ص

/sAd/

معنی انگلیسی:
sad (the 17th letter of the persian alphabet)

لغت نامه دهخدا

ص. ( حرف ) حرف چهاردهم از حروف هجاء عرب و هفدهم از الفباء فارسی و هیجدهم از حروف ابجد و در حساب جُمَّل آن را به نود دارند. || این حرف در لغت فرس نیامده لیکن گاهی برای رفع اشتباه با کلمات مشابه «س » را «ص » نویسند و «س » خوانند: صد «سد»، شصت «شست ». || و در فن تجوید «ص » از حروف اَسلیه و مهموسه و مصمته و مطبقه و حروف هفتگانه مستعلیه و از حروف ناریه و حروف مرفوع شمسی و رمز وقف مباح مرخص است. || و نیز رمز است از صفحه و صلوات اﷲ علیه یا صلی اﷲعلیه که گاه آن را بدین صورت «ص » نویسند. || و نام سوره سی وهشتم است از قرآن و آن مکیه است ،دارای هشتادوهشت آیت ، پس از صافات و پیش از زمر. || و در تداول عرب کلمه ای که دارای این حرف و حرف «ج » باشد مُعرّب است ، چه در زبان عرب این دو حرف در یک کلمه جمع نشود، چون صاروج ، جمص ، جیص ، جص.
ابدالها:
> در تعریب بدل از «ج » آید:
صقرات = جغرات.
> و نیز بدل از «چ » آید:
صک = چک.
صنج = چنگ.
صغانی = چغانی.
صلیب = چلیپا.
صنار = چنار.
صرم = چرم.
صین = چین.
دارصینی = دارچینی.
رصاص = رچاچ.
بلوص = بلوچ.
صندل = چندل.
صیدنه = چیدنی.
ابن صهاربخت = ابن چهاربخت.
صغانه = چغانه.
> و نیز بدل از «ز» آید:
بوصی = بوزی.
آمیص = خامیز.
صندوق = زندوق.
قصار = گازر.
( و محتمل است صدیق و زندیق نیز از این قبیل باشد ).
> و نیز بدل از «س » آید:
اصفهان = اسپهان.
صنج = سنگ.
صنجه = سنگه.
صرود = سردسیر.
> حرف «ص » در عربی گاه بدل به «ز» شود:
بصاق = بزاق.
صعتر = زعتر.
> و گاه بدل از «س » آید:
صماخ = سماخ.
بصاق = بساق.
قفص = قفس.
بلهصه = بلهسه.
صعتر = سعتر.
> و گاه بدل از «ض » آید:
تیصیص = تیضیض.
|| و بر روی حروف علامت شک است که چون در صحت کلمه ای شک کنند بالای آن «صَ» نهند و چون به صحت پیوندد حائی بدان ملحق سازند، بدین صورت «صح » که نشانه رفع شبهه و شک است ، تا احتیاج به قلم زدن آن نباشد. ( از معجم الادباء ج 1 ص 317 ).

فرهنگ فارسی

سوره سی و هشتم از قر آن و آن میکه است و دارای ۸۸ آیه .
نشانه اختصاری و رمز صلی الله علیه .

فرهنگ معین

(حر. ) هفدهمین حرف از الفبای فارسی برابر عدد ۹٠ در حساب ابجد. این حرف در لغات اصیل فارسی یافت نمی شود و خاص لغات مأخوذ از عربی یا زبان های دیگر و یا مبدل لغات فارسی (صد = سد، شصت = شست ) است .
[ ع . ] (اِ. ) نشانة اختصاری و رمز «صلی اللّه علیه ». گاه آن را به صورت ص . نویسند.

فرهنگ عمید

هفدهمین حرف الفبای فارسی، صاد. &delta، در حساب ابجد: «۹۰ ».

