهترین وسیله برای پروراندن معانی عالی حکمت و معرفت گردید.
wikiahlb: غزل
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
(بر وزن فلس) تابیدن و تابیده. مصدر و اسم هر دو آمده است به عبارت دیگر: آن پنبه را به صورت نخ در آوردن است «غَزَلَتِ الْمَرْأَةُ الْقُطْنَ وَالصُّوفَ غَزْلاً: مَدَّتْهُ و فَتَلَتْهُ خیطاناً» . و چون آن زن نباشید که رشته خویش را از پس تابیدن پنبه و قطعه و قطعه کرد. «اَنْکاثاً» جمع نکث به معنی قطعهها است یعنی «نَقَضَتْ غَزْلَها وَ جَعَلَتْهُ اَنْکاثاً» به ملاحظه آیه ماقبل «وَاَوْفُوا بِعَهْدِاللَّهِ اِذا عاهَدْتُمْ وَلاتَنْقُضُوا الْاَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها...» آیه فوق مثلی است درباره وفای به عهد یعنی در عهد و پیمان خویش ثابت قدم باشید و مثل آن زن نباشید که میرشت و پنبه میکرد. اگر به عهد خدا وفا نکنید قول شما بیفایده و بیاثر خواهد بود مثل عمل آن زن و در آن صورت بیاعتبار خواهید بود. در مجمع نقل شده: آن زن سفیهی بود از قریش با کنیزانش تا نصف روز میرشت آنگاه میگفت: آنچه رشتهاند پنبه کنند و این عادت او بود و نامش ریطه دختر عمروبن کعب بود و به وی سفیه مکه گفتندی. چنانکه از کلبی نقل شده و به قولی مثلی است که خدا به ناقض عهد زده. به نظر نگارنده مثل بودنش بهتر است و اشاره به زن بخصوصی نیست و چون رشتن در آن روزگار کار زنان بود لذا در مثل زن ذکر شده است. واللَّهالعالم. در تفسیر عیاشی از امام صادق «علیهالسلام» منقول است: چون مسلمانان به کلمه امیرالمؤمنین به علی «علیهالسلام» سلام دادند رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» به اول فرمود: برخیز به علی به لفظ امیرالمؤمنین سلام کن. گفت: آیا دستور خدا و رسول است فرمود: آری. سپس به دوم فرمود: برخیز به علی به امارت مؤمنین سلام کن. گفت آیا دستور از خدا و رسول است؟ فرمود آری. سپس به مقداد، ابوذر و سلمان چنین دستوری داد اول و دوم چون از محضر آن حضرت خارج میشدند میگفتند: نه به خدا هرگز به او با چنین لفظی سلام نخواهیم داد خداوند نازل فرمود: «وَلاتَنْقُضُوا الْاَیمانِ بَعدَ تَوْکیدِها وَ قَدْجَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیکُمْ کَفیلاً (بِقَوْلِکُمْ اَمِنَ اللَّهِ رَسُولِه) اِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ماتَفْعَلُونَ وَ لاتَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها...» (به اختصار) این لفظ تنها یکبار در کلاماللَّه مجید به کار رفته است.
(بر وزن فلس) تابیدن و تابیده. مصدر و اسم هر دو آمده است به عبارت دیگر: آن پنبه را به صورت نخ در آوردن است «غَزَلَتِ الْمَرْأَةُ الْقُطْنَ وَالصُّوفَ غَزْلاً: مَدَّتْهُ و فَتَلَتْهُ خیطاناً» . و چون آن زن نباشید که رشته خویش را از پس تابیدن پنبه و قطعه و قطعه کرد. «اَنْکاثاً» جمع نکث به معنی قطعهها است یعنی «نَقَضَتْ غَزْلَها وَ جَعَلَتْهُ اَنْکاثاً» به ملاحظه آیه ماقبل «وَاَوْفُوا بِعَهْدِاللَّهِ اِذا عاهَدْتُمْ وَلاتَنْقُضُوا الْاَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها...» آیه فوق مثلی است درباره وفای به عهد یعنی در عهد و پیمان خویش ثابت قدم باشید و مثل آن زن نباشید که میرشت و پنبه میکرد. اگر به عهد خدا وفا نکنید قول شما بیفایده و بیاثر خواهد بود مثل عمل آن زن و در آن صورت بیاعتبار خواهید بود. در مجمع نقل شده: آن زن سفیهی بود از قریش با کنیزانش تا نصف روز میرشت آنگاه میگفت: آنچه رشتهاند پنبه کنند و این عادت او بود و نامش ریطه دختر عمروبن کعب بود