سبک هندی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سبک، روش مشخص بیان مطلب است؛ یکی از سبک های مهم ادبیات فارسی، سبک هندی است. این سبک اغلب در ایران بالاخص اصفهان و هند رواج داشت و به همین سبب این سبک در دوران اخیر سبک هندی نام گرفت.
گاهی انقلاب ها و جریانات اجتماعی باعث تغییر سبک ها می شود؛ سبک هندی که از اوایل قرن یازدهم تا اواسط قرن دوازدهم به مدت صد و پنجاه سال در ایران و هند و آسیای صغیر معمول بود، در نتیجه همین انقلاب های اجتماعی به وجود آمد.«با روی کار آمدن حکومت صفوی و رسمی شدن مذهب شیعه، شاهان صفوی جز شعرهای مذهبی به دیگر انواع شعر درباری، عرفانی و عاشقانه بی توجهی کردند و این باعث شد که شعر دیگر در انحصار طبقه خاصی نباشد و اصناف گوناگون مردم به شعر روی آوردند».
انوشه، حسن، فرهنگ نامه ادبی فارسی (دانش نامه ادب فارسی ۲)، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، ص۷۹۵.
به دلیل گستردگی حوزه زمانی و مکانی سبک هندی، تنوعاتی در این سبک پدید آمد که باعث پیدا شدن تمایزاتی میان شعر شاعران پیرو سبک هندی مقیم ایران و هند شده است. گروهی سبک متداول شاعران ایرانی این دوره را سبک صفوی نامیده اند و سبک هندی را دربارۀ پیروان هندی این شیوه به کار برده اند.در تقسیمی دیگر سبک شعر این دوره، سبک صفوی نامیده شده که برای آن، دو شاخۀ سبک صفوی ایرانی یا اصفهانی و سبک هندی قایل شده اند. در شاخۀ هندی این سبک به دلیل بومی نبودن زبان فارسی در هند و محیط فرهنگی آنجا، زبان شعر پیچیده تر و اغلب با لغزش های دستوری و گاه سستی کلام همراه است.این نکته نیز گفتنی است که اگر چه در ایران در سدۀ دوازدهم هجری در قبال سبک هندی و انحطاطش واکنشی نشان داده شد اما نفوذ این سبک در پاکستان و تاجیکستان و افغانستان تا دوران اخیر ادامه داشته است.
انوشه، حسن، فرهنگ نامه ادبی فارسی (دانش نامه ادب فارسی ۲)، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۶، ص۷۹۵.
در پیدایش سبک هندی عواملی چون مذهب، سفر شاعران به هند، توسعۀ شهر اصفهان، رفاه اقتصادی و علاقه شاهان صفوی به فرهنگ را می توان دخیل دانست.توضیح آنکه، حکومت صفویه به شعر مدحی و درباری توجه نداشت و با آمیزه های سنتی عرفانی در تضاد بود؛ همین امر باعث شد شعر از دربارها خارج شود و همۀ اصناف حق ادعای شاعری یابند و توجه آنان به امور جزئی و پند و اندرز و...معطوف شد.از طرفی عدم درآمد از شعر مدحی باعث شد که شاعران به دربارهای هند روی برند و آشنایی آنها با تفکرات هندوان نیز تا حدودی در تغییر سبک دخیل گشت.رفاه اقتصادی مردم نیز علتی شد تا هر کس به وسع خود به نحوی به ادبیات و شعر و شاعری بپردازد و شعر در میان عامه رواج یابد و همۀ این عوامل کم کم زمینه پیدایش سبک هندی را به وجود آورد.
قالب شعر
...

[ویکی اهل البیت] سبک هندی یکی از سبک های شعر فارسی است . در مورد تاریخ پیدایش این سبک اختلاف نظر وجود دارد برخی چون زرین کوب، شبلی نعمانی، حسن زاده و کورش صفوی پیدایش آن را به بابا فغانی شاعر قرن نهم هجری نسبت می دهند و برخی دیگر شروع آن را از اوایل قرن یازدهم می دانند و نظریات دیگری نیز وجود دارد. در مورد خاستگاه آن نیز اختلاف نظر وجود دارد برخی خاستگاه آن را هند می دانند و در مقابل برخی دیگر اطلاق عنوان هندی را بر این سبک غلط دانسته ایران و بلاخص اصفهان را خاستگاه آن می دانند. چنانچه برخی دیگر ان را سبک اصفهانی خوانده اند. سبک هندی تا دوره ای که به «بازگشت ادبی» نام گرفته (اواسط قرن دوازدهم)، رواج داشته است.
حسن انوشه در مورد پیدایش این سبک می گوید: «با روی کار آمدن حکومت صفوی و رسمی شدن مذهب شیعه، شاهان صفوی جز شعرهای مذهبی به دیگر انواع شعر درباری، عرفانی و عاشقانه بی توجهی کردند و این باعث شد که شعر دیگر در انحصار طبقه خاصی نباشد و اصناف گوناگون مردم به شعر روی آوردند».