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی ص: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که " ص " نام چشمهای است که از زیر عرش میجوشد ، و همین صاد بود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در معراج از آن وضو گرفت ، و جبرئیل روزی یکبار داخل آن میشود و در آن فرو میرود ، و سپس...
معنی صِرَاطِ: راه روشن ( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعنای بلعیدن است ، و راه روشن مثل اینکه رهرو خود را بلعیده ، و در مجرای گلوی خویش فرو برده ، که دیگر نمیتواند این سو و آن سو منحرف شود ، و نیز نمیگذارد که از شکمش بیرون شود )
معنی صِرَاطِی: راه روشن من( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعنای بلعیدن است ، و راه روشن مثل اینکه رهرو خود را بلعیده ، و در مجرای گلوی خویش فرو برده ، که دیگر نمیتواند این سو و آن سو منحرف شود ، و نیز نمیگذارد که از شکمش بیرون شود )
معنی صِرَاطَکَ: راه روشن تو( از ماده ( ص ر ط )گرفته شده ، که بمعنای بلعیدن است ، و راه روشن مثل اینکه رهرو خود را بلعیده ، و در مجرای گلوی خویش فرو برده ، که دیگر نمیتواند این سو و آن سو منحرف شود ، و نیز نمیگذارد که از شکمش بیرون شود )
معنی مُّسْتَقِیم: راست - مستقیم (کلمه ی مستقیم بمعنای هر چیزی است که بخواهد روی پای خود بایستد ، و بتواند بدون اینکه بچیزی تکیه کند بر کنترل و تعادل خود و متعلقات خود مسلط باشد ، مانند انسان ایستادهای که بر امور خود مسلط است ، در نتیجه برگشت معنای مستقیم به چیزی است ک...

[ویکی فقه] ص (ابهام زدایی). واژه «ص» ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره ص، سوره سی و هشتم قرآن کریم• حرف ص، یکی از حروف الفبا
...

دانشنامه عمومی

ص حرف هفدهم در الفبای فارسی ( صاد ) ، حرف چهاردهم در الفبای عربی ( صاد ) و هجدهمین حرف از حروف الفبای عبری ( زادی צ ) است. صدای آن در تلفظ فارسی همانند «س» است ولی درعربی گونه ای «س» نفیری تلفظ می شود.
این حرف مخفف جلمهٔ دعائی «صلی الله علیه و آله و سلم» به معنی تقریبی: «درود بر او وخاندان پاکش» بوده و از طرف مسلمانان بعد از استعمال نام محمد به کار می رود.
در دفترها حرف ص در کنار حروف دیده می شود که به معنای صفحه است.
عکس ص
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هفدهمین حرف از الفبای فارسی و حرف چهاردهم از هجای عرب (ابتثی) و حرف هجدهمین از حروف ابجدی که در حساب جمل آن را معادل ۹۰ به حساب می آورند. این حرف از نظر آوایی همانند «ث» و «س» نمایندۀ صامتِ لثوی ـ دندانی ـ سایشی بی واک است. در زبان فارسی آن را «صاد= sâd» می گویند. این حرف نشانۀ اختصاری صلی الله علیه و آله و رمز صفحه در کتاب شناسی و نشانۀ صحیح در تصحیح اوراق امتحانی و نام سورۀ ۳۸ قرآن کریم است. فارسی زبانان، هنگام تلفظ، تفاوتی بین «ص» و «ث» و «س» قایل نیستند. اصولاً این حرف در کلمات فارسی نیست، اما ایرانیان آن را در برخی کلمات فارسی مثلِ اصفهان، صد، شصت و برخی کلمات و نام های یونانی و لاتینی، مثل صندلی، ایاصوفیه، و صربستان به کار می برند.

پیشنهاد کاربران

🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

دوست اب
یکی از حروف الفبا:/

زبانشنلسی علمی تعابیر فوق در مورد "ص " حرفی از الفبارا به هیچ وکجه من الوجوه نمی پذیرد. زبان ظرف نیست، که هر بیساوی خرافی انیال درونیاش درآ ن بریزد؛ زبان مظروف است، رتابع قواعدی خاص. ـ
حروف: ص، ض، ط، ظ مطبقه اند ودر حروف الفبای هر زبانی قرار گیرند، آن زبان بلا جبار به تصرف زبان عربی در می آید.
...
[مشاهده متن کامل]


بپرس