و به وی سفیه مکه گفتندی. چنانکه از کلبی نقل شده و به قولی مثلی است که خدا به ناقض عهد زده. به نظر نگارنده مثل بودنش بهتر است و اشاره به زن بخصوصی نیست و چون رشتن در آن روزگار کار زنان بود لذا در مثل زن ذکر شده است. واللَّهالعالم. در تفسیر عیاشی از امام صادق «علیهالسلام» منقول است: چون مسلمانان به کلمه امیرالمؤمنین به علی «علیهالسلام» سلام دادند رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» به اول فرمود: برخیز به علی به لفظ امیرالمؤمنین سلام کن. گفت: آیا دستور خدا و رسول است فرمود: آری. سپس به دوم فرمود: برخیز به علی به امارت مؤمنین سلام کن. گفت آیا دستور از خدا و رسول است؟ فرمود آری. سپس به مقداد، ابوذر و سلمان چنین دستوری داد اول و دوم چون از محضر آن حضرت خارج میشدند میگفتند: نه به خدا هرگز به او با چنین لفظی سلام نخواهیم داد خداوند نازل فرمود: «وَلاتَنْقُضُوا الْاَیمانِ بَعدَ تَوْکیدِها وَ قَدْجَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیکُمْ کَفیلاً (بِقَوْلِکُمْ اَمِنَ اللَّهِ رَسُولِه) اِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ماتَفْعَلُونَ وَ لاتَکُونُوا کَالَّتی نَقَضَتْ غَزْلَها...» (به اختصار) این لفظ تنها یکبار در کلاماللَّه مجید به کار رفته است.
wikialkb: ریشه_غزل
دانشنامه عمومی
غَزَل در ادبیات فارسی به قالبی از شعر سنتی گفته می شود. در قالب غزل که معمولاً بین پنج تا دوازده بیت متحدالوزن دارد، مصراع اول با مصراع های زوج هم قافیه است. بسیار رایج است که شاعر در آخرین بیت غزل، نام شاعرانه یا تخلص خود را بیاورد. غزل، بیشتر محتوای عاشقانه دارد. تا قبل از قرن ششم هجری، به جای غزل، تغزل رواج داشت که هویتی مستقل نداشت و غزلی بود که در ابتدای قصیده می آمد. در ادبیات عربی نیز به تشبیب، نسیب و تغزل، که معمولاً در ابتدای قصیده ها می آمد، غزل اطلاق می شد ( و هنوز هم می شود ) . غزل در زبان های ترکی، هندی، اردو و انگلیسی نیز به منظور بیان مضمون عاشقانه به کار می رود و گاهی همراه با موسیقی خوانده می شود. علاوه بر این، مضمون های عارفانه برای بیان عشق به معبود نیز در غزل فارسی متداول بوده است. اما ممکن است از غزل برای بیان مضمون های اخلاقی، معرفتی، میهن پرستانه یا هر نوع تجربه شاعرانه دیگری هم استفاده شود. همچنین در یک غزل، ممکن است تنوع مطلب وجود داشته باشد.
غزل های اولیه در شعر فارسی، زبانی ساده دارند و به سبک خراسانی سروده شده اند. در قرن ششم، در ابتدا شاعرانی مانند خاقانی، انوری و ظهیر، که در اصل قصیده سرا بودند، تعداد قابل توجهی شعر در قالب غزل نیز سرودند. اما بعد، شاعرانی مانند سنایی و عطار ظهور کردند که توجه اصلی شان به غزل بود. در این قرن، سبک خراسانی افول کرد و شاعران به سبک عراقی روی آوردند. در این دوره، عطار از غزل برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده کرد. غزل با ظهور سعدی به اوج زبانی خود رسید که بیانی روان و سهل و ممتنع داشت و واژگان پرکاربرد و همه فهم را به کار می برد. مولوی نیز، شرح سفر روحانی خود را در غزلیاتش منعکس کرد. او بسیاری از غزلیات خود را نه در کنج عزلت و در جدال با الفاظ، بلکه به صورت زنده و فی البداهه و در مجالس رقص و سماع و در حالت وجد سرود. در قرن هشتم، خواجوی کرمانی عشق و تصوف را در غزل خود در هم آمیخت که اوج روش او، در غزلیات حافظ دیده می شود. حافظ، که مشخصهٔ شعرش ایهام است، ممدوح و معشوق را با هم یکی کرد و مدح های او که به فرم غزل است، در ظاهر، ماهیت خود را آشکار نمی کند.