اما به نظر شبلی نعمانی، مولف کتاب معروف « شعرالعجم »، بابا فغانی بانی مکتب وقوع است. او مینویسد: «... بانی انقلابی که در شاعری متوسطین پیدا شد و باعث گشت دوره نوینی که آنرا دوره متاخرین و نا زک خیالان گفته اند، آغاز شود، بابا فغانی است. »
استاد احمد گلچین معانی در آخرین تألیف خود به نام «تحفه ی گلچین» درباره ی منشأ اصطلاح سبک هندی چنین نوشته اند: «اصطلاح ناخوشایند سبک هندی را نخستین بار استاد حیدرعلی کمالی اصفهانی (م. 1325 شمسی) در منتخبات اشعار صائب ، چاپ تهران، 1305، صفحه ی 10 عنوان کرده است. این نظر او که هندیها را دسته ای دانسته و صائب تبریزی را در رأس آنها قرار داده، مأخوذ است از اظهار نظر محمدحسن خان صنیع الدوله ی مراغه ای (اعتمادالسلطنه) درباره ی میرزا طاهر وحید قزوینی (م. 1112)». وی در «منتظم ناصری» می نویسد: «...میرزا طاهر وحید قزوینی متخلص به وحید... از اصحاب فضل و افضال بوده، کلیاتی مشحون به نظم و نثر ترکی و عربی و فارسی قریب به نودهزار بیت دارد، اما اشعار او به سبک هندیها و چندان پسندیده و مطبوع نیست، بلکه اغلب مضامین آن موهون است.» پس از کمالی، مرحوم ملک الشعرای بهار در سال 1301 ضمن خطابه ی مفصلی، که ماحصل آن در مجله ی «ارمغان» چاپ شد، اصطلاح سبک هندی را به زبان آورد و سپس در کتاب «سبک شناسی» (ج3، ص317) اشاراتی بدان کرد و یادآور شد که «مؤلفان تاریخ ادبی، خلاصه ی آن خطابه را بدون ذکر نام او در کتب خود شکسته بسته درج نمودند». بر اساس آنچه گذشت، اصطلاح سبک هندی جز آنکه ناخوشایند است، با واقعیت هم سازگار نیست.
به دلیل گستردگی حوزه زمانی و مکانی سبک هندی، تنوعاتی در این سبک پدید آمد که باعث پیدا شدن تمایزاتی میان شعر شاعران پیرو سبک هندی مقیم ایران و هند شده است. گروهی سبک متداول شاعران ایرانی این دوره را سبک صفوی نامیده اند و سبک هندی را درباره پیروان هندی این شیوه به کار برده اند؛ و در تقسیمی دیگر سبک شعر این دوره، سبک صفوی نامیده شده که برای آن دو شاخه سبک صفوی ایرانی یا اصفهانی و سبک هندی قایل شده اند. در شاخه هندی این سبک به دلیل بومی نبودن زبان فارسی در هند و محیط فرهنگی آنجا، زبان شعر پیچیده تر و اغلب با لغزش های دستوری و گاه سستی کلام همراه است.
این نکته نیز گفتنی است که اگر چه در ایران در سده دوازدهم هجری در قبال سبک هندی و انحطاطش واکنشی نشان داده شد اما نفوذ این سبک در پاکستان و تاجیکستان و افغانستان تا دوران اخیر ادامه داشته است. در پیدایش سبک هندی عواملی چون مذهب، سفر شاعران به هند، توسعه شهر اصفهان، رفاه اقتصادی و علاقه شاهان صفوی به فرهنگ را می توان دخیل دانست.
توضیح آنکه حکومت صفویه به شعر مدحی و درباری توجه نداشت و با آمیزه های سنتی عرفانی در تضاد بود؛ همین امر باعث شد شعر از دربارها خارج شود و همه اصناف حق ادعای شاعری یابند و توجه آنان به امور جزئی و پند و اندرز و... معطوف شد. از طرفی عدم درآمد از شعر مدحی باعث شد که شاعران به دربارهای هند روی برند و آشنایی آنها با تفکرات هندوان نیز تا حدودی در تغییر سبک دخیل گشت. رفاه اقتصادی مردم نیز علتی شد تا هر کس به وسع خود به نحوی به ادبیات و شعر و شاعری بپردازد و شعر در میان عامه رواج یابد و همه این عوامل کم کم زمینه پیدایش سبک هندی را به وجود آورد.
قالب شعر در سبک هندی، «تک بیت» است که شکل غزل می یابد و به این صورت در یک بیت کامل می شود. منتهی این ابیات وقتی در کنار هم قرار می گیرند، قالب غزل می سازند. شاعر در این راستا می بایست مصرع اول را با مضمونی تازه بیان کند تا مطلب او جدید باشد. این امر باعث می شد که روز به روز امکان شاعران برای ایجاد روابط تازه محدودتر شود و آنان به سراغ ربط دادن امور دورتر بروند و کم کم در ورطه تعقید و اغراق افتند و ابهام در شعر بوجود آید. به این جهت است که می گویند در سبک هندی ابهام وجود دارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس