سیستان (شاهنامه). سرزمین سیستان در
شاهنامه اهمیت ویژه ای دارد. [ ۱] این ناحیه که نام های گوناگونی به آن اطلاق می شده است، محل حکومت
سام نریمان و فرزندان و نوادگانش بوده است و بسیاری از اتفاقات و رویدادهای مهم شاهکار حکیم توس در آنجا به وقوع می پیوندد سرزمین مقدسی که محل پیدایش و خیزش بسیاری از پهلوانان ایران زمین از جمله رستم است. [ ۲] [ ۳] [ ۴]
سیستان با دشت های زیبا و چراگاه های پهناور، محلی برای آرامش و جشن و سرور رستم و خاندانش و پهلوانان و پادشاهان است. [ ۵] این سرزمین را در شاهنامه با نام های سیستان، زابلستان، زابل، سجستان، سکستان و
نیمروز خوانده اند. اهمیت سیستان تا بدان جاست که نابودی آن برابر با نابودی رستم و تمام افتخارات است. در گفتگوهای رستم با
اسفندیار یکی از دغدغه های رستم آن است که پس از مرگش دیگر سیستان حامی ندارد و نگران تاراج است. [ ۶] [ ۷] [ ۸]
در ماجرای ارتباط سیستان با اساطیر و حماسه های
ایرانی باید به این نکته مهم توجه داشت که سیستان از نظر قدمت یکی از کهن ترین مناطقی است که شواهد و قراین به دست آمده وجود پیشینه فرهنگ و تمدن بزرگ بشری در این سرزمین را نشان می دهد. [ ۲] از سوی دیگر از آن جا که
منطقه سیستان یکی از نقاط حساس و در معرض حملات
اقوام مختلف قرار داشت و از دیرباز یکی از نقاطی بود که برای حفظ
سرزمین ایران باید در آن جا تهاجم ها دفع می شد. برهمین اساس نبردهای بزرگ و سرنوشت ساز در کهن ترین دوران برای حفظ کشور در این منطقه اتفاق افتاده که بسیاری از آن ها با پیروزی
ایرانیان به پایان رسیده است. قدمت اتفاقات مهم و سرنوشت سازی که برای ملت ایران در این گذرگاه جغرافیایی رخ داده با خطرکردن ها و پایداری ایرانیان سبب تثبیت ملیت ایرانی شده و این سرزمین را مستعد کانون وقایع حماسی کرده است. [ ۲]
به گفته بسیاری از محققان، فردوسی، رستم، فرهنگ و آیین
سیستانی ها را می شناخت و بدون دلیل این پهلوان را انتخاب نکرد، با توجه به آیین جوانمردی که در امیر
یعقوب لیث صفاری وجود داشت فردوسی می دانست چنین شخصیت هایی در سیستان است. با آیین و فرهنگ آن ها آشنا بود و بهترین پهلوانش را از سیستان انتخاب کرد، نه تنها فقط یک پهلوان، بلکه دوره
پهلوانی که بهترین دوره شاهنامه است و زیباترین ابیات شاهنامه در این دوره سروده شده مربوط به سیستان و خاندان
زال است. [ ۲]