از اوایل قرن نهم، تا قرن یازدهم، شاعران برای سرودن غزل به سبک عراقی همچنان در تلاش بودند، اما توفیقی حاصل نمی شد. این بن بست زمینه ساز ظهور سبک هندی بود. اساس غزل سبک هندی این بود که شاعر در مصراع اول مطلبی معقول بگوید و در مصراع بعدی با شاهد یا مثالی، معنای مصراع اول را اثبات یا تبیین کند. از اواخر دورهٔ افشاریه جریانی تحت عنوان «جریان بازگشت» آغاز شد که طی آن، شاعران با پیروی از سبک های خراسانی و عراقی شعرهای جدیدی می سرودند. این جریان در دوره قاجار به اوج رسید. با شروع جنبش مشروطه، گنجاندن مضمون های میهن پرستانه در غزل متداول شد که به «غزل وطنی» شهرت یافت. با پدیدار شدن شعر نو، سبکی جدید در سرایش غزل به وجود آمد که به غزل نو یا غزل تصویری مشهور است. این نوع غزل، چه در لفظ و چه در مضمون، از امکانات شعر نو استفاده می کند. یکی از ویژگی های غزل نو، استفاده از وزن های جدید است. غزل سرایان نوگرا، توصیف در غزل را به معشوق زمینی و آسمانی محدود نکردند و تجربیات ذهنی خود را در جستجوی افق های تازه تر گسترش دادند. در اثر این تلاش، صور خیال در غزل نو به تازگی گرایید. غزل نو همچنین در محور عمودی خود پیوستگی بیشتری پیدا کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفغزل های اولیه در شعر فارسی، زبانی ساده دارند و به سبک خراسانی سروده شده اند. در قرن ششم، در ابتدا شاعرانی مانند خاقانی، انوری و ظهیر، که در اصل قصیده سرا بودند، تعداد قابل توجهی شعر در قالب غزل نیز سرودند. اما بعد، شاعرانی مانند سنایی و عطار ظهور کردند که توجه اصلی شان به غزل بود. در این قرن، سبک خراسانی افول کرد و شاعران به سبک عراقی روی آوردند. در این دوره، عطار از غزل برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده کرد. غزل با ظهور سعدی به اوج زبانی خود رسید که بیانی روان و سهل و ممتنع داشت و واژگان پرکاربرد و همه فهم را به کار می برد. مولوی نیز، شرح سفر روحانی خود را در غزلیاتش منعکس کرد. او بسیاری از غزلیات خود را نه در کنج عزلت و در جدال با الفاظ، بلکه به صورت زنده و فی البداهه و در مجالس رقص و سماع و در حالت وجد سرود. در قرن هشتم، خواجوی کرمانی عشق و تصوف را در غزل خود در هم آمیخت که اوج روش او، در غزلیات حافظ دیده می شود. حافظ، که مشخصهٔ شعرش ایهام است، ممدوح و معشوق را با هم یکی کرد و مدح های او که به فرم غزل است، در ظاهر، ماهیت خود را آشکار نمی کند.
از اوایل قرن نهم، تا قرن یازدهم، شاعران برای سرودن غزل به سبک عراقی همچنان در تلاش بودند، اما توفیقی حاصل نمی شد. این بن بست زمینه ساز ظهور سبک هندی بود. اساس غزل سبک هندی این بود که شاعر در مصراع اول مطلبی معقول بگوید و در مصراع بعدی با شاهد یا مثالی، معنای مصراع اول را اثبات یا تبیین کند. از اواخر دورهٔ افشاریه جریانی تحت عنوان «جریان بازگشت» آغاز شد که طی آن، شاعران با پیروی از سبک های خراسانی و عراقی شعرهای جدیدی می سرودند. این جریان در دوره قاجار به اوج رسید. با شروع جنبش مشروطه، گنجاندن مضمون های میهن پرستانه در غزل متداول شد که به «غزل وطنی» شهرت یافت. با پدیدار شدن شعر نو، سبکی جدید در سرایش غزل به وجود آمد که به غزل نو یا غزل تصویری مشهور است. این نوع غزل، چه در لفظ و چه در مضمون، از امکانات شعر نو استفاده می کند. یکی از ویژگی های غزل نو، استفاده از وزن های جدید است. غزل سرایان نوگرا، توصیف در غزل را به معشوق زمینی و آسمانی محدود نکردند و تجربیات ذهنی خود را در جستجوی افق های تازه تر گسترش دادند. در اثر این تلاش، صور خیال در غزل نو به تازگی گرایید. غزل نو همچنین در محور عمودی خود پیوستگی بیشتری پیدا کرد.
wiki: غزل
دانشنامه آزاد فارسی
غَزَل
اصطلاحی در موسیقی قدیم ایرانی و نام نوعی تصنیف و نیز نوعی لحن موزون از هفده لحن مشهور قدیم موسیقی ایران. غزل دومین قسمت از فرم مهم و مشهور تصنیف با نام «نوبت مرتب» است که بر شعر پارسی استوار بوده است. در «نوبت مرتب» که از چهار قسمت قول و غزل و ترانه و فروداشت تشکیل شده بود، جز غزل شعر، قسمت های دیگر عربی بوده است. این قسمت از لحاظ فرم مانند قول اما شعر آن فارسی بود.
