بَردَع یا بَردَعه ( به زبان ترکی آذری Bərdə ) نام بخشی در جمهوری آذربایجان و در مرکز این جمهوری است. مرکز این بخش شهر بردع است. مهم ترین فعالیت در این بخش، کشاورزی است و محصولاتی مانند پنبه، ابریشم، محصولات لبنی و همچنین پرورش ماکیان از جمله تولیدات بخش کشاورزی در این ناحیه است.
نام بردع ( صورت قدیم تر: برذعه ) عربی شدهٔ نام پرتو است. [ ۳]
بردع تخت گاه کهن سرزمین اران بوده است و نام های دیگری که در قدیم برای آن ذکر شده پیروزآباد، بردوی، پیروزکواد و شهستان است. [ ۴] برخی منابع قدیمی نام برذعه را عربی شده برده دار فارسی دانسته اند و گفته اند که برخی پادشاهان از فراسوی ارمنیه بردگان و اسیرانی را به این ناحیه می آوردند. [ ۵]
نظامی گنجوی در شرف نامه نام کهن این شهر را هروم ( مشهور به شهر زنان ) آورده است:[ ۵]
ملکی است از توابع ایران در آذربایجان به اقلیم پنجم . شهری است آبادکردهٔ نوشابه و نام آن بردم بود که به جای عین میم باشد و در زمان اسکندر بردع و بردعه نام نهادند. . مارکوارت در کتاب ایرانشهر بردع را تازی گشته پرتودانسته. بردع = برذعه معرب پرتو = پهلو، پارت شهری بود در قدیم مرکز اران بود بردع در دورهٔ ساسانی و پس از آن در دورهٔ اعراب شهری مستحکم در برابر حملات مهاجمان شمالی و غربی بود. . که به زبان ارمنی «پرتو» نامیده می شد پیش تر بزرگ ترین شهر اران و پایتختش بود و هم اکنون روستایی ویران از آن بازمانده است که در کنار رود ترتر ( ثرثور ) کمابیش در بیست کیلومتری محل التقای این رود با رود کر قرار دارد.
این شهر در روزگار قدیم «هروم» نام داشته. حکیم نظامی گنجوی در اسکندرنامه می سراید:
خوشا ملک بردع که اقصای وی چو اردیبهشت است در ماه دی
هرومش لقب بود ز آغاز کار کنون بردعش خواند آموزگار.
در شاهنامه فردوسی در جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب به این شهر چنین اشاره شده است:
بزرگان که از بردع و اردبیل
بپیش جهاندار بودند خیل
سپهدار گودرز را خواستند
چپ لشکرش را بیاراستند
دربارهٔ تاریخ این شهر باستانی، کسروی در شهریاران گمنام به تفصیل بحث کرده[ ۶] و بارتولد در دانش نامه اسلام مقاله ای نوشته است که خلاصه ش چنین است:[ ۷]
کواد نخست پادشاه ساسانی ( ۴۸۸_۵۱۳ میلادی ) در بردعه بارویی استوار ساخت و بدین جهت این شهر رفته رفته جای کولک ( قبله ) پایتخت سرزمین اران را گرفت. سال هفتم هجری ( ۶۲۸ میلادی ) مردم این شهر ناچار شدند که در برابر خزران فرار را بر قرار ترجیح داده و جلای زادگاه کنند. اما پس از چندی دوباره به شهر برگشته اند. در زمان خلافت عثمان، تازیان این شهر را گرفتند و ویران شد و در زمان عبدالملک از نو آباد شد و در زمان بنی امیه و بنی عباس بردعه بیش تر مقر حکم رانان ارمنستان بود. حسن بن قحطبه حکمران بردعه از سوی خلیفه، منصور دوانیقی در آن جا باغی ساخت که مانند دیگر املاک ش تا سده سوم هجری قمری هنوز به نام او خوانده می شد. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنام بردع ( صورت قدیم تر: برذعه ) عربی شدهٔ نام پرتو است. [ ۳]
بردع تخت گاه کهن سرزمین اران بوده است و نام های دیگری که در قدیم برای آن ذکر شده پیروزآباد، بردوی، پیروزکواد و شهستان است. [ ۴] برخی منابع قدیمی نام برذعه را عربی شده برده دار فارسی دانسته اند و گفته اند که برخی پادشاهان از فراسوی ارمنیه بردگان و اسیرانی را به این ناحیه می آوردند. [ ۵]
نظامی گنجوی در شرف نامه نام کهن این شهر را هروم ( مشهور به شهر زنان ) آورده است:[ ۵]
ملکی است از توابع ایران در آذربایجان به اقلیم پنجم . شهری است آبادکردهٔ نوشابه و نام آن بردم بود که به جای عین میم باشد و در زمان اسکندر بردع و بردعه نام نهادند. . مارکوارت در کتاب ایرانشهر بردع را تازی گشته پرتودانسته. بردع = برذعه معرب پرتو = پهلو، پارت شهری بود در قدیم مرکز اران بود بردع در دورهٔ ساسانی و پس از آن در دورهٔ اعراب شهری مستحکم در برابر حملات مهاجمان شمالی و غربی بود. . که به زبان ارمنی «پرتو» نامیده می شد پیش تر بزرگ ترین شهر اران و پایتختش بود و هم اکنون روستایی ویران از آن بازمانده است که در کنار رود ترتر ( ثرثور ) کمابیش در بیست کیلومتری محل التقای این رود با رود کر قرار دارد.
این شهر در روزگار قدیم «هروم» نام داشته. حکیم نظامی گنجوی در اسکندرنامه می سراید:
خوشا ملک بردع که اقصای وی چو اردیبهشت است در ماه دی
هرومش لقب بود ز آغاز کار کنون بردعش خواند آموزگار.
در شاهنامه فردوسی در جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب به این شهر چنین اشاره شده است:
بزرگان که از بردع و اردبیل
بپیش جهاندار بودند خیل
سپهدار گودرز را خواستند
چپ لشکرش را بیاراستند
دربارهٔ تاریخ این شهر باستانی، کسروی در شهریاران گمنام به تفصیل بحث کرده[ ۶] و بارتولد در دانش نامه اسلام مقاله ای نوشته است که خلاصه ش چنین است:[ ۷]
کواد نخست پادشاه ساسانی ( ۴۸۸_۵۱۳ میلادی ) در بردعه بارویی استوار ساخت و بدین جهت این شهر رفته رفته جای کولک ( قبله ) پایتخت سرزمین اران را گرفت. سال هفتم هجری ( ۶۲۸ میلادی ) مردم این شهر ناچار شدند که در برابر خزران فرار را بر قرار ترجیح داده و جلای زادگاه کنند. اما پس از چندی دوباره به شهر برگشته اند. در زمان خلافت عثمان، تازیان این شهر را گرفتند و ویران شد و در زمان عبدالملک از نو آباد شد و در زمان بنی امیه و بنی عباس بردعه بیش تر مقر حکم رانان ارمنستان بود. حسن بن قحطبه حکمران بردعه از سوی خلیفه، منصور دوانیقی در آن جا باغی ساخت که مانند دیگر املاک ش تا سده سوم هجری قمری هنوز به نام او خوانده می شد. [ ۸]
wiki: شهرستان بردع