اصطلاحی در موسیقی قدیم ایرانی و نام نوعی تصنیف و نیز نوعی لحن موزون از هفده لحن مشهور قدیم موسیقی ایران. غزل دومین قسمت از فرم مهم و مشهور تصنیف با نام «نوبت مرتب» است که بر شعر پارسی استوار بوده است. در «نوبت مرتب» که از چهار قسمت قول و غزل و ترانه و فروداشت تشکیل شده بود، جز غزل شعر، قسمت های دیگر عربی بوده است. این قسمت از لحاظ فرم مانند قول اما شعر آن فارسی بود.
wikijoo: غزل
مترادف ها
قصیده، غزل، چکامه، قطعه شعر بزمی
خیط، غزل، نخ تابیده، الیاف، نخ بافندگی، داستان افسانه امیز
غزل
غزل، غزل یا قطعه شعر 14 سطری
غزل
غزل
غزل
غزل، نخ ریسی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
غزل فیلمی به کارگردانی محمدرضا زهتابی و نویسندگی محمدرضا زهتابی، فریدون فرهودی محصول سال ۱۳۸۰ است.
• یوسف مرادیان
• علی قربان زاده
• حدیث فولادوند
• نیما فلاح
• لیدا جوادی
• غلامرضا طباطبایی
... [مشاهده متن کامل]
• شمسی فضل الهی
• زهره حمیدی
• پروین سلیمانی
• فرخ لقا هوشمند
• هما خاکپاش
• فرهاد خانمحمدی
• ابراهیم تفرشی
• ترگل قمی
• رضا قمی
• داوود روح بخش
• هوشنگ دیبائیان
• نیلوفر دوستی
• رامبد شکرآبی
• یوسف مرادیان
• علی قربان زاده
• حدیث فولادوند
• نیما فلاح
• لیدا جوادی
• غلامرضا طباطبایی
... [مشاهده متن کامل]
• شمسی فضل الهی
• زهره حمیدی
• پروین سلیمانی
• فرخ لقا هوشمند
• هما خاکپاش
• فرهاد خانمحمدی
• ابراهیم تفرشی
• ترگل قمی
• رضا قمی
• داوود روح بخش
• هوشنگ دیبائیان
• نیلوفر دوستی
• رامبد شکرآبی
"غزل های من نامشان غزل است . دگریشان نامهاشان غزل نیست"
شهرام.
شهرام.
دل ببین شیشهء خودش دارد
هم دماغ پیشهء خودش دارد
آنکه با مهر و با وفا باشد
راستی کلیشهء خودش دارد
هیچ کس نیست تا که تنهایست
ساقه بر ریشهء خودش دارد
می ناب چهل سالهء نابش
سیر در شیشهء خودش دارد
... [مشاهده متن کامل]
شیر و ببر بنگر که می نا لند
روی در بیشهء خودش دارد
بنگر آن فرد و کار و بارش را
کوی درگیشهء خودش دارد
خواست شهرام چامه ای گوید
چونکه اندیشهء خودش دارد.
هم دماغ پیشهء خودش دارد
آنکه با مهر و با وفا باشد
راستی کلیشهء خودش دارد
هیچ کس نیست تا که تنهایست
ساقه بر ریشهء خودش دارد
می ناب چهل سالهء نابش
سیر در شیشهء خودش دارد
... [مشاهده متن کامل]
شیر و ببر بنگر که می نا لند
روی در بیشهء خودش دارد
بنگر آن فرد و کار و بارش را
کوی درگیشهء خودش دارد
خواست شهرام چامه ای گوید
چونکه اندیشهء خودش دارد.
دوستان عزیزمن
غزل ریشه ی فارسی اصیل داره. .
غزل حافظ رو بخواطر دارید؟. .
غزل ریشه ی فارسی اصیل داره. .
غزل حافظ رو بخواطر دارید؟. .
غزل فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی محصول سال ۱۳۵۵ خورشیدی است . غزل نهمین ساخته مسعود کیمیایی به صورت سینما اسکوپ رنگی محصول تلفیلم، کانون سینماگران و شرکت گسترش صنایع سینمایی ایران ( ۱۳۵۴ ) بود که توسط شرکت پانوراما پخش شد .
... [مشاهده متن کامل]
فیلمنامه غزل بر اساس قصه کوتاه «مزاحم» اثر خورخه لوئیس بورخس نوشته شده است .
دو برادر: حجت ( محمدعلی فردین ) و زین العابدین ( فرامرز قریبیان ) قرق بان جنگل هستند و در تنهایی روزگار می گذارنند. آن ها روزی متوجه می شوند که چند نفر مخفیانه درخت های جنگل را قطع می کنند. حجت به دنبال مهاجمان می رود و با غزل ( پوری بنایی ) ، زنی معروفه، به کلبه بازمی گردد. زین العابدین به غزل دل می بندد؛ اما حجت نیز در می یابد که گرفتار عشق غزل شده است. دو برادر تصمیم می گیرند غزل را از میان بردارند تا هیچ یک در این معرکه لطمه نبیند. آن دو پس از به قتل رساندن غزل جسد او را در دل جنگل به خاک می سپارند و پس از به آتش کشیدن کلبه شان سوار بر اسب به دنبال سرنوشت نامعلوم خود می روند.
فیلم غزل برای بار نخست در تاریخ چهارشنبه ۹ تیر سال ۱۳۵۵ در ۱۲ سینما در تهران شامل سینماهای اونیورسال، پاسیفیک، ایران، ساینا، تیسفون، رنگین کمان، موناکو، پرسپولیس، کارون، دریا، نیاگارا و بولوار به نمایش درآمد .
فیلم غزل پس از دو هفته نمایش، در گروه سینمایی فوق در تاریخ چهارشنبه ۲۳ تیر جای خود را به فیلم تنهایی ( اسماعیل پورسعید ) داد . نمایش هفته سوم فیلم غزل تنها در سینما نیاگارا ادامه داشت و بعد از یک هفته، با پیوستن سینما نیاگارا به گروه سینمایی نمایش فیلم «دختر جسور و مرد انتقامجو» ( فیلم مشترک ایران و ترکیه ) نمایش فیلم غزل در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۵۵ به پایان رسید .
• محمد علی فردین
• فرامرز قریبیان
• پوری بنایی
• امرالله صابری
• سعید پیردوست
• پروین سلیمانی
• شهناز
• نصرت کریمی
• رضا طاهری
• محمد کنی
• علی سعادت
• آنیتا
... [مشاهده متن کامل]
فیلمنامه غزل بر اساس قصه کوتاه «مزاحم» اثر خورخه لوئیس بورخس نوشته شده است .
دو برادر: حجت ( محمدعلی فردین ) و زین العابدین ( فرامرز قریبیان ) قرق بان جنگل هستند و در تنهایی روزگار می گذارنند. آن ها روزی متوجه می شوند که چند نفر مخفیانه درخت های جنگل را قطع می کنند. حجت به دنبال مهاجمان می رود و با غزل ( پوری بنایی ) ، زنی معروفه، به کلبه بازمی گردد. زین العابدین به غزل دل می بندد؛ اما حجت نیز در می یابد که گرفتار عشق غزل شده است. دو برادر تصمیم می گیرند غزل را از میان بردارند تا هیچ یک در این معرکه لطمه نبیند. آن دو پس از به قتل رساندن غزل جسد او را در دل جنگل به خاک می سپارند و پس از به آتش کشیدن کلبه شان سوار بر اسب به دنبال سرنوشت نامعلوم خود می روند.
فیلم غزل برای بار نخست در تاریخ چهارشنبه ۹ تیر سال ۱۳۵۵ در ۱۲ سینما در تهران شامل سینماهای اونیورسال، پاسیفیک، ایران، ساینا، تیسفون، رنگین کمان، موناکو، پرسپولیس، کارون، دریا، نیاگارا و بولوار به نمایش درآمد .
فیلم غزل پس از دو هفته نمایش، در گروه سینمایی فوق در تاریخ چهارشنبه ۲۳ تیر جای خود را به فیلم تنهایی ( اسماعیل پورسعید ) داد . نمایش هفته سوم فیلم غزل تنها در سینما نیاگارا ادامه داشت و بعد از یک هفته، با پیوستن سینما نیاگارا به گروه سینمایی نمایش فیلم «دختر جسور و مرد انتقامجو» ( فیلم مشترک ایران و ترکیه ) نمایش فیلم غزل در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۵۵ به پایان رسید .
• محمد علی فردین
• فرامرز قریبیان
• پوری بنایی
• امرالله صابری
• سعید پیردوست
• پروین سلیمانی
• شهناز
• نصرت کریمی
• رضا طاهری
• محمد کنی
• علی سعادت
• آنیتا
معنی اصلی اسم غزل یعنی :عشق بازی کردن
اما در شعر های عاشقانه هم هست
اما در شعر های عاشقانه هم هست
شاید در عربی از گُزل ترکی به معنی زیبا گرفته شده باشد
ریشه غزل ( فارسی/عربی ) هست لطفا تصحیح کنید🫠❤️
از نظر غزل زیباترین اسم است ومن اسم غزل را خیلی دوست دارم معنی غزل ترانه وشعر عاشقانه است وهیچ ربطی به آهو ندارد آن اسم غزال است که می شود آهو اسم غزل کاملا فارسی است و اصلا عربی نیست
غزل : چکامه، ترانه
غزل به شعرهای عاشقانه فارسی گفته میشه
هیچ ربطی هم به گوزل و گوز و . . . ترکی نداره
هیچ ربطی هم به گوزل و گوز و . . . ترکی نداره
غزل عربیه
گوزل یعنی زیبا ترکی هست
گوزل یعنی زیبا ترکی هست
غَزل : نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می شده است ، چکامه ، سرود ، ترانه .
غزل اصلا ریشه عربی ندارد و یک اسم اصیل فارسی است .
زیبا یا خوشگل
اسم غزل اسم دختر خاله ی بابام اسم غزل خیلی اسم قشنگیه
اون کسی که گفت من باید دعا کنم اسمم غزل نباشه باید بگم تو لیاقت نداری که اسمت غزل باشه. . . لیاقتت همون اسم هایی که در زمانایه قدیم میزاشتن
به افتخار هرکی که اسمش غزل هست و اسم غزل رو دوس داره . . . .
به افتخار هرکی که اسمش غزل هست و اسم غزل رو دوس داره . . . .
اسم غزل ریشه ترکی داره
اسم غزل ریشه مازندرانی هم داره به معنی اسب سفید
و در ریشه ترکی از گزل می اید به معنی زیبا
و در ریشه ترکی از گزل می اید به معنی زیبا
غزل غزل ترانه حدیث عاشقانه تقدیم به همه غزل ها من غزلم: ) ♡
غَزل : /qazal/ غزل به معنای: نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ در موسیقی ایرانی هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا همراه سازها خوانده می شده است.
ریشه مربوط به: عربی
ریشه مربوط به: عربی
غزل عشق بی پایان
غزل یعنی شعر عاشقانه
من افتخار میکنم ک اسمم غزله
ایسالا همه غزل ایران شاد و سلامت باشن ب خصوصو خودم😍
غزل یعنی شعر عاشقانه
من افتخار میکنم ک اسمم غزله
ایسالا همه غزل ایران شاد و سلامت باشن ب خصوصو خودم😍
غزل یعنی: موزیک. آهو. عـشق و. . . . . .
به افتخار همه ی غزل عای ایران مخصوصا خودم که غزلم
به افتخار همه ی غزل عای ایران مخصوصا خودم که غزلم
غزل یک اسم عربی کامل است که معنی های بسیاری دارد پر طرفدار ترین معنی معنی شعر و آواز است که همه می دانند
خیلی ها از این اسم بدشان می آید و از این اسم متنفر هستن اما آنها چندان معنی برای این اسم نمی دانند:
... [مشاهده متن کامل]
آواز
موزون زیبا
صدای درخشان
لطفا از دوستان میخواهم که معنی های من در اوردی مثل تکشاخ و این ها در نیارند. بهترین اطلاعات را از استالین وانلیس کریستال پدیا بگیرید.
خیلی ها از این اسم بدشان می آید و از این اسم متنفر هستن اما آنها چندان معنی برای این اسم نمی دانند:
... [مشاهده متن کامل]
آواز
موزون زیبا
صدای درخشان
لطفا از دوستان میخواهم که معنی های من در اوردی مثل تکشاخ و این ها در نیارند. بهترین اطلاعات را از استالین وانلیس کریستال پدیا بگیرید.
معنی اسم غِزِل یا به ترکی غلیظ میشه غیزیل
معنی اسم آن آهو میشود به زبان ترکی به آهو غزل میگن.
معنی اسم آن آهو میشود به زبان ترکی به آهو غزل میگن.
به زبان فرانسوی
غزل نوعی اهو
در ضمن ادامه حرفم. . . ( نظر قبلی )
اسم غزل یه اسم کاملا عربیه
اسم غزل یه اسم کاملا عربیه
غزل یعنی کسی که به خوبی درکت کند و بداند که او یار توست
به نظر من اسم غزل یه اسم کاملا ایرانی و معنی بسیار عالی دارد🤗
غزل:عشقولانه♥️
غزل: اسب تک شاخ🦄
غزل: اهوی سفید😗
غزل :شعر عاشقانه😍😚
غزل :عشق بازی♥️😚
غزل:عشقولانه♥️
غزل: اسب تک شاخ🦄
غزل: اهوی سفید😗
غزل :شعر عاشقانه😍😚
غزل :عشق بازی♥️😚
غزل یعنی شری سرودن به آن که بهترین است وچه کسی بهترین است . غزل یعنی ترانه ای سرودن برای خدا
همهد۵زلایک اسمیه که واقعا هیچ اسمی مثل اون نیست مثلاد غزال اصلا ربطی به غزل نداره و غزاله یا هر چیز دیگه اینا فقط ااولشون غ به نظرم توی اسمایی که بادغ شروع شده غزل بهترینه
... [مشاهده متن کامل]
واین که فهمیدم این اسم به رازو نیاز باخداست با این که اسسمم غزل نیست ولی خیلی خوبه مخصصوصا برا پروفایل🎀
همهد۵زلایک اسمیه که واقعا هیچ اسمی مثل اون نیست مثلاد غزال اصلا ربطی به غزل نداره و غزاله یا هر چیز دیگه اینا فقط ااولشون غ به نظرم توی اسمایی که بادغ شروع شده غزل بهترینه
... [مشاهده متن کامل]
واین که فهمیدم این اسم به رازو نیاز باخداست با این که اسسمم غزل نیست ولی خیلی خوبه مخصصوصا برا پروفایل🎀
اسم من غزله و عاشق اسمم معنی میشه عشقو ترانه عاشقی و من خودمم عاشق یکی ام وا از خدا شکر میکنم که اونو به من داد. غزل عاشقتممم😘
راستی هر کی درباره ی اسم غزل بد بگه ایشالا کهیر بزنه راستی اون نظر آخرکه داده شده بزار بهش بگم شما لیاقت همچین اسمی رو نداری،
راستی هر کی درباره ی اسم غزل بد بگه ایشالا کهیر بزنه راستی اون نظر آخرکه داده شده بزار بهش بگم شما لیاقت همچین اسمی رو نداری،
بیشین بینیم بابا غزل دونی گرفتین باشه اصلا غلط کردیم گفتیم معنی غزل رو بگین بیچاره من که اسمم غزله باید بدبخت بشم دعا کنم اسمم غزل نباشه
غزل یعنی اهوی سفید
من غزل هستم ۱۴ سالم و به اسم خودم افتخار میکنم غز
غزل یعنی عشق عاشقانه
من عاشق تمام دخترای ام که مثل خودم اسمشون غزل
غزل یعنی عشق عاشقانه
من عاشق تمام دخترای ام که مثل خودم اسمشون غزل
غزل یعنی عشق ❤️یعنی دنیا💗یعنی یک دنیا عشق هرکی اسمش غزل ب اسمش افتخار کنه تیر ماهی ها ک اسمتون غزل هست اینو بدونید ک بهترینید❤️❤️❤️❤️😍😍😍
اسم غزل یک اسم ایرانی ونکته اینجا است که ماهم ایرانی هستیم پس ما غزل ها باید به اسم زیبایی که داریم افتخار کنیم و حتی به ایرانی که هستیم من که افتخار میکنم شما چی
باید اسم غزل به عشقشم بیاد مثل اسم عشق من . .
دختری که اسمش غزل از خودش اسمش بدش نیاد چون بهترین. . . . بهترین اسمی که درجهان داره
باید اسم غزل به عشقشم بیاد مثل اسم عشق من . .
دختری که اسمش غزل از خودش اسمش بدش نیاد چون بهترین. . . . بهترین اسمی که درجهان داره
غزل یعنی زندگی یعنی عشق من 14سالم وعاشق اسم خودم هستم
غزل:عشق
غزل:شعر عاشقانه
غزل:دنیا
غزل :یعنی یک دختر اصل ایرانی
دخترای ماه مرداد که اسمشون غزل عشق هستن ولایک دارن
غزل:عشق
غزل:شعر عاشقانه
غزل:دنیا
غزل :یعنی یک دختر اصل ایرانی
دخترای ماه مرداد که اسمشون غزل عشق هستن ولایک دارن
ریشه ی غزل پارسی است نه عربی😑😑
غزل به معنای حدیث عشق زنان❤❤❤❤❤
غزل یعنی شعر و ترانه عاشقانه 💓💓💓💓💓
من خودم دخترم ولی رو یه عشقی به نام غزل کراش دارم برا همین میدونم معنیش به اهو هم برمیگرده که در اصل غزال بوده ولی به معنای شعر عاشقانه و عارفانه هم میشه گفتش من خودم جلوش که دارم حرف میزنم برای اینکه نفهمه میگم شعر اینو گفت شعر اونو گفت😅😅
غزل یعنی عاشق بودن. عاشق معشوق بودن😍ساده دوست داشتن و عاشقانه دوست داشتن
غزل یعنی ترانه ، حدیث عاشقانه، یه عمر جاودانه، حرفای بی بهانه
غزل یعنی عشق♡
غزل یعنی عاشقانه هایی پنهانی
غزل یعنی اسب سفید
و غزل یعنی تک شاخی عاشق. . .
غزل یعنی عاشقانه هایی پنهانی
غزل یعنی اسب سفید
و غزل یعنی تک شاخی عاشق. . .
شعرم درباره اسم غزل رو تقدیم می کنم
لحظه ای نگاهم به تو افتاد و
چشمانم افتادن به دست و پایَم
تو موهایَت را در آیینه اَم شانه می کنی و
من مَحضِ چشمانَت غَزَل می سُرایَم. . .
( پیمان کریمی )
لحظه ای نگاهم به تو افتاد و
چشمانم افتادن به دست و پایَم
تو موهایَت را در آیینه اَم شانه می کنی و
من مَحضِ چشمانَت غَزَل می سُرایَم. . .
( پیمان کریمی )
غزل ینی کسی که دوسش داری تنهاش نذار هرچند ماله تو نیست ولی بازم تو عاشقانه دوستش داشته باش . بجنگ برا به بدست اوردنش. غزل فقط یه شعر نیست یااینکه یه کلمه عربی بعضیا با همین اسم غزل زندگیشونا میسازن. ولی زندگی من یه اسم دیگه داره
غزل یعنی شعر عاشقانه تبریک میگم به کسانی که اسمشان غزل است اسم غزل بیشتر خارجی ها میزارن چون اسم خیلی قشنگی است دوستتون دارم امید وارم نوشته هایم قشنگ باشد
همسر من باوار هستند و دختر است و می خواهم نام اش را غزل بگذاریم چون معنی اش بسیار زیبا است. غزل یعنی حدیثعشق و سخنان بین دو فرد عاشق
به معنی:شعر عاشقانه، عشق بازی دختر و پسر، آهو، اسمه با مسماییه. من که عاشق اسممم. 😍😚😘
به معنای عشق بازی. شعر و ترانه یاهمون متودی
غزل یعنی رشته عشق ، تاروپود عشق
تاروپود عشق ، رشته عشق
غزل یعنی رشته عشق ، تار و پپد عشق
اره غزل یعنی شعر عاشقانه غزل یعنی ترانه ی عاشقانه به افتخار همه غزل های ایران وبه خودم که اسمم غزل است
غزل یعنی ترانه زندگی غزل یعنی دخترم وتمام دنیام
غزل یعنی شعر عاشقانه عشق ورزیدن به خدا و کسانی که دوستشون داریم یعنی در یک جمله. غزل = عشق. غزل= عشق
زندگی بدون شعروعشق معنی نداره پس غزل یعنی زندگی
به افتخارهرچی غزل جووون دوستتون دارم
ب افتخاردخترنازم غزل فدات بشم زندگیم
به افتخارهرچی غزل جووون دوستتون دارم
ب افتخاردخترنازم غزل فدات بشم زندگیم
برگرفته شده از واژه ترکی آن: گوزَل!
غزل یعنی عشق یعنی کسی که دوستت داره غزل یعنی عشق بازی
تبریک به هرکی که اسمش غزل است همچنین خودم
تبریک به هرکی که اسمش غزل است همچنین خودم
غزل یعنی کشاندن قلب سمت خود
غزل یعنی عشق و عاشقی یعنی دوست داشتن
غزل یعنی مرواریدی در صدف . غزل یعنی با تمام وجود عاشق معشوقه ی خویش . ازی، امروز به خویش میبالم کع یک دختر ایرانی بانام و اصل غزل . پس به افتخار همه ی غزل های ایران
غزل یعنی عشق
غزل یعنی عارفانه و عاشقانه
شعر فریبا. شعر عاشقانه
بزا تمام کنم غزل یعنی عاشق
غزل بهترین برای دختر است
غزل یعنی معشوغه عشقی هیچ وقت پایان ندارد
غزل یعنی معشوغه عشقی هیچ وقت پایان ندارد
غزل یعنی عشق واقعی وشیرین
غزل یعنی عشق که یکی از قالب های شعری هم هست
کلا شاید خیلی ها غزل را در یک جمله شعر عاشقانه بدونند ولی در اصل توی تحلیل ها و منابع قدیمی غزل را ارتباط عاشقانه با خدا گفتند که خیلی از شاعر های جوان یا جا افتاده در عرفان ها و شعرهایشون از این معنی استفاده میکنند
ممنون از اطلاعات خیلی خوب سایتتون❤
ممنون از اطلاعات خیلی خوب سایتتون❤
یعنی بیت عاشقانه
غزل یعنی ترانه ها عاشقانه
عشق بازی - معشوق - شعر عاشقانه
نام غزل ریشه اش عربی نیست ۰ ریشه اش فارسی است و از قدیم این اسم نبوده
غزل یعنی شعر ٬ ترانه عاشقانه
شعر و قصیده
غزل یعنی شعر عاشقانه
غزل یعنی عشق بازی
غزل به معنی شعر های عاشقانه
شعر عاشقانه
خیلی ممنون غزل یعنی عشق بازی نه غزل یعنی شعر
عشق ورزی ب سبک شعر.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٨